در این گزارش از صفحه فردا به پرونده هولناک حسن اورنگی و قاتل زنجیرهای زنان خیابانی مشهد پرداخته شده است.
قتلهای زنجیرهای که در دهه 1320 و 1330 مشهد را دچار وحشت کرد، هنوز یکی از تاریکترین پروندههای جنایی تاریخ ایران محسوب میشود. حسن اورنگی و همدستش عباسعلی ظریفیان در این جنایات هولناک که قربانیان عمدتاً زنان خیابانی بودند، با روشی مشابه، این زنان را به قتل رسانده و جامعه را در ترس و اضطراب فرو بردند.
دهه 1320 و 1330 مشهد شاهد مجموعهای از قتل های وحشتناک بود که وحشت عمومی را در این شهر گسترش داد. قتلهای سریالی زنان با شیوهای هولناک، شایعاتی درباره حضور یک قاتل بیرحم در میان مردم پخش کرد و ترسی عمیق در میان خانوادهها ایجاد شد. این حوادث بهسرعت به یکی از تاریکترین پروندههای جنایی ایران تبدیل شدند و رسانههای وقت نیز با پوشش گسترده این جنایات، جامعه را در شوک فرو بردند.
قتلهای زنجیرهای؛ آغاز وحشت در مشهد
بین سالهای 1326 تا 1329، مجموعهای از قتلها در نقاط مختلف مشهد اتفاق افتاد. قربانیان، زنان سرگردان یا خیابانی بودند که با فریب، به مکانهای خلوت کشیده شده و با روسری خفه میشدند. اجساد این زنان در خرابهها، کورههای آجرپزی، جاده قدیم تهران و حاشیه شهر کشف میشد.
این قتلها بهطور سازمانیافته و با روشی مشابه انجام میشدند. تمامی قربانیان با دستمال یا روسری خفه شده بودند، اموالشان به سرقت رفته بود و هیچ نشانی از دفاع در برابر قاتل مشاهده نمیشد.
کشف راز قتلها؛ دستگیری حسن اورنگی و عباسعلی ظریفیان
راز این جنایات وحشیانه زمانی برملا شد که حسن اورنگی، یکی از عاملان قتلها، در سال 1330 دستگیر شد. او که 26 ساله و از طبقه فقیرنشین مشهد بود، پس از دستگیری تنها در پنج ساعت به قتلهای متعدد خود اعتراف کرد. اورنگی همچنین به همکاری عباسعلی ظریفیان، دوست و همدست خود، اشاره کرد.
اورنگی در اعترافات خود بیان کرد که با فریب زنان خیابانی یا سرگردان، آنها را به مکانهای خلوت میکشاند. عباسعلی نیز در این جنایات نقش داشت و پس از سرقت اموال قربانیان، با کمک هم آنها را به قتل میرساندند.
همدست قاتل هم به دام میافتد
هشتم فروردین 1330، عباسعلی ظریفیان، همدست حسن اورنگی، دستگیر شد. عباسعلی مردی قدبلند، زشترو و قوی هیکل بود و در بازجوییها سعی داشت قتلها را به گردن حسن بیندازد، در حالی که او هم همین کار را با عباسعلی انجام میداد. برای تحریک حسن به اعتراف، مأموران شهربانی با او مهربانی کردند و به او وعده دادند که اعترافاتش را در روزنامهها چاپ خواهند کرد تا مشهور شود. این ترفند باعث شد که حسن اورنگی تصمیم به اعتراف بگیرد و در نهایت گفت که قتلها را با همدستی عباسعلی انجام میدادهاند.
حسن اورنگی توضیح داد که ابتدا به زنان نزدیک میشده و با چربزبانی و آوازخوانی آنان را به مکانهای خلوت میکشاند. در تمام این مدت، عباسعلی آنان را تعقیب میکرد. پس از سوءاستفاده از قربانیان، آنها حکم مرگ را برای آنان صادر میکردند؛ عباسعلی پاهای آنان را محکم نگه میداشت و حسن با روسریها آنان را خفه میکرد. سپس اموال و پولهای مقتولان را به سرقت میبردند و میان خود تقسیم میکردند.
نقش روزنامه خراسان در افشای جنایات
روزنامه خراسان که در آن زمان تازه شروع به فعالیت کرده بود، نقش مهمی در بازتاب این جنایات ایفا کرد. این روزنامه با انتشار عکسهای حسن اورنگی و عباسعلی ظریفیان و ارائه جزئیات قتلها، به ترس عمومی در شهر دامن زد و همچنین از نقش قاتلان در این پرونده پرده برداشت.
محاکمه و مجازات قاتلان
حسن اورنگی به دلیل قتلهای سریالی به اعدام محکوم شد. او در 11 آذر 1330 به دار آویخته شد. عباسعلی ظریفیان، که نقش مؤثری در این جنایات داشت، به 15 سال زندان محکوم شد. پس از آزادی، هیچ اثری از او در دست نیست.
جزئیات وحشتناک قتلها و روایت اعترافات قاتلان
در اعترافات، اورنگی و ظریفیان جزئیات هولناکی را بازگو کردند. اورنگی قربانیان را با آوازخوانی و چربزبانی به مکانهای خلوت میکشاند. عباسعلی پاهای آنها را محکم نگه میداشت و اورنگی با روسری آنها را خفه میکرد. پس از قتل، اموال مقتولان میان این دو تقسیم میشد.
حسن اورنگی در اعترافاتش ادعا کرد که انگیزه او از این قتلها، «پاکسازی جامعه از زنان خیابانی» بوده است. این در حالی بود که تحقیقات نشان داد انگیزه اصلی، سرقت و خشم ناشی از فقر و محرومیت بوده است.
قتلها چگونه جامعه مشهد را تحت تأثیر قرار دادند؟
قتلهای سریالی در مشهد به وحشت عمومی دامن زد. خانوادهها دختران خود را از خانه بیرون نمیبردند و زنان از تردد در شبها خودداری میکردند. ترس عمومی به حدی بود که بسیاری شایعاتی درباره حضور یک شبح قاتل یا جانشینی برای «اصغر قاتل» مطرح میکردند.
قتلهای زنجیرهای و اثرات آن بر جامعه
قتلهای سریالی حسن اورنگی و عباسعلی ظریفیان به عنوان یکی از اولین و مخوفترین جنایات زنجیرهای ایران ثبت شدهاند. این پرونده، تصویری تلخ از فقر، نابرابری اجتماعی و نبود امنیت را به نمایش گذاشت که تا مدتها در ذهن مردم مشهد باقی ماند.
این گزارش، نهتنها یک روایت تاریخی از جنایات زنجیرهای مشهد است، بلکه نمادی از تأثیر عمیق جرایم اجتماعی بر امنیت و اعتماد عمومی به شمار میرود.