تحقیق درباره پوریای ولی / پوریای ولی که بود؟
پوریای ولی از کشتیگیران معروف ایرانی است. او در شعر فارسی نیز دستی داشت و با عنوان قجالی تخلص میکرد. شهرت پوریای ولی در انجام ورزشهای زورخانهای و باستانی بود. در روزگار معاصر که جایگاه اخلاق ضعیف شده است، پوریای ولی یکی از بهترین الگوها برای جوانان در زمینه اخلاق ورزشی است. او پهلوانی است که در عصر خود پشت بسیاری از قهرمانان ورزش کشتی را به خاک مالید. او در نهایت، بر نفس خود غلبه کرد و با زمین زدن نفس خویش، اسطورهای جاودانه شد.
پوریای ولی کیست؟
پوریای ولی، از پهلوانان نامدار ایران است که بهدلیل برخورداری از اخلاق پهلوانی، نامش جاودانه ماند. پوریای ولی کشتیگیر معروف ایرانی و شاعر اهل خوارزم بود. او در ورزشهای باستانی و زورخانهای، فعالیت داشت. پیشینه او در سادهزیستی، دستگیری از فقرا و بیچارگان و دوری از زرقوبرق دنیا، سبب شد تا به معرفتی ناب دست پیدا کند. پوریای ولی از لحاظ اخلاقی در بین ورزشکاران، مقامی والا داشت و او را پهلوان مینامیدند. پوریای ولی از کسانی است که مطالعه سرگذشت او الگویی برای جوانان ورزشکار است؛ زیرا او در زندگانی خود، علاوه بر قهرمانی در کشتی، قهرمان نفس خود نیز بود. پوریای ولی از طریق مقابله با نفس خود، جایگاه عرفانی خاصی پیدا کرد. منابع، او را جزو فرقه ملامتیه دانستهاند.
زندگینامه پوریای ولی
پهلوان محمود خوارزمی معروف به پوریای ولی، در شاعری، تخلص قجالی را برای خود برگزید. سال تولد او بهدرستی مشخص نیست؛ اما در کتابهای مختلف، مرگ او را سال ۲۲ هجری قمری دانستهاند. با توجه به زمان سرودن کتاب کنزالحقایق که ۷۰۳ هجری قمری است، میتوان سال تولد پوریای ولی را ۶۵۳ هجری قمری دانست. منابع تاریخی زادگاه او را گرگانج، یکی از شهرهای خوارزم ذکر کردهاند. نظرات در مورد زادگاه پوریای ولی یکی نیستند و با هم اختلاف دارند. برخی دیگر او را از اهالی گنجه و دستهای نیز، اهل هرات میدانند. بعضی نیز بر این باورند که او در خوی و سلماس به دنیا آمد. تحقیقات موجود در این زمینه، احتمال اینکه پوریای ولی اهل خوی باشد را تقویت میکنند. در کتاب ورزشهای باستانی ایران که به قلم دکتر ورجاوند نوشته شده است، تصویر طوماری دیده میشود که مربوط به دوره صفویه است و در آن، پوریای ولی را از اهالی خوی معرفی کردهاند.
در کتاب مراتالشرق نیز که به کوشش آیتالله مرعشی نجفی نوشته شده و در آن زندگینامه دانشمندان شیعه بررسی شده است، با اشاره به سنگ قبر پوریای ولی، او را اهل خوی معرفی کردهاند. قرار گرفتن نام پوریای ولی در این تذکره نامه، به مفهوم این است که او مذهب شیعه دوازده امامی داشت. این کتاب با اشاره به نوشتههای روی سنگ قبر پوریای ولی، نام پدر او را نیز محمود نوشته است. طبق رسمی که مردم خوی داشتند، نام خود را روی فرزندانشان نیز مینهادند، ازاینرو، چون نام پوریای ولی نیز محمود بوده است، برخی این موضوع را سندی بر این دانستهاند که او از اهالی خوی بوده است.
