خلاصه تمام قسمت های سریال ازازیل از قسمت اول تا آخر

سریال ایرانی ازازیل به حسن فتحی محصول سال ۱۴۰۳ می باشد در این مطلب از سایت صفحه فردا به خلاصه داستان سریال ازازیل قسمت اول تا آخر پرداخته ایم.
سریال ازازیل یک داستان معمایی و رازالود دارد که شروعی پرحاشیه داشته ، این سریال پربازیگر از ساخته های حسن فتحی به تهیهکنندگی حسن خدادادی می باشد که در روزهای جمعه از پلتفرم نماوا منتشر می شود که بازیگرانی جون پریناز ایزدیار ، علی مصفا، بابک حمیدیان، الهام کردا، پیمان معادی ، گوهر خیراندیش، پاشا جمالی، مریلا زارعی، بهرنگ علوی، محمد بحرانی و ... در آن ایفای نقش کرده اند.
در این مطلب ما نیز به بررسی خلاصه داستان سریال ازازیل از قسمت اول تا آخر خواهیم پرداخت با ما همراه باشید.
خلاصه داستان سریال ازازیل
ازازیل یک داستان معمایی و روانشناختی و پلیسی پیچیده است که زندگی یک پزشک زنان و زایمان و همسرش مانی را روایت می کند. زمان برگزاری مهمانی در خانه آنها همسایه شان گم می شود و با کشف این ماجرا، پلیس به این نتیجه میرسد که این پرونده ممکن است با دو پرونده گم شدن زنان دیگر ارتباط داشته باشد. دراینمیان، جسد دختری نیز پیدا میشود که پیچیدگی داستان را دوچندان میکند و در ادامه داستان، پلیس بهدنبال یافتن سرنخهایی است که این پروندهها را بههم مرتبط و قاتل یا رباینده این زنان را شناسایی کند.
خلاصه داستان سریال ازازیل قسمت چهارم
خلاصه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان سریال ازازیل قسمت سوم
مانی در حال دویدن دور پارکه و بعد وارد کافه میشه. کمی با خانم کافه چی صحبت می کن و چون خوش برخورد بوده ازش عکس میگیره و صفحه اش رو معرفی میکنه بهش که بره کارهای نقاشیش رو ببینه و ازش اجازه میگیره از چهره اش تو نقاشی هاش استفاده کنه. با رفتن دختر برای آوردن سفارش مانی چهره دختر قبلی که تو کافه به چشمش میاد. از دختر میپرسه که تو جای اون دختر قبلی اومدی؟ دختر میگه ما کارمون شیفتیه از وقتی اون همکارم گم شده یعنی دزدیدنش من میام جاش. مانی میگه پس تو هم …
ادامه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان سریال ازازیل قسمت دوم
فرزانه در حال بازی با فرزند نوزاد خود بود که فردی به خانه آنها می آید با صدای زنگ فرزانه به خیال اینکه همسرشه در را باز میکنده اما ظاهرا فردی با او درگیر شده و او را می رباید، کودک تنها در منزل رها می شود.
سرگرد شریفی با دختری که در اتاق زمین چمن زندانی شده بود در بیمارستان ملاقات می کند، از او درباره جسد دختر پیدا شده می پرسه، دختر یادش میاد که جنازه رو تا وسط زمین حمل کرده و ولش کرده، اما چیزی به زبون نمیاره و روی صورت سرگرد…
ادامه داستان را در اینجا بخوانید.
خلاصه داستان سریال ازازیل قسمت اول
داستان با برگزاری یه جشن تو خونه شروع میشه، آوا تو اتاقش تنها داره با عروسکهاش بازی میکنه که یه عروسک سفید پشت پنجره می بینه، میره به پدرش میگه و میان داخل اتاق و پنجره رو باز میکنه میگه اینجا کسی نیست آوا، وقتی برمیگرده میبینه آوا نیست و رفته داخل کمد، آوا با چراغ قوه به بیرون اشاره میکنه، پدر متعجب برمیگرده، ساعت رو دیوار عقربه هاش به خودی خود سریع می چرخه، پدر عروسک رو دست خانمی می بینه که تکون میخوره و چشمای زن در حال سفید شدنه، از بینی پدر بزرگ خون میاد و میفته رو تخت، چشمهای عروسک هم خونی میشه، آوا سریع…
ادامه خلاصه قسمت اول را در اینجا بخوانید.