دانلود مستقیم قسمت 14 سریال مهیار عیار از شبکه سه سیما + خلاصه داستان
در این پست از صفحه فردا شما می توانید دانلود مستقیم قسمت چهاردهم سریال مهیار عیار از شبکه سه با لینک تلوبیون را انجام دهید.
داستان سریال مهیار عیار در دوران صفویه اتفاق افتاده و درباره راهزنی است که بر اساس اتفاقی که در شهر یزد برایش میافتد. پای چوبهدار، میخواهد مادرش را برای آخرین بار ببیند. جوانمردی برای اینکه راهزن به خواستهاش برسد، وساطت میکند و این کار او راهزن را متحول میکند و سبب میشود که به سمت عیاری روی بیاورد. این سریال به تهیهکنندگی بهروز مفید و کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی ساخته شده است و هرشب از شبکه سیما در حال پخش می باشد، در اینجا لینک دانلود سریال مهیار عیار قسمت هشتم را خواهید دید.
دانلود سریال مهیار عیار قسمت ۱۴ از شبکه سه
https://telewebion.com/episode/0x1068194a
خلاصه داستان قسمت ۱۴ سریال مهیار عیار
مقصود کلانتر با سلطان همسرش حرف میزنه و ازش میخواد تا دعا کنه که شاه کلاه داروغه را بندازه و اونو جانشینش کنه. حکیم به همراه شاهک میرن دنبال دزد کتاب شاهک، او از شواهد متوجه میشه که دو نفر بودن و بهش میگه که حدوداً ۴۰ ساله. تاجری به اسم قیاس بیک از طرف مارچا بیگوم همسر سابق شاه پیش خاتون میره و بهش میگه که تمام پارچههاتونو خریدارم فردا هم میام برای سفارشات جدید و از خاتون میخواد تا به مارچا بیگوم بگه از فرمانش اطاعت کرده تا خودی نشون بده. وقتی میخواد بره عقرب پیشش میره و از آنها بهش بد میگه قیاس بیگ میترسه و میره پیش خاتون و مارچا بیگوم و بهشون میگه که این کار ریسک خیلی بالایی داره در آخر خاتون ازش میخواد تا کلاً از خرید پارچههاشون صرف نظر کنه تا اینجوری ضرر نکنه.
قیاس بیگ با خاتون حرف میزنه و میگه من سر حرفم هستم و پارچههارو ازتون میخرم اما ازتون میخوام با مارچا بیگوم صحبت کنیم که یکم با دل من هم راه بیاد. خاتون قبول میکنه. مهیار عیار با پرس و جو کردن و رفتن پیش صلاح الدین متوجه میشه که او با صولت آشناییت داره مهیار عیار پیش حکیم میره و میگه که صولت رفته تو قلعه و دزدی کرده اونم به گفته صلاح الدین چون از سلیمان شنیده بوده که همچین کتاب ارزشمندی اونجاست سپس مهیار به همراه خاتون و مارچا بیگوم پیش فردی میرن که طلاهای دست دوم میخره. سپس اونجا مهیار بهش عکس خنجرو میده و میگه اگه کسی اومد و همچین چیزی خواست بفروشه به نگهبانها بگو سریع بگیرنش. خاتون از نگاه مارچا به مهیار متوجه میشه که عاشق مهیار شده و احساس خطر میکنه.