از کودکی و نوجوانی پوریای ولی اطلاعات خاصی در دست نیست. او در دوره جوانی به ورزش کشتی روی آورد و عمر خود را به تمرین در این رشته گذراند. شغل پوریای ولی کلاهدوزی و پوستیندوزی بود. او در جوانی برای کشتی گرفتن به شهرهای هندوستان و آسیای میانه سفر میکرد. پوریای ولی علاوه بر قهرمانی به پهلوانی نیز شهرت داشت و درباره دگرگونی روح او و غلبه بر نفس، گزارشها و روایاتی برجای مانده است.
در مورد پوریای ولی، روایتها و داستانهایی از طریق نقل شفاهی برجای مانده است. این داستانها که سینهبهسینه نقل شدهاند، محتوایی را روایت میکنند که مطابق آن، جوانی فقیر عاشق دختر پادشاهی میشود و آن پادشاه، شرط موافقت با ازدواج جوان فقیر و دخترش را کشتی گرفتن او با پوریای ولی و شکست وی ذکر میکند. مادر آن پسر برای اینکه فرزندش بر پوریای ولی غالب شود و به آرزوی خود دست یابد، به مسجد میرود تا نذری پخش کند. در آن زمان پوریای ولی در مسجد بود. او علت نذر پیرزن را میپرسد و پیرزن داستان را برای او میگوید. پوریای ولی به فکر فرو میرود که آیا به پیروزی خود بیندیشد یا به آرزوی قلبی یک مادر و خوشحال کردن او! سرانجام پوریای ولی بر نفس خود غالب میشود و بهجای اینکه به پیروزی خود بپردازد، خوشحالی پیرزن را انتخاب میکند و در میدان کشتی، در حالی که از حریف خود برتر بود و بهراحتی میتوانست او را شکست دهد، به عمد کشتی را به جوان عاشق واگذار میکند تا او به آرزویش برسد. (مکان این روایت شفاهی را، سرزمین هند ذکر کردهاند)
در زمینه فنون کشتی، ۳۶۰ فن کشتی را به پوریای ولی نسبت دادهاند. شهرت و علاقه او در زمینه ورزشهای باستانی سبب شده است تا بسیاری از علاقهمندان این عرصه در هنگام انجام تمرینهای سخت ورزش باستانی نام پوریای ولی را به زبان بیاورند تا انرژی بیشتری برای تمرین و ورزش، به دست آورند. بوسیدن زمین و گود کشتی، اشارهای به قدم بوسی پوریای ولی است. برخی منابع بر این عقیدهاند که پوریای ولی در تصوف، گرایش ملامتی داشت. او گاه به خرابات میرفت و با خراباتیان به سخن مینشست. جامی نیز در اثر خود، پوریای ولی را ملامتی خوانده و او را از همراهان محمد خلوتی معرفی میکند.
پوریای ولی پهلوانی را از طریق کاربرد اخلاق در زندگی و ورزش به دست آورد. بسیاری از ورزشکاران کشتی و باستانیکارها، او را در زندگی و ورزش، الگوی خود قرار دادند.
آرامگاه پوریای ولی
مطابق با ذکر منابع، پوریای ولی در روز اول مرداد ماه سال ۷۲۲ هجری قمری چهره در نقاب خاک کشید. در مورد آرامگاه پوریای ولی نیز مانند زادگاه او، اطلاعات جامعی در دست نیست و نظرات در مورد مکان آرامگاه او، متفاوت است. برخی آرامگاه پوریای ولی را در شهر خوی آذربایجان دانستهاند. در این شهر مزاری قرار دارد که به نام پوریای ولی نامگذاری شده است، برخی پژوهشگران این مزار را مزار امیر خان دنبلی حاکم شهر خوی میدانند.
آرامگاه دیگری در ۲۵ کیلومتری شهر خیوه ازبکستان واقع شده است، برخی این آرامگاه را متعلق به محمود قتالی فرزند پوریای ولی دانستهاند. اخیرا برخی پژوهشگران این نظر را رد کرده و این آرامگاه را متعلق به پوریای ولی دانستهاند.
آرامگاهی دیگر بین فومن و صومعه سرا قرار دارد که آن را نیز به پوریای ولی نسبت دادهاند. برخی از مردمی که در اطراف این مکان زندگی میکنند، مراسم عقد و ازدواج خود را به رسم تبرک در این مکان برگزار میکنند. با این حال، باید صبوری کرد تا با ارائه مستندات بیشتر، محل آرامگاه پوریای ولی مشخص شود.
اشعار و آثار پوریای ولی
پوریای ولی در شعر نیز دست داشت. مثنوی کنزالحقایق را برخی به عطار و برخی دیگر به شیخ محمود شبستری نسبت دادهاند؛ اما بسیاری بر این عقیدهاند که کتاب کنزالحقایق از پوریای ولی است. مثنوی کنزالحقائق از پنج مقاله تشکیل شده و بقیه کتاب در ۱۳۲۰ بیت سروده شده است. در این کتاب، موضوعات و محتواهایی درباره معانی شهادت، ایمان، اسلام، طهارت، جهاد، نفس، روزه، عشق و زکات سروده شده است.
بخشی از کتاب مثنوی کنزالحقایق به حضرت مهدی و صفات او اختصاص دارد و بعد از آن، مطالب عرفانی کتاب در قالب حکایتهایی بیان شده است. علاوه بر این کتاب، دو اثر دیگر با نام دیوان پوریای ولی و رباعیات پهلوان محمود نیز برجای مانده است که آنها را به پوریای ولی نسبت دادهاند. اشعار پوریای ولی بسیار ساده بوده و از پیچ و تابهای موجود در شعر به دور هستند.
مجموعه رباعیاتی نیز به پوریای ولی نسبت داده شده است که نسخه خطی آن در موسسه خاورشناسی ازبکستان قرار دارد. این مجموعه رباعیات در سال ۱۹۶۲ میلادی در تاشکند چاپ شدهاند.
10 فرمان پوریای ولی
پوریای ولی بهدلیل به کار کردن اخلاق در کشتی و غلبه بر نفس خود، در ادبیات شفاهی و داستانهای فرهنگ عامه، شهرت زیادی پیدا کرد. تسلط او به کشتی و قهرمانی او و روح عالمانه او در اولویت قرار دادن رضای خداوند بر رضایت شخصی خود، سخنان بسیاری گفته شده است.
در طوماری قدیمی، ۱۰ اصل، بهعنوان اصول جوانمردی برجای مانده است که به اصول یا ۱۰ فرمان پوریای ولی شهرت یافتهاند. در این طومار، از لزوم رعایت احترام به پیشکسوتان و سخن بد بر زبان نراندن، عدم ترک نماز، محبت به مردم و دوری از دروغ، تاکید شده است. محتوای ۱۰ فرمان پوریای ولی عبارتاند از:
۱. احترام و عزت برای پیشکسوتان کشتی و کهنهسواران این عرصه. پوریای ولی معتقد است پیشکسوتان همچون پدر، قابل احترام و باارزش هستند.
۲. کسی که به خصايل پهلوانی آراسته است، نباید سخن زشت یا دشنام بر سر زبان او جاری شود.
۳. یک پهلوان جوانمرد، نباید اهل فسق و فجور باشد؛ زیرا فسق، بدترین کارهاست و با جوانمردی در تضاد است.
۴. پهلوان، نباید زبان به دورغ، بگشاید؛ زیرا خدای بزرگ، دروغگو را دوست ندارد و او را محترم نمیشمارد.
۵. جوانمرد باید نماز که جزو اصول دین اوست را ترک نکند؛ زیرا انسان بینماز خوشبخت نیست و بینمازی ممکن است او را به خطا بیندازد.
۶. جوانمرد کسی است که اگر کسی به او چیزی بدهد یا ندهد، او با کسی بد نکند و محبت را برای همگان پیشه کند.
۷. اگر فردی جوان و کمتجربه در کشتی، به قصد کشتی با پهلوان، پای به عرصه کشتی بگذارد، باید به بهترین نحو، رضایت او را جلب کرده و او را محترم بدارید. اگر قصد او از کشتی گرفتن، جدی بود، پهلوان، با او کشتی بگیرد؛ اما حد خود را نگه دارد که سبب دلشکستگی او نشود. اگر فرد جوان نادان باشد و از سر غرور برای کشتی آمده باشد و حد و عزت خود را نگه ندارد، باید او را انداخت تا جایگاه خود را بشناسد.
۸. اگر جوان بیتجربه را در رزم کشتی، انداختی باید از او دلجویی کنی و دیگر روز، او را به معرکه کشتی بیاوری و با او تمرین کشتی و مدارا کنی. سپس در امر کشتی هر نتیجهای که پیش آمد بپذیرد. بعد او را هدایت کرده و را روانه شهر خود کن.
۹. هرآنچه از مسابقه کشتی، عاید پهلوان شد باید، چهار قسمت از ۱۰ قسمت را به کهنهسوار و دوقسمت از ۱۰ قسمت را به دستیاران خود بدهد. بهتر این هست که همه را به پیشکسوت بدهد تا او سهم خود را بردارد و بقیه را به عدالت، تقسیم کند.
۱۰. از فرمان دهم پوریای ولی اطلاع خاصی در دست نیست و در منابع مطالعه شده، چیزی به دست نیامده است.
تاثیر منشهای پهلوانی بر مرام جوانمردی پوریای ولی
پهلوان در شاهنامه فردوسی ممیزاتی دارد که از طریق آنها میتوان شان و منزلت او را تعریف کرد. خردمندی، همترازی با مقامهای روحانی، دلیری، رادمردی ممیزاتی است که میتوان در شاهنامه مشاهده کرد. سنتهای پهلوانی ریشه در ایران باستان دارد و این مرامها با ورود اسلام به ایران با باورهای اسلامی گره خورد. به نظر میرسد پوریای ولی در انتخاب خصوصیات پهلوانی، به پهلوانان شاهنامه نظر داشته است.
بعدها فتوت و جوانمردی با شخصیتهای مسلمان گره خورد و در منش آنها دیده شد. امام علی، امام اول شیعیان به صفات جوانمردی آراسته بود و نماد برجسته جوانمردی بعد از اسلام، در شخصیت او کرد پیدا کرد. نظر به اینکه طریقتهای صوفیانه رفتار و منش امام علی را الگوی خود قرار میدادند، یحتمل پوریای ولی نیز که هم اهل طریقت بود و هم به شیعه دل بستگی داشت، به شخصیت امام علی نظر داشته است. در دورههای تاریخی بعد، پهلوانانی که از ایران برخاستند، بهعنوان معتمدان یک محله یا ده شناخته میشدند. در برخی موارد نیز برای رفع بینظمیها به سپهسالاری نیز میرسیدند.
شهرت پوریای ولی تنها به قهرمانی او در کشتی و قهرمانی او نیست. بیشترین شهرت او بهدلیل این بود که اخلاق نیکو را در اولویت خود قرار میداد. مردم او را عارف، صوفی بزرگ و مرد خدا میدانستند. آرامگاه او در شهر خوی، یکی از مکانهای پرگردشگر این منطقه است. مردم این منطقه اعتقاد زیادی به مرام پوریای ولی دارند و برای زیارت مزار او به این منطقه میروند. در کنار پوریای ولی افراد بزرگ و صاحب منصب بسیاری دفن شدهاند که این روزها از یاد و خاطر همه رفتهاند؛ اما نام پوریای ولی همچنان زنده و جاوید مانده است.