پرسپولیس از دل یک شکست ناامیدکننده به یکی از بردهای دراماتیک و باورنکردنی خود رسید
بازی به شکلی باورنکردنی با سه گل به سود استقلال خوزستان در نیمه اول پایان یافته است. سکوها تا حدودی از دست لیدرها خارج شده و در بخشهایی شعار “حیا کن رها کن” معروف زمزمه میشد. حتی علیرضا بیرانوند که در دقایق پایانی نیمه اول به سمت آنها رفته بود و با حرکات دستانش آنها را به آرامش فراخوانده بود دیگر جرئت نگاه کردن به سکوها را هم ندارد. گامهای لرزان بازیکنان به سمت رختکن که باید از تونل چسبیده به سکوهای هواداری عبور کنند و چشم در چشم هواداران شوند، قطعا در آن لحظات سختترین کار ممکن بود.
چند پله پایینتر از آن تونل و مسیر منتهی به رختکن وضع متفاوت شد؛ اعتراض بازیکنان پرسپولیس به یکدیگر و وظایفی که هر کدام مدعی بودند آن یکی انجام نداده تا این وضع با دریافت سه گل شکل گیرد، با فریاد نفرات بزرگتر و فنی تیم در نهایت برای لحظات بعدی تبدیل به سکوت شد و تا رختکن ادامه یافت. در رختکن و در لحظاتی که اوسمار و تیمش درگیر بحثهای فنی برای ادامه بازی و 45 دقیقه دوم بودند بار دیگر زمزمه در بین بازیکنان شکل گرفت.
اما ناگهان با فریاد اوسمار همه به خود آمدند: صحبتهای با تن بالا که توسط مترجم به گوش بازیکنان رسید: تو، تو و تو سریع رختکن را ترک کنید و به زمین برگردید!
خطاب سرمربی برزیلی به علی نعمتی، وحید امیری و محمد خدابندهلو بود. همین مسئله باعث شد تا لحظاتی بعد از سوت پایان نیمه اول و در شرایطی که هواداران پرسپولیس در شوک قرار داشتند و این نتیجه را باور نداشتند، ناگهان بار دیگر با هجوم بازیکنان نیمکت نشین به چمن مواجه شوند. درست مثل همان لحظاتی که در ابتدای بازی با ورود آنها شور و هیجان و شعار سر داده بودند و هرگز چنین سرنوشتی را تصور نمیکردند.
این بار محمد خدابندهلو، وحید امیری و علی نعمتی در کنار چند بازیکن جوان دیگر که با توجه به جو رختکن ترجیح دادند وارد زمین شده و با توپ سرگرم شوند و گرم کنند، وارد زمین شدند. وحید امیری با همان استایل خاص خودش، پیش از ورود دوباره به چمن، روی خط طولی میانه زمین زانو زد و با خواندن دعا ناگهان با استارتی بلند گرم کردن خود را در میانه زمین استارت زد.
افشین پیروانی ثانیههایی زودتر از اعضای تیم وارد زمین شد و برگه تعویض سه بازیکن پرسپولیس را در اختیار ناظر و داور چهارم داد تا آنها با سیمایی متفاوت نیمه دوم را دنبال کنند. سه تعویضی که البته به گواه کارشناسان و با توجه به تغییر روند تیم، گره گشای بزرگی برای پرسپولیس و اوسمار در مسیر کامبک رویایی شد.
علی نعمتی با بازی عقبتر نسبت به سه مدافع دیگر تیم، این اجازه را به عبدالکریم، دانیال اسماعیلیفر و البته محمدحسین کنعانیزادگان داد تا بیشتر در فاز تهاجمی حاضر شوند و با توجه به سرعت مناسب خود نگرانی بابت ضدحملات حریف را نیز از بین برد. همین مسئله شاید عامل بزرگی بود که دانیال اسماعیلیفر یک گل بزند و کنعانیزادگان نیز با پیش روی جالب توجه تا پشت محوطه جریمه حریف، یک پاس گل طلایی به نام خود کند و عبدالکریم نیز بیشتر دقایق را در یک سوم حریف کار را دنبال کند.
خدابندهلو نیز نبض میانه میدان را از آن خود کرد تا پرسپولیس نسبت به نیمه اول تغییر بزرگی را تجربه کند و به شکل عجیب کار را در اختیار حریف نبیند. هافبک دفاعی جوان پرسپولیس با دوندگی بالا و پاسهای طولی و عرضی خود و توپگیریهایش روند متفاوتی را برای تیم شکل داد تا او نیز تعویضی موفق سرمربی برزیلی سرخها لقب گیرد. و در نهایت وحید امیری که بعد از هجمهای که متوجه خود میدید این بار با قدرت تکنیکی و پاسوری خود شرایط را به کام سرخها در فاز تهاجمی کرد. امیری که البته بدشانس بود که موقعیتهای طلایی بازی برایش تبدیل به گل نشد اما با گرفتن یک پنالتی کار را برای آبیهای خوزستانی تمام کرد و نشان داد که اعتماد اوسمار به او در این نیمه بیدلیل نبوده است.
پرسپولیس از دل یک شکست ناامیدکننده و شاید تاریخی، به یکی از بردهای دراماتیک و باورنکردنی خود رسید. شاید برای خوشبینترین هوادار این تیم هم شکست سه گله با کمترین ارفاق و بالاترین خوشبینی دستیابی به حداقل امتیاز بود. خصوصا اینکه آنها تا دقیقه 75 نیز با همین نتیجه کار را دنبال میکردند. اما برای تیمی که بیشتر اعضای آن طی فصول اخیر بیشترین آمار قهرمانی را در لیگ از آن خود کردهاند، هر اتفاقی شدنی بود. و شاید باید بیشترین سهم از این برد را به سکوهای پرسپولیس داد؛ آنهایی که تا ثانیه پایانی به تیم خود باور داشتند و برخلاف تصور در دقایق پایانی نیز هیچ سکویی خالی