سیاسیویژه

آیا ترامپ جهان را به آتش می‌کشد؟ | بازی خطرناک ترامپ در دوره دوم آغاز شد

پیش‌ بینی سیاست خارجی ترامپ و رونمایی از دستور کار مهم جهان را در ادامه خبر بخوانید.

پیش‌بینی سیاست خارجی دونالد ترامپ همواره موضوعی پیچیده و پر از ابهام بوده است. مواضع متغیر و سخنان ناپایدار او در دوران ریاست‌جمهوری‌اش باعث شد که تحلیلگران به سختی بتوانند چشم‌اندازی دقیق از سیاست‌های او ترسیم کنند.

با این حال، می‌توان از خلال اظهارات انتخاباتی، انتصابات کلیدی و عملکرد او در دوره اول ریاست جمهوری، برخی الگوها را شناسایی کرد که نشان‌دهنده نحوه برخورد او با مسائل جهانی است.

دشواری پیش‌بینی سیاست خارجی ترامپ

پیش‌بینی سیاست خارجی ترامپ به دلیل سخنان متغیر و مواضع ناپایدار او کار دشواری است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این ویژگی ترامپ، عدم پیش‌بینی‌پذیری، به نوعی ابزاری است که او در مذاکرات بین‌المللی به کار می‌برد.

این موضع ممکن است به نظر یک تاکتیک مؤثر در دنیای دیپلماسی بیاید، اما در عمل باعث می‌شود که کشورهای دیگر نتوانند به راحتی استراتژی‌های طولانی‌مدت خود را با سیاست‌های او هماهنگ کنند. با این حال، علیرغم این عدم پیش‌بینی‌پذیری، برخی از ویژگی‌های ثابت در سیاست خارجی ترامپ وجود دارند که می‌توانند در تحلیل رفتارهای آینده او مورد استفاده قرار گیرند.

تاثیر انتصابات کلیدی بر سیاست خارجی ترامپ

در واشنگتن معمولاً گفته می‌شود که «نیروی انسانی همان سیاست است.» به این معنا که افرادی که ترامپ برای مناصب کلیدی دولتی انتخاب می‌کند، می‌توانند به وضوح نشان دهند که سیاست‌های او در چه راستایی خواهد بود. در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، افراد زیادی در مناصب حساس قرار گرفتند که دیدگاه‌های متناقضی داشتند.

به طور خاص، این مسئله در مورد سیاست‌های آمریکا در قبال چین مشهود است. ترامپ به جای اتکا به جمهوری‌خواهان سنتی، بر وفاداری شخصی خود به افرادی تکیه کرده که بسیاری از آن‌ها دیدگاه‌های خاص و حتی متضادی دارند.

در مورد چین، برای مثال، ترامپ به وزیر امور خارجه خود و مشاور امنیت ملی خود افرادی چون سناتور مارکو روبیو و نماینده مایکل والتز را انتخاب کرده است.

این افراد به‌عنوان جنگ‌طلبانی شناخته می‌شوند که به شدت معتقدند چین تهدیدی جدی برای منافع آمریکا است و باید به آن پاسخ‌های قوی داده شود. علاوه بر این، برنامه‌های اقتصادی ترامپ، مانند اعمال تعرفه‌های جدید بر واردات از چین و دیگر کشورها، به وضوح نشان‌دهنده سخت‌گیری‌های اقتصادی او در قبال این کشور است.

چالش‌های اقتصادی و تجاری ترامپ

یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین ابعاد سیاست خارجی ترامپ، به‌ویژه در حوزه اقتصادی، موضوع تعرفه‌ها و سیاست‌های تجاری است.

ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی خود وعده داده بود که تعرفه‌های جدیدی بر واردات از کشورهای مختلف، از جمله مکزیک، کانادا و چین وضع خواهد کرد.

این سیاست‌ها به شدت مخالف با روندهای جهانی تجارت آزاد و توافقات بین‌المللی بودند. اما نکته‌ای که همچنان نامشخص است، میزان دقیق این تعرفه‌ها، مدت زمان اجرای آن‌ها و همچنین استثنائات احتمالی است. این امر همچنان تابع فشارهای سیاسی داخلی و تصمیمات شخصی ترامپ است.

اسکات بسنت، که ترامپ او را به‌عنوان وزیر خزانه‌داری انتخاب کرده است، در یکی از اظهارات خود اشاره کرده است که بسیاری از اقدامات ترامپ در این حوزه به‌طور عمدی برای تشدید تنش‌ها طراحی شده است، تا در نهایت بتوان از این تنش‌ها برای رسیدن به توافقات بهتر استفاده کرد.

به گفته بسنت، هدف او در دولت ترامپ این است که به نحوی تنش‌های اقتصادی جهانی را کاهش داده و تجارت بین‌المللی را حفظ کند. این نشان می‌دهد که ترامپ ممکن است به دنبال مصالحه‌های تجاری باشد که نه تنها به منافع آمریکا کمک کند، بلکه باعث بهبود روابط تجاری با دیگر کشورها نیز بشود.

تهدیدات و واکنش‌های احتمالی به اقدامات تجاری

اما یکی از مسائلی که ترامپ باید به آن توجه داشته باشد، اقدامات تلافی‌جویانه کشورهای دیگر در واکنش به سیاست‌های تجاری او است.

به‌ویژه اگر این سیاست‌ها منجر به افزایش تعرفه‌ها و قیمت‌ها در سطح جهانی شود، ممکن است این موضوع باعث افزایش تورم داخلی و واکنش‌های سیاسی منفی در ایالات متحده شود.

در این صورت، ترامپ ممکن است مجبور شود که به نوعی مذاکره کند تا از افزایش تنش‌ها جلوگیری کند. برخی تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که ترامپ به دلیل مهارت‌هایی که در مذاکره دارد، ممکن است در نهایت به دنبال رسیدن به توافقاتی باشد که در آن منافع آمریکا تامین شود، بدون اینکه آسیب‌های جدی به اقتصاد داخلی وارد شود.

یکی از نگرانی‌های بزرگ در این خصوص این است که ترامپ ممکن است در مقابل فشارهای اقتصادی داخلی و جهانی، اقدام به مصالحه در برخی زمینه‌ها کند.

به عنوان مثال، برخی تحلیلگران معتقدند که ترامپ ممکن است در ازای توافق‌های تجاری جدید با چین یا دیگر کشورها، تصمیماتی در خصوص کاهش حمایت از تایوان اتخاذ کند تا این توافقات را به‌عنوان یک پیروزی بزرگ برای سیاست خارجی خود معرفی کند. این احتمال باعث نگرانی شدید متحدان آسیایی آمریکا شده است، زیرا آنها به شدت از هرگونه تغییر در سیاست‌های ایالات متحده در قبال تایوان و چین نگران هستند.

سیاست‌های اقلیمی و تغییرات در روابط جهانی

از دیگر زمینه‌های مهم در سیاست خارجی ترامپ، توجه به محیط زیست و تغییرات اقلیمی است. ترامپ در طول دوران ریاست‌جمهوری خود بارها از توافق آب‌وهوایی پاریس خارج شد و بر تولید داخلی نفت و گاز تأکید کرد.

به‌ویژه در دوران تبلیغات انتخاباتی اخیر خود، ترامپ وعده داده بود که در صورت بازگشت به کاخ سفید، دوباره از این توافق خارج خواهد شد و سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری در قبال حفاظت از محیط زیست و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای اتخاذ نخواهد کرد. این رویکرد ترامپ به‌طور آشکار با رویکردهای بین‌المللی و حتی بسیاری از متحدان ایالات متحده در زمینه محیط زیست در تضاد است.

سیاست‌های ترامپ در خاورمیانه

در خاورمیانه، سیاست‌های ترامپ به‌ویژه در قبال اسرائیل و توافق‌های ابراهیم شناخته شده است. ترامپ به‌طور علنی از اسرائیل حمایت کرده و به‌ویژه در ایجاد روابط جدید بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی موفق بوده است.

توافق‌های ابراهیم، که به عادی‌سازی روابط اسرائیل با چهار کشور عربی منجر شد، از مهم‌ترین دستاوردهای ترامپ در این منطقه بود. او به این موفقیت‌ها افتخار می‌کند و امیدوار است که بتواند این دستاوردها را گسترش دهد.

اما در عین حال، ترامپ با چالش‌هایی در این زمینه مواجه است. وقتی دولت بایدن تلاش کرد که این موفقیت‌ها را در مقیاس وسیع‌تری گسترش دهد و کشورهای مانند عربستان سعودی را به‌سمت به رسمیت شناختن اسرائیل هدایت کند، سعودی‌ها شروط خاصی را مطرح کردند.

این شروط شامل پذیرش تشکیل یک دولت فلسطینی بود که با مخالفت‌های داخلی در اسرائیل روبرو شد. ترامپ احتمالاً به دنبال تقویت روابط اسرائیل و کشورهای عربی خواهد بود، اما این‌که چگونه بتواند به اهداف خود در این زمینه برسد، همچنان نامشخص است.

بحران اوکراین و مواضع ترامپ

آیا ترامپ جهان را به آتش می‌کشد؟ | بازی خطرناک ترامپ در دوره دوم آغاز شد

یکی دیگر از موضوعات مهم در سیاست خارجی ترامپ، بحران اوکراین است. ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی خود وعده داد که جنگ در اوکراین را در عرض ۲۴ ساعت خاتمه خواهد داد. این وعده ممکن است غیرعملی باشد، اما همچنان سوالاتی در مورد نحوه برخورد ترامپ با این بحران وجود دارد.

ترامپ ممکن است با کاهش حمایت از اوکراین به روسیه این فرصت را بدهد که در مذاکرات به شروط خود دست یابد. در این صورت، احتمالاً او به‌دنبال رسیدن به توافقی خواهد بود که موجب کاهش تنش‌ها شود، به‌ویژه اگر این توافق به‌طور موقت بحران را خاتمه دهد و به یک راه‌حل میان‌مدت منجر شود.

کلام آخر

در نهایت، سیاست خارجی ترامپ به احتمال زیاد بیشتر در راستای اولویت دادن به منافع آمریکا خواهد بود تا گسترش دموکراسی یا ترویج حقوق بشر در سطح جهانی. با توجه به شعار «اول آمریکا» که ترامپ در نخستین سخنرانی خود به‌عنوان رئیس‌جمهور مطرح کرد، به نظر می‌رسد که این سیاست‌ها بیشتر با رویکرد انزواطلبانه‌ای که در تاریخ آمریکا مشاهده شده، همخوانی دارد.

البته ترامپ همچنان ممکن است در مواردی خاص به دنبال توافقات بین‌المللی باشد، اما این توافقات بیشتر بر اساس منافع ملی آمریکا تنظیم خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا