هنری

خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی وحشی yabani + پخش آنلاین

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه فردا خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید. سریال ترکی وحشی، یکی از جدیدترین مجموعه‌های تلویزیونی سینمای ترکیه است که اخیرا شروع به پخش کرده است. این سریال ترکی از یک فیلم‌نامه درام بهره می‌برد. فیلم‌نامه‌ای که حاصل قلم هیلال یلدیز (Hilal Yildiz)، سراپ گازل (Serap Gazel)، نازلی سونلو (Nazli Sunlu) و چیسم کاتیلماز (Çisem Katilmaz) به همراهی ملک سون (Melek Seven) است. بازیگران این سریال عبارتنداز؛  هالیت اوزگور ساری (Halit Özgür Sarı) در نقش یامان سویسالان (Yaman Soysalan)، سیما بارلاس (Simay Barlas) در نقش رویا (Rüya)، دولونای سویسرت (Dolunay Soysert) در نقش نسلیهان سویسالان (Neslihan Soysalan)، عثمان آلکاش (Osman Alkaş) در نقش اِشرف علی سویسالان (Eşref Ali Soysalan)، یوردائر اوکور (Yurdaer Okur) در نقش سرخان سویسالان (Serhan Soysalan)، برتان اصلانی (Bertan Asllani) در نقش آلاز سویسالان (Alaz Soysalan)، سرای اوزکان (Seray Özkan) در نقش کاگلا سویسالان (Çağla Soysalan)، آلینا آل (Aleyna Al) در نقش ایس سویسالان (Ece Soysalan)، روژبین اردن (Rojbin Erden) بازیگر نقش عاصی در سریال وحشی (Asi)، سزر آریچای (Sezer Arıçay) در نقش جسور (Cesur)، رامز ملاموسا (Ramiz Mullamusa) در نقش عمت (Umut)، شبنم حسنی‌صوفی (Şebnem Hassanisoughi) در نقش شبنم سوالپ (Şebnem Sualp)، سلیم جان یالچین (Selim Can Yalçın) در نقش ایلکر سوالپ (İlker Sualp)، بارتو دیلمن (Bartu Dilmen) در نقش روزگار (Rüzgar)، تایانچ آییدین (Tayanç Ayaydın) در نقش گون آیدین (Güven Aydın)، آشکین شینول (Aşkın Şenol) در نقش سلیم (Salim)، ایشیگل اونسال (Ayşegül Ünsal) در نقش فریده (Feride)، گورآی گورکم (Güray Görkem) از بازیگران سریال وحشی در نقش عثمان (Osman)، بیرگول اولوسوی (gül Ulusoy) در نقش یارداگل (Yurdagül).

برای پخش آنلاین این سریال اینجا کلیک کنید.

خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی وحشی

جسور با آسی و امید و اجه رفتن به استخر که جسور میره تو آب و به آسی میگه بیا تو هم دیگه اما او میگه نمیام جسور خودشو جوری نشون میده که انگار داره خفه میشه آسی میترسه و میره تو آب که جسور بهش میخنده و باهم آب بازی میکنن رویا میگه استخر پارتیه؟ و اونم میره تو آب که آسی با دیدن او که داخل آب میاد از آب بیرون میره. اجه و امید باهم حرف میزنن و اجه بهش میگه ازت حرصم میگیره او میگه چرا؟ اجه میگه چون داداشم تورو از همه بیشتر دوست داره امید میخنده. یامان حرف های پدربزرگشو با فریده سرکارگر خانه میشنوه و بیشتر گیج میشه سپس حسابی بهم میریزه از طرفی جسور مدام صداش میزنه که بیا کجایی داداش؟ یامان عصبی میشه و وقتی میره اونجا دق و دلیشو سر اون خالی میکنه و میگه چرا انقدر صدا میزنی؟ گفتم نمیخوام بیام نمیفهمی؟ آنها جا میخورن و رویا میگه انگار یه نفر اینجا از روی دنده چپ پا شده! آسی بهش میگه لازم نیست تو بهش یاد بدی یامان به آسی هم میپره و ازش می‌خواد ساکت بشه جسور میگه خوب تو که میخواستی اینجوری حالمونو بگیری چرا گفتی اصلا بیایم؟

اجه میگه دادشم نخواست که پدربزرگم خواست بیاین آنها باز جا میخورن و جسور میگه آهان ایول آسی هم میگه از این به بعد نمیخواد دیگه واسه ما دل بسوزونی معلومه که واست یه بار اضافیم و با جسور میرن که رویا میره دنبالش تا جلوشونو بگیره اشرف وقتی ازشون میپرسه چیشده؟ کجا؟ اونا میگن که زیادی هم موندیم دیگه مزاحم نشیم بهتره و میرن. یامان به امید میگه داداشی اونجوری که فکر میکنی نیست اصلا او میگه میدونم ایمان میگه خیلی بهم ریختم اصلا نمیدونم کی هستم چی هستم! سپس معذرت خواهی میکنه و از اجه می‌خواد تا ببرتش. او به سختی نفس میکشه که لباسشو دربیاره و میره تو آب. رویا پیش یامان میزه و میگه تو چته؟ چرا اینجوری رفتار کردی؟ یامان که بهم ریخته ست بهش میگه میشه منو ببری به اون پارکی که منو دزدیدن!؟ آنها بعد از حاضر شدن به اونجا میرن که او به اون پارک نگاه میکنه و دوش راه میره و به وسایل دست میکشه رویا حالشو میپرسه که او میگه امشب باید به یاد بیارم اونی که بچگیمو ازم دزدید. او هرچی تلاش میکنه پازل ها کنار هم قرار بگیره موفق نمیشه و همش یه جاش میلنگه در آخر کم میاره و رو زانو میشینه و گریه میکنه رویا میگه امروز خیلی خسته شدی بریم امشبو استراحت کن بخواب.

یامان وقتی میخوابه خواب صحنه دزدیده شدنشو میبینه و از سخت نفس کشیدن از خواب بیدار میشه او قاب عکسو برمیداره و میگه دیگه ول میکنم تلاشی نمیکنم که بیشتر بفهمم دیگه بقیه شو اونا باید تعریف کنن امشب همه چیز روشن میشه. آلاز و چاعلا به خونه برگشتن که آلاز میره پیش رویا و ازش معذرت خواهی میکنه تا باهم آشتی کنن، سپس بهش میگه که شب پارتی دعوتیم تو هم میای رویا میگه خداروشکر میرین و واسه مهمونی شب ماجرا درست نمیکنی خوش بگذره آلاز میگه بیا استخر چاعلا هم هست رویا میگه نه حوصله ندارم و میره. رویا بعد از حاضر شدن میره پیش یامان و باهم حرف میزنن و یه قطب نما میده بهش و میگه با این راهتو شاید پیدا کنی اینو قبلا بهم داده بودی و دور گردن یامان میندازه که آلاز میبینه و با عصبانیت تو آب میپره. شب یامان با خانواده اش میرن خونه شبنم. از طرفی آسی رفته کار کنه و دنبال کارتن و وسایل بازیافتیه یعقوب با آدم هاش رفته دم در خانه جسور و بهش میگه خوب چیشد؟ جسور میگه چی چیشد آقا یعقوب؟ یعقوب میگه موادو میگم آب کردی؟ جسور میگه کسی به من چیزی نداد که! او میگه یعنی چی؟ دیشب بهت مواد اومدن دادن! جسور میگه اشتباه شده کسی به من چیزی نداده! یعقوب اونو با خودش میبره.

جسور را تو ماشین میکنن که موقع رفتن آسی جسور را تو ماشین میبینه و میترسه و دنبال ماشین میدوعه و جسور را صدا میزنه. از طرفی آلاز و چاعلا رفتن به مهمونی و اونجا آلاز موادی که با اسم جسور از آدم یعقوب گرفته بود را بین همه پخش میکنه و خوش میگذرونن. سر میز شام یامان تو خودشه که ازش میپرسن به چی فکر میکنی؟ او میگه به علی که چجوری دزدیده شد علی تو اون سن فکر میکرد میره پارک برمیگرده دیگه نه اینکه بچگیشو آینده شو ازش بگیرن. گذشته که گذشت ولی تماس آیندمو ازش میگیرم و دست و پا شکسته بهشون میگه که من میدونم چه بلایی سر علی اومده همگی شوکه میشن و بهش نگاه میکنن…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی وحشی + تصویر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا