مواردی که تراپیست ها باید رعایت کنند / رد شدن تراپیست افعی تهران از خط قرمزها
نقدهای مختلفی درباره جلسات تراپی در سریال «افعی تهران» منتشر شده است که در اینجا خواهیم خواند همچنین واکنش کاربران به این نقدها.
این روزها نقدهای مختلفی درباره جلسات تراپی در «افعی تهران» میخوانیم؛ نقدهایی که اکثرا از سوی جامعه روانشناسان منتشر میشوند و نویسندگانشان معتقدند روشی که مژگان مشتاق، تراپیست این سریال پیش گرفته است، منطبق با اصول و قواعد جلسات تراپی نیست. بعضی از منتقدان گلایه کردهاند که کارگردان پیش از ساخت این فیلم با یک تراپیست مشورت نکرده و بعضی دیگر از رعایت نشدن اصول حرفهای در این سریال صحبت به میان آوردهاند. حالا سوال اینجاست که آیا وقتی کارگردانی درباره یک قشر خاص، فیلم یا سریال میسازد، امضا میدهد که شخصیتش عینا پایبند به اصولی که اقتضای حرفهاش است باشد؟ یا این قرارداد را با مخاطب میگذارد که درحال تماشای یک فیلم یا سریال است و شخصیت این داستان میتواند بنا به الزام روایی داستان، متفاوت از سایر همکارانش عمل کند؟
برخی روانشناسان به شیوه نشستن تراپیست، چیدمان مطب، شیوه پرسیدن سوالات، مطرح کردن یک مسئله مهم در پایان بحث، ارجاع به بحثهای گذشته و … گلایه کردهاند و اکثر آنها از ایجاد علاقه بین تراپیست و بیمار به عنوان یک خط قرمز اساسی صحبت به میان آوردهاند که اصلا نباید شکسته شود.
درباره مسائل مطرح شده پیرامون جلسات تراپی، به طور قطع صحبتهای تراپیستهای منتقد درست و اصولی است اما وقتی صحبت از دنیای داستان و فیلم و سریال به میان میآید، بحث تخیل در شخصیتپردازی و ساخت شخصیتهایی خارج از الگوهای ذهنی همیشگی اهمیت ویژهای پیدا میکند. اینجاست که باید دید نویسنده و کارگردان برای انتقال درست معای مدنظرشان چه انتخابهایی خواهند داشت و آیا این انتخابها در چارچوب داستانی که درحال روایت است منطقپذیرند یا خیر.
این روزها نقدهای مختلفی درباره جلسات تراپی در «افعی تهران» میخوانیم؛ نقدهایی که اکثرا از سوی جامعه روانشناسان منتشر میشوند و نویسندگانشان معتقدند روشی که مژگان مشتاق، تراپیست این سریال پیش گرفته است، منطبق با اصول و قواعد جلسات تراپی نیست. بعضی از منتقدان گلایه کردهاند که کارگردان پیش از ساخت این فیلم با یک تراپیست مشورت نکرده و بعضی دیگر از رعایت نشدن اصول حرفهای در این سریال صحبت به میان آوردهاند. حالا سوال اینجاست که آیا وقتی کارگردانی درباره یک قشر خاص، فیلم یا سریال میسازد، امضا میدهد که شخصیتش عینا پایبند به اصولی که اقتضای حرفهاش است باشد؟ یا این قرارداد را با مخاطب میگذارد که درحال تماشای یک فیلم یا سریال است و شخصیت این داستان میتواند بنا به الزام روایی داستان، متفاوت از سایر همکارانش عمل کند؟
برخی روانشناسان به شیوه نشستن تراپیست، چیدمان مطب، شیوه پرسیدن سوالات، مطرح کردن یک مسئله مهم در پایان بحث، ارجاع به بحثهای گذشته و … گلایه کردهاند و اکثر آنها از ایجاد علاقه بین تراپیست و بیمار به عنوان یک خط قرمز اساسی صحبت به میان آوردهاند که اصلا نباید شکسته شود.
درباره مسائل مطرح شده پیرامون جلسات تراپی، به طور قطع صحبتهای تراپیستهای منتقد درست و اصولی است اما وقتی صحبت از دنیای داستان و فیلم و سریال به میان میآید، بحث تخیل در شخصیتپردازی و ساخت شخصیتهایی خارج از الگوهای ذهنی همیشگی اهمیت ویژهای پیدا میکند. اینجاست که باید دید نویسنده و کارگردان برای انتقال درست معای مدنظرشان چه انتخابهایی خواهند داشت و آیا این انتخابها در چارچوب داستانی که درحال روایت است منطقپذیرند یا خیر.
مخاطبان سریال «افعی تهران» ایرادات تراپیستها به این سریال را بی اساس میدانند.
یکی از ایرادات تراپیستها به »افعی تهران» به چگونگی نشستن تراپیست و مراجعهکننده در کنار هم است.
بسیاری از مخاطبان «افعی تهران» در واکنش به انتقادهایی که به نقش تراپیست در این سریال وارد شده به مسائل مختلفی اشاره کردهاند که یکی از آنها به عجولانه بودن این نقدها ارتباط دارد. آنها نوشتهاند بهتر بود روانشناسان منتقد، ابتدا صبر میکردند سریال پیش رود و شخصیت مژگان مشتاق به طور کامل معرفی شود و آنوقت نتیجه میگرفتند آیا کارگردان به عمد دست به عملی زده که خط قرمزها توسط او شکسته شوند یا خیر.
بعضی دیگر از کاربران فضای مجازی به دیالوگهای قسمت جدید این سریال اشاره کرده و نوشتهاند خود مژگان مشتاق تاکید کرده، تراپیست خوبی نیست و اتفاقا دلایلی را هم برای این مسئله برشمرده است. آنها در پاسخ به منتقدان نوشتهاند که شاید کارگردان و نویسنده قصد داشتهاند یک تراپیست بد را به تصویر بکشند، در این صورت نیازی به این قیلوقالها نیست.
عدهای از کاربران در پاسخ به این نکته اشاره کردهاند که تراپیست مطلوب مدنظر این منتقدان خیلی کم پیدا میشود و آنها بارها به مطب تراپیستهایی رفتهاند که نه تنها هیچیک از اصول مدنظر آنها را رعایت نکردهاند که رفتارشان بسیار عجیب و دور از شأن بوده است.
عدهای هم به بحث عشق و علاقه میان تراپیست و بیمار اشاره کرده و نوشتهاند در داستان، شکل گرفتن هر احساسی مجاز است و نمیتوان درباره یک داستان براساس چارچوبها و قوانین واقعی قضاوت کرد چون در غیراینصورت اصلا داستانی شکل نخواهد گرفت.
بهرحال این انتقادها و اعتراضها به جلسات تراپی سریال «افعی تهران» درحالی مطرح میشود که تا به حال فقط ده قسمت سریال منتشر شده و هنوز نمیدانیم داستان قرار است به چه سمتوسویی برود و تراپیستی که مورد انتقاد قرار گرفته، در آینده چه ماجراهایی را در داستان رقم خواهد زد.