در قسمت 66 سریال ترکی وحشی چه گذشت؟ + تماشای آنلاین سریال ترکی وحشی
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه فردا خلاصه داستان قسمت ۶۶ سریال ترکی وحشی را مشاهده میکنید. همراه ما باشید.
سریال ترکی وحشی، یکی از جدیدترین مجموعههای تلویزیونی سینمای ترکیهاست که اخیرا شروع به پخش کرده است. این سریال ترکی از یک فیلمنامه درام بهره میبرد. فیلمنامهای که حاصل قلم هیلال یلدیز (Hilal Yildiz)، سراپ گازل (Serap Gazel)، نازلی سونلو (Nazli Sunlu) و چیسم کاتیلماز (Çisem Katilmaz) به همراهی ملک سون (Melek Seven) است. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ هالیت اوزگور ساری (Halit Özgür Sarı) در نقش یامان سویسالان (Yaman Soysalan)، سیما بارلاس (Simay Barlas) در نقش رویا (Rüya)، دولونای سویسرت (Dolunay Soysert) در نقش نسلیهان سویسالان (Neslihan Soysalan)، عثمان آلکاش (Osman Alkaş) در نقش اِشرف علی سویسالان (Eşref Ali Soysalan)، یوردائر اوکور (Yurdaer Okur) در نقش سرخان سویسالان (Serhan Soysalan)، برتان اصلانی (Bertan Asllani) در نقش آلاز سویسالان (Alaz Soysalan)، سرای اوزکان (Seray Özkan) در نقش کاگلا سویسالان (Çağla Soysalan)، آلینا آل (Aleyna Al) در نقش ایس سویسالان (Ece Soysalan)، روژبین اردن (Rojbin Erden) بازیگر نقش عاصی در سریال وحشی (Asi)، سزر آریچای (Sezer Arıçay) در نقش جسور (Cesur)، رامز ملاموسا (Ramiz Mullamusa) در نقش عمت (Umut)، شبنم حسنیصوفی (Şebnem Hassanisoughi) در نقش شبنم سوالپ (Şebnem Sualp)، سلیم جان یالچین (Selim Can Yalçın) در نقش ایلکر سوالپ (İlker Sualp)، بارتو دیلمن (Bartu Dilmen) در نقش روزگار (Rüzgar)، تایانچ آییدین (Tayanç Ayaydın) در نقش گون آیدین (Güven Aydın)، آشکین شینول (Aşkın Şenol) در نقش سلیم (Salim)، ایشیگل اونسال (Ayşegül Ünsal) در نقش فریده (Feride)، گورآی گورکم (Güray Görkem) از بازیگران سریال وحشی در نقش عثمان (Osman)، بیرگول اولوسوی (gül Ulusoy) در نقش یارداگل (Yurdagül).
برای پخش آنلاین این سریال اینجا کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت ۶۶ سریال ترکی وحشی
رویا وقتی از خونه بیرون میره به مادرش میگه که این پدر و پسر واقعاً شیطانن شبنم بهش میگه یه چیزی بگو که ندونم خودم. رویا پیش عثمان دست راست اشرف خان میره و بهش میگه داداش عثمان شما جمیلو ندیدین؟
داداش عثمان میگه نه مرخصی گرفته امروز اصلاً نیست نیومده او بهش میگه آدرس خونشو میخوام یامان بهت احتیاج داره سپس او محله جمیل را میگیره و از اونجا میره پیش یامان سپس به یامان میگه مادرت هنوز خواب بود ولی یه خبر دیگه دارم آدرس جمیلو پیدا کردم یامان ازش میخواد تا آدرسو بهش بده اما رویا میگه کور خوندی سپس سوار ماشین میشه و بهش میگه اگه میخوای بیا و با همدیگه راهی میشن به سمت محله.
وقتی میرسن میرن به یک قهوه خونه و ازش میپرسن که جمیل را میشناسن یا نه آنها آدرس خونشو بهش میدن. وکیل هومن ملیکه به یامان زنگ میزنه و ازش میپرسه که کجاست یامان بهش میگه بهش بگو نگران نباشه من مراقب خودم هستم به زودی هم از اینجا میارمش بیرون.
ملیکه پیش هومن میره و حرفهای یامان را بهش میگه هومن نگران میشه و میگه این یعنی اینکه داره خودشو میندازه تو دردسر ملیکه بهش میگه فکر کنم به خودتون رفته هومن تایید میکنه سپس حال نسلیهان را میپرسه که ملیکه بهش میگه حال ایشونو نمیدونم ولی مژده خوب بود با دنیز پسرتونم حرف زدم اونم حالش خوب بود.
هومن بهش میگه ملیکه خانوم شما برای قضاوت کردن من اطلاعات کافی ندارین خیلی کم از من میدونین سپس بعد از کمی حرف زدن ملیکه از اونجا میره. تو مسیر یامان حسابی عصبانیه که رویا کنار میزنه و ازش میخواد تا عصبانیتشو تموم کنه و هر وقت آروم شد به راهشون ادامه بدن یامان میگه من اینجوری آروم نمیشم باید اون عوضیو پیدا کنم بزنمش تا یکم آروم بشم منو هیچی آروم نمیکنه رویا همون موقع بغلش میکنه و او را میبوسد یامان جا خورده و میگه این دیگه چی بود؟ رویا میگه نمیدونم سپس سوار ماشین میشن و به راهشون ادامه میدن.
چاعلا تو کلوب زیاده روی کرده جسور و آسی که تو همان کلوب بودن بهش رسیدگی میکنند تو حالت مستی چاعلا بهشون میگه که شنیده پدرش پدربزرگشو کشته جسور و آسی سعی میکنند راضیش کنند تا با هم برن پیش پلیس و اونجا به چیزهایی که شنیده اعتراف کنه و بگه تا هومن که بیگناهه بیاد بیرون.
آلاز به اونجا میره دنبال چاعلا که با آسی و جسور روبرو میشه و بهشون میگه که خواهر من الان وضعیت روحی خوبی نداره حرفهایی که میزنه را نباید جدی بگیرین! جسور و آلاز با همدیگه دعواشون میشه و در آخر الاز چاعلا را از آنجا میبره تو سرویس بهداشتی. آسی میره دنبال آلاز که او با دیدنش میگه منتظرت بودم آسی میگه واسه چی؟
آلاز میگه برای اینکه هم حالمو بپرسی هم بهم تسلیت بگی آسی بهش میگه همه جا پر کردی از عشق و عاشقی کی گفته همچین خبریه؟ واسه خودت داستان نباف! و میخواد بره که آلاز میگه تو مثل سگ عاشق منی آسی برمیگرده و سرشو میکوبونه تو آینه و بهش میگه مثل سگ پشیمونم که اون شب نجاتت دادم باید میذاشتم بمیری و از اونجا میره.
یامان و رویا به خانه جمیل رسیدن و وقتی میبینن داخل خانه نیست تو ماشین منتظرش میمونن اما جمیل تو خونه ست و از پشت پرده آنها را میبینه. وکیل سرهان بهش زنگ میزنه و میگه جواب پزشکی قانونی اومده و ثابت شده ساعتی که جنازه پیدا شده همان موقع کشته نشده و منتقل شده به خونه هومن با این وضع اون آزاد میشه و اگه ثابت کنه اون روز کجا بوده کلاً رفع اتهام میشه سرهان به هم میریزه.
او مدام تو آب و غذای نسلیهان داروی خواب آور میریزه واسه همین نسلیهان مدام خوابه. فریده به اونجا میره و به سرهان میگه غیر عادیه انقدر خوابیدنش! سرهان میگه روزهای نبود علیو به یاد بیار اون اصلاً نمیتونه کسیو از دست بده باید دوباره کنارش باشیم تا سرپا بشه. یامان و رویا تو ماشین خوابشون برده یامان خواب پدربزرگش اشرف خان را میبینه که از خواب میپره همون موقع میبینه که جمیل از خونه داره فرار میکنه و میره. او گیرش میندازه و بعد از بستن دست و پاش تو صندوق عقب میذارتش…..