هنریویژه

نقد سریال داریوش با موضوع تکراری اما جذاب

“هرگز به ترکیب برنده دست نزن!” به نظر می‌رسد این جمله، سیاست اصلی تیم سازنده سریال پوست شیر است که این روزها با سریال “داریوش” دوباره نام خود را بر سر زبان‌ها انداخته‌اند. تاکنون تنها دو قسمت از سریال داریوش به کارگردانی هادی حجازی‌فر پخش شده اما همین دو قسمت باعث شده مخاطبان این سریال را تا حدودی فاقد فرم و محتوای تازه بدانند. در ادامه برخی از شباهت‌های سریال داریوش و پوست شیر را باهم بررسی می‌کنیم. شباهت‌هایی که شاید به مرور زمان ما را غافلگیر کنند و سریال داریوش را از زیر سایه‌ی پوست شیر بیرون بکشند. با ما همراه باشید.

همه چیز از یک ترانه آغاز می شود

یکی از نکات مهمی که در دیده شدن سریال پوست شیر تاثیر زیادی داشت، اسم این سریال بود. این ترانه‌ی قدیمی تبدیل به عامل درخشش سریال پوست شیر شد. حالا این الگو در سریال داریوش نیز حاشیه ساز شده است. ترانه اصلی این سریال، آهنگ “یاور همیشه مومن” از داریوش اقبالی است. استفاده از این ترانه باعث اعتراض خواننده اصلی آن نیز شد اما این کنش دیگر بی نتیجه بود چرا که ایده‌ی تبلیغاتی سریال داریوش خیلی وقت پیش به ثمر رسیده بود!

تکرار داستان قهرمان همیشگی

به نظر می‌رسد هادی حجازی‌فر به قهرمان بودن عادت کرده! آتابای، موقعیت مهدی و پوست شیر، آثاری هستند که در چند سال گذشته از حجازی‌فر دیده‌ایم. او در تمام این پروژه‌ها نقش قهرمان اصلی داستان را بر عهده دارد و انگار نمی‌تواند از این جایگاه دل بکند. حالا حس می‌کنیم حضور او در هر پروژه‌ای مشروط بر این است که خودش قهرمان اصلی داستان باشد و این الگو در سریال داریوش، که خود او نویسنده و کارگردانش است نیز تکرار شده. البته نباید فراموش کرد که تفاوت‌هایی نیز میان نعیمِ پوست شیر و داریوش وجود دارد و ما دیگر شاهد آن قهرمان نترس و همه فن حریف پوست شیر نیستیم اما با این حال شاید نمی‌توان بین نعیم و داریوش تمایز ویژه‌ای قائل شد چرا که حجازی فر به این تیپ قهرمانانه عادت کرده است و نمی‌توان انتظار خلاقیت ویژه‌ای از او داشت.

همیشه پای یک دختر در میان است!

یکی دیگر از شباهت‌های سریال داریوش و پوست شیر، وصال پدر و دختر است. بعد از خون دل‌هایی که برای ساحل و پدرش خوردیم، حالا نوبت به آشتی و وصال داریوش و دخترش لیلا بعد از سال‌های طولانی رسیده که به نظر می‌رسد قرار نیست چندان شاد و دلگرم‌کننده باشد. لیلا در غیاب پدرش سختی‌های زیادی کشیده است و حالا داریوش قرار است جای خالی خود در این چند سال را پر کند اما شاید او هم مثل نعیم چندان در این مسیر موفق نباشد!

باز هم ماجرای طلاهای گمشده

شاید مفقود شدن یک کیف طلا بهترین شروع برای یک معمای جنایی نباشد اما سازندگان سریال سریال پوست شیر بر خلاف این باورند. همان کیف جواهرات گمشده در سریال پوست شیر که تا پایان سریال هزاران چرخ خورد، حالا به سریال داریوش رسیده و قرار است مشکلات زیادی برای داریوش و خانواده‌اش به وجود بیاورد و شروع یک معمای جنایی پر پیچ و خم شود.

مهرداد صدیقیان، همان عاشق گذشته

مهراد صدیقیان نقش پسری را بازی می‌کند که در عشق پر پیچ و خمی گرفتار شده. او این بار هم عاشق دختری شده که هادی حجازی‌فر پدرش است و احتمالا چالش‌های زیادی در کمین او خواهد بود. به نظر می‌رسد با توجه به اختلاف سنی کاراکتر او و لیلا قرار است شاهد یک عاشقانه نامتعارف باشیم و همین موضوع خلاقیتی‌ست که می‌توانیم به آن امیدوار باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا