سقوط اسرائیل به معنای سقوط دژ غرب در جهان اسلام است
خبرگزاری مهر، گروه استانها؛ حبیب میرزایی: اتفاقات بعد از عملیات طوفان الاقصی جهان را در فضایی جدید قرار داده است. فضایی که همه ملتهای جهان آهسته در برابر ظلم و تعدی و تجاوز صهیونیستها بیدار میشوند.
تجمعات دانشجویی و مردمی در کشورهای سراسر جهان نشان دهنده بیداری ملتهای منطقه در برابر صهیونیسم بین الملل است.
برای تبیین مسائل پیش آمده پس از نبرد طوفان الاقصی و رویارویی روز افزون جبهه مقاومت و جبهه استکبار در میزگردی با حضور رضا سلیمانی استاد روابط بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا به بررسی وقایع اخیر پرداختیم.
بقای اسرائیل برای غرب یک مسئله حیاتی است
رضا سلیمانی در میزگرد خبرگزاری مهر اظهار کرد: اگر بخواهیم به این سوال در روابط بین الملل پاسخ دهیم که این همه حمایت از صهیونیستها توسط غرب برای چیست، از دو نگاه میشود بیان کرد یک نگاه اقتصاد سیاسی و اقتصاد جنگ و یک نگاه هم جامعه شناسی است.
وی با بیان اینکه نگاه غربیها در بحث اقتصادی سیاسی مسأله اقتصاد جنگ است، ادامه داد: جنگ یک تجارت بسیار خوب برای خروج از رکود شرکتهای تسلیحاتی غرب است.
سلیمانی ادامه داد: ماجرا این است که اسلحهها فروش برود و رژیم صهیونیستی باید همیشه در سوی درست ماجرا به معنی اینکه غربیها او را حق جلوه کنند باشد و باید مشروعیت داشته باشد.
وی افزود: یک بعد جنگ کاملاً نگاه اقتصاد سیاسی و بین المللی است در واقع یک دلیل جنگ دست آوردهای اقتصاد سیاسی جنگ است.
سلیمانی خاطرنشان کرد: مسأله دوم جامعه شناسی سیاسی است که یهودیها مخصوصاً در آمریکا با شهرت آیپک و با لابیهای قدرتمندی که دارند در ساختارهای سیاسی آمریکا و کشورهای اروپایی نفوذ جدی و مهارت لابی گری دارند، یک کشوری که موجودیتش در خطر است یک کشور جعلی این قدر خوب بتواند لابی کند و روی احزاب و گروهها فشار بیاورد و از مجالس آنها مصوبه بگیرد.
وی با اشاره به اینکه صهیونیستها در شبکه سازی بین المللی که دارند حرفهای عمل کردند و تشکیل اسرائیل بر اساس لابیهای خیلی قدرتمند بوده است ادامه داد: نقش لابی نه فقط در آمریکا در کشورهای اروپایی نظیر فرانسه، انگلستان را نباید ندید گرفت چراکه این گروهها در فشار در تصمیم سازیها و تصمیم گیریها دخیل هستند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: افکار عمومی اعتراض خود را دارد و هیچ ربطی به سود و زیان دولت ندارد و آمریکاییها دارند هزینه میکنند اما از طرفی برداشت خود را دارند که از طریق فروش همان تسلیحاتی که همه بلاعوض نیست که برخی در غالب قراردادهای فروش میباشد که مزیتهایی هم برای اسرائیل دارد و آخرین سلاحهایی هم که آمریکا استفاده نکرده را به اسرائیل میدهد که استفاده کند. این سلاحها به قیمت تمام شده داده میشود ولی در بعضی از موارد کمکها بلا عوض است و در جاهایی تقدیمی و هدیه است و خدماتی را ارائه میدهد.
اسرائیل دژ غرب در برابر جهان اسلام است
وی با بیان اینکه یک نگاه، نگاه رویکرد غرب وجهان غرب به منطقه غرب آسیا است افزود: اسرائیل یک رژیم خط مقدمی برای مهار جریان ایدئولوژی به نام نظام سیاسی استعماری است که اگر این جبهه سقوط کند به معنای سقوط دژ غرب است.
سلیمانی تاکید کرد: اگر غربیها اسرائیل را از دست بدهند و گفتمان مقاومت رونق و کارآمدی آن بیشتر از گفتمانهای ایدئولوژیک شود ما از ایدئولوژیک عبور خواهیم کرد و وارد گفتمان مقاومت میشویم و نگرانی غرب هم از همین است، ایدئولوژی به معنای شیعه و سنی است نه به معنای اختلافات مذهبی، مقاومت یک دشمن بیشتر نمیشناسد و آن دشمن استعمارگر سرمایه داری است.
وی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی سعی کرده انعطاف نشان دهد و یارگیری کند و جبهه مقاومت راگسترش بدهد تا این دژ اگر از کار بیافتد و ناکار آمد شود، ادامه داد: عملاً چیزی که برای نگه داشتن آنجا را داشته باشند ندارند.
سلیمانی اظهار کرد: همهی کمکهای غرب به اسرائیل بلاعوض نیست در آمریکا اینطوری نیست دولت و کنگره مجبور است شرکتهای خودش را تحریم کند که با ایران رابطه برقرار نکند و شرکتها تا حدودی آزادی عمل دارند و در برخی موارد زیر سلطه دولت نیستند و در کل اقتصاد آزاد دارند و کسانی که به قدرت می رسند از این شرکتها هستند.
وی ادامه داد: پدیده ترامپ فقط به خاطر سرمایه اقتصادی که داشت وارد سیاست شد، در آمریکا انتخابات کاملاً کاپیتالیستی است و در اروپا بازیهای دموکراتیک وجود دارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: صهیونیستها ایدئولوژی و اعتقاداتی دارند و فکر میکنند یک کار خیر برای آرمانهای یهود و پایان دادن به آوارگی یهودیان و استقلال آنها در سرزمین موعود ایجاد حکومت و سرزمین صهیونیستی است، خیریههایی دارند که اعانه جمع میکنند برای همین مساله و نکته مهم این است که برای این فضاها خیلی قوی کار میکنند.
وی در رابطه با این سوال که نگاه آخر زمانی در موضوعات نبرد صهیونیستها و جبهه مقاومت نقش دارد یا نه، گفت: یک جنبش فکری در آمریکا از سال ۲۰۰۱ جریان پیدا کرد که قبل از آن قدرت نگرفته بود.
سلیمانی ادامه داد: افرادی مانند وزیر دفاع اسبق آمریکا و جریان ریگان در این بخش نمود پیدا کرد که اینها بعد از جریان ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ قدرت را رسماً در اختیار گرفتند و بحث آنها یعنی همان پیوند آرمانهای یهود صهیونیستی و صهیونیست مسیحی در سرزمین موعود بود.
وی با بیان اینکه این ایده مبنی بر این است که تا وقتی حکومت صهیونیستی با امنیت کامل در فلسطین مستقر نشود مسیح و منجی مورد نظر صهیونیستها ظهور نخواهد کرد، ادامه داد: شهرک سازی صهیونیستی و عادی سازی گفتگوهای اعراب و صهیونیستها، تخریب مسجدالاقصی و بازسازی معبد سلیمان در این ایده مطرح است تا منجی صهیونیستها ظهور کند.
این استاد دانشگاه افزود: مسیحیت صهیونیست نگران آینده یهود و یهودگرایی، موعود و موعود گرایی است، بر همین اساس است که میبینید رئیس جمهور آمریکا میگوید اسرائیل یک وعدهی تحقق یافته است، طبق آئین و متون دینی ما باید این اتفاق میافتاد یعنی اسرائیل باید بوجود میآمد و این یک جمله سنگینی است که عمق وفاداری فکری و ایدیولوژیک آمریکا به اسرائیل است.
حمایت غرب از اسرائیل دلایل اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک دارد
وی گفت: نمیتوان گفت که کدام دلیل بر دلایل دیگر در خصوص حمایت غرب از رژیم صهیونیستی مقدم است زیرا یک ایده سیاسی در عرصه بین الملل باید اندیشه سیاسی و فکری داشته باشد باید انسان شناسی، هستی شناسی، و معرفت شناسی داشته باشد تا بشود یک مجموعهی منسجم که به آن اندیشه سیاسی گفته شود ایجاد شود.
سلیمانی در ادامه با طرح این سوال که ما چرا باید از فلسطین دفاع کنیم، خاطرنشان کرد: وقتی ما در مورد امنیت امروز صحبت میکنیم در دکترینهای امنیت ملی معنای امنیت ملی به معنای مرزهای ملی معنی ندارد، امنیت ملی به معنای واقعی زمانی تأمین میشود که به شکل پایدار وجود دارد که امنیت منطقهای و فرا منطقهای شما را هم تأمین شده باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه امنیت ملی دو نوع است اظهار کرد: امنیت ملی یا وارداتی است و با آمریکاییها پیمان برقرار میکنید و هر آنچه آمریکا میخواهد میگویی چشم، نفت را میفروشید و پول میگیرید و اسلحه میخرید و جایگاه نظامی تأسیس میکنید و یک بار هم خودت به عنوان یک کشور میآیی و امنیت ملی را تأمین میکنی.
وی ادامه داد: نوع دیگر تأمین امنیت پایدار این است که با منافع و اسرائیل یا باید در افتاد یا در نیافتاد و یک انتخاب باید داشته باشیم یا مستقل باید باشیم یا نباشیم اگر بخواهیم مستقل باشیم باید هزینههای مستقل بودن باشد.
جمهوری اسلامی روح ملی گرایی را زنده کرد
سلیمانی افزود: در طول تاریخ به اذعان همگان هیچ نظام سیاسی در ایران از بعد صفویه به اندازه جمهوری اسلامی نسبت به امنیت مرزهای ملی و ملی گرایی و ناسیونالیست حساس نبوده و نتوانسته ایران را به مرزهای مدیترانه نزدیک کند، نه تنها خاکی از کشور از دست ندادهایم، مانند دفاع مقدس آن هم در شرایطی که کل دنیا علیه شما است یعنی فقط صدام نیست تمام کسانی که موتور محرکه بودند، جمهوری اسلامی روح ملی گرایی را زنده کرد.
وی تاکید کرد: اسرائیل نمیتواند بیکار بنشیند و کاری نداشته باشد و روابط عادی باشد، برجام فرصت طلایی که آمریکا از دست داد و امتیازاتی رد و بدل میشود و مذاکراتی انجام شده است در این شرایط لابی صهیونیستی در کنگره بی کار ننشسته ویکی از دلایل که بر ترامپ تأثیر گذاشت و او را بدبین کرد لابی صهیونیستی بود و اگر آمریکا هم بخواهد این لابی اجازه نمیدهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا افزود: این پیوند یک پیوند ناگسستنی است و اجازه یک رابطه سیاسی مستقل نمیدهد یعنی حتی اگر از دروازه آمریکا هم عبور کنید دیوار بسته صهیونیستی وجود دارد و رابطه آمریکا و ایران بهبود نخواهد یافت تا این غده از بین برود و تا زمانی که این غده از بین نرود این رژیم مانع است.
سلیمانی خاطر نشان کرد: اگر این رژیم نباشد ما حرف هم را بهتر میفهمیم و این رژیم مانع این مسأله است، البته پیش بینی من این است که نسلی از رهبران آمریکا روی کار میآید که شاید لابی صهیونیستی و آیپک هم نتوانند تأثیر گذاری داشته باشند و نسل جدید رهبران آمریکاییها نسلی روشن فکر تر و در واقع متعهد تر خواهد بود زیرا این نسل از دانشگاهها میخواهد بیرون بیاید که امروز علیه صهیونیستها بسیج شدهاند.
این استاد دانشگاه افزود: اگر دانشگاههای آمریکا را ببینید تا ۶۰ نقطه در آمریکا و در جهان ۴۰۰ دانشگاه وجود دارد که برای فلسطین خیزش میکنند و یک پدیده جدید است، جریانی دارد در آمریکا به لحاظ مدنی و فکری و اجتماعی که رشد میکند و بعداً قدرت را در دست خواهند گرفت که با اسرائیل و منافع اسرائیل میانهای ندارند و این هشدار برای آمریکا است و تا زمانی که این نسل قدرت را به دست بگیرند باید صبر کرد.
وی یادآور شد: در خصوص مواضع اعراب و عربستان اصولاً جریان بن سلمان یک جریان کاملاً پراگماتیستی است و به دنبال فاصله گرفتن از اندیشههای دینی و مذهبی و وهابیت است.
سلیمانی افزود: بازوی ایدئولوژی مذهبی، پایه ایدئولوژی مذهبی عربستان یعنی وهابیت با بازوی سیاسی و امنیتی که آل سعود است به تضاد رسیدهاند و همین باعث شده است که عربستان آبستن حوادث تلخ و خشونتآمیز سیاسی و اجتماعی و امنیتی خواهد بود.
وی ادامه داد: این به دلیل است که تسویه حسابی که آل سعود میخواهد از وهابیت داشته باشد زیرا آل سعود اکنون دیگر نیازی به وهابیت به عنوان پشتوانه ندارد، در حوزه سیاست خارجی و در حوزه وهابیت و اندیشه برگرفته از وهابیت، القاعده، جریان داعش، خروجی این وهابیت هستند.
سلیمانی تاکید کرد: مشکل ما با اعراب بحث تاریخی است و به انقلاب ربطی ندارد تهدید اسرائیل برای کشورهای عربی مسجل بود اما این تهدید کم کم رنگ میبازد.