هنری

خلاصه داستان قسمت ۱۷ سریال ترکی وحشی yabani + پخش آنلاین

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه فردا خلاصه داستان قسمت ۱۷ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید. سریال ترکی وحشی، یکی از جدیدترین مجموعه‌های تلویزیونی سینمای ترکیهاست که اخیرا شروع به پخش کرده است. این سریال ترکی از یک فیلم‌نامه درام بهره می‌برد. فیلم‌نامه‌ای که حاصل قلم هیلال یلدیز (Hilal Yildiz)، سراپ گازل (Serap Gazel)، نازلی سونلو (Nazli Sunlu) و چیسم کاتیلماز (Çisem Katilmaz) به همراهی ملک سون (Melek Seven) است. بازیگران این سریال عبارتنداز؛  هالیت اوزگور ساری (Halit Özgür Sarı) در نقش یامان سویسالان (Yaman Soysalan)، سیما بارلاس (Simay Barlas) در نقش رویا (Rüya)، دولونای سویسرت (Dolunay Soysert) در نقش نسلیهان سویسالان (Neslihan Soysalan)، عثمان آلکاش (Osman Alkaş) در نقش اِشرف علی سویسالان (Eşref Ali Soysalan)، یوردائر اوکور (Yurdaer Okur) در نقش سرخان سویسالان (Serhan Soysalan)، برتان اصلانی (Bertan Asllani) در نقش آلاز سویسالان (Alaz Soysalan)، سرای اوزکان (Seray Özkan) در نقش کاگلا سویسالان (Çağla Soysalan)، آلینا آل (Aleyna Al) در نقش ایس سویسالان (Ece Soysalan)، روژبین اردن (Rojbin Erden) بازیگر نقش عاصی در سریال وحشی (Asi)، سزر آریچای (Sezer Arıçay) در نقش جسور (Cesur)، رامز ملاموسا (Ramiz Mullamusa) در نقش عمت (Umut)، شبنم حسنی‌صوفی (Şebnem Hassanisoughi) در نقش شبنم سوالپ (Şebnem Sualp)، سلیم جان یالچین (Selim Can Yalçın) در نقش ایلکر سوالپ (İlker Sualp)، بارتو دیلمن (Bartu Dilmen) در نقش روزگار (Rüzgar)، تایانچ آییدین (Tayanç Ayaydın) در نقش گون آیدین (Güven Aydın)، آشکین شینول (Aşkın Şenol) در نقش سلیم (Salim)، ایشیگل اونسال (Ayşegül Ünsal) در نقش فریده (Feride)، گورآی گورکم (Güray Görkem) از بازیگران سریال وحشی در نقش عثمان (Osman)، بیرگول اولوسوی (gül Ulusoy) در نقش یارداگل (Yurdagül).

برای پخش آنلاین این سریال اینجا کلیک کنید.

خلاصه داستان قسمت ۱۷ سریال ترکی وحشی

نسلیهان پیش یامان علی میره و باهاش حرف میزنه و عکس های دوران بچگیشو باهم میبینن. سپس درباره اون روز که دزدیده شده بود حرف میزنه و میگه مثل همیشه بعد از مدرسه بردمت پارک اگه نمیبردمت خون به پا میکردی تا رسیدیم پارک رفتی سراغ تاپت که همیشه می نشستی روش منم از دور نگاهت میکردم دیدم سرت گرمه گفتم بین عکسات یکیو انتخاب کنم بزنم به دیوار اتاقت وقتی سرمو بلند کردم نبودی دیدم رفتی سمت سرسره. همان موقع شبنم بهم زنگ زد چون تازه طلاق گرفته بود بهم ریخته بود منم داشتم آرومش میکردم مدام داشتم زیرچشمی نگاهت میکردم یه لحظه حواسم پرت شد وقتی دنبالت بودم دیدم نیستی و گریه میکنه یامان میگه مقصر تو نیستی مطمئن باش انتقاممونو از کسی که اینکارو کرده میگیریم مامان نسلیهان از اینکه بهش گفت مامان خوشحال میشه و همدیگرو بغل میکنن. کنسرت شروع شده و همگی در حال خوش گذرونی هستن وقتی آهنگ تموم میشه خواننده طبق نقشه قبلی میکروفون میده به آلاز. او میگه تا همین الان همه چیز یادم بود ولی الان همش از ذهنم رفت! و میخواد ابراز علاقه کنه که رویا میکروفونو میگیره و میگه تا تو یادت بیاد حرفاتو بزار من حرفامو بزنم.

سپس سرزنشش میکنه و میگه خسته شدم از بس با بچه بازیات سر و کله زدم میدونم شب گذشته بلایی که سرم اومده زیر سر تو بوده و تو مقصری! دیگه نمیخوام تا زمانیکه بالغ بشی و عقلت کامل بشه باهات سرو کله بزنم! و بعد از زدن حرفاش از اونجا میره که آلاز سر جاش خشکش زده. یامان علی وقتی از خونه میخواد بره با رویا روبرو میشه و او صداش میزنه که یامان راهشو کج میکنه و میره داخل سپس مثل خودش در را به روش میبنده. وقتی به اتاقش میره رویا از پنجره میره تو اتاقش که یامان شوکه میشه و لبخند میزنه رویا میگه گفتم منم مثل تو بشم سپس باهاش حرف میزنه و میگه ببخشید بابت حرف های صبح که بهت زدم من تازه فهمیدم مقصر اون اتفاقات دیشب آلاز بوده نه تو! سپس باهم کمی حرف میزنن که یامان از پنجره بیرونو میبینه و میگه چجوری اومدی؟ رویا میخنده و میگه نمیدونم الان که میبینم سرم گیج میره نمیدونم چجوری اومدم اصلا و باهم میخندن. آنها کمی دوستانه تر و نزدیک بهم وایسادن و بهم زل زدن، آلاز از اونجایی که فکر میکنه یامان همه چیزو به رویا گفته با عصبانیت میاد داخل اتاق و میخواد باهاش دعوا کنه که اونارو باهم میبینه و شوکه میشه رویا بهشون میگه مثل اینکه یه نفر میخواد ازت معذرت خواهی کنه البته امیدوارم و میره.

بامان میگه میام بدرقه تا حیاط و دنبالش میره آلاز سر جاش خشکش زده و به اتاقش میره. اونجا به گوشه ای زل زده که چاعلا میره سراغش و میگه مثل اینکه برنامه ات اونجوری که میخوای پیش نرفته! و بهش شیشه ای میده تا بخوره و کمی حالش بهتر بشه. چاعلا باهاش به خاطر اینکه اصلا به احساسات و اینکه ناراحت میشه یا نمیشه بی تفاوته دعوا میکنه و اخلاق و رفتار یامان را میزنه تو سرش و از اونجا میره که آلاز با ناراحتی رو صندلی میشینه. یامان رویا را بدرقه میکنه و گونه اش را میبوسه بعد از رفتنش پدرشو میبینه که سریعا داره میره جایی یامان دنبالش میره. او به یک کلاب شبانه میره و یامان اونو اونجا با ایلکر میبینه و بهم میریزه او سریعا یه جلو میره اما وقتی از بین اون جمعیت میره جلو میبینه که اونا اونجا نیستن او سریعا بیرون میره که میفهمه گمش کرده. نسلیهان به یامان علی مدام زنگ میزنه و میبینه جواب نمیده که نگران میشه. همان موقع یامان به داخل اتاق مادرش میره که او میگه چیشده؟ چرا اینجوری میای داخل اتاق مادر و پدرت؟

یامان علی مدام میپرسه اون شوهر بی همه چیزی کجاست؟ نسلیهان میگه این چه طرز حرف زدنه؟ درست حرف بزن! یامان چندبار با صدای بلند ازش میپرسه که سرهان کجاست؟ او میگه بیمارستانه چیشده؟ یامان میگه او شوهر عوضیت به ایلکر گفته بوده منو بدزدن! من اون همه مدت تو زیرزمین خونه کناری بودم دم گوشت! من اون پای ایلکرو زخمی کردم و هنوز رد اون زخم روی پاشه. نسلیهان باور نمیکنه و میگه میدونم دچار سندروم توهم شدی من چندتا دوست میشناسم که کارشون خیلی خوبه یامان میگه خوبه بگیر ولی واسه خودت نه من چون وقتی که بهت ثابت کنم حرفمو قطعا دکتر لازم میشی! و میره. او تو کوچه ست که چاعلارو میبینه در حالیکه کاملا مسته داره پیاده وی میکنه یامان کمکش میکنه و میزارتش تو ماشینش و میگه میدونم که نمیخوای بری خونه منم همینطور….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی وحشی + تصویر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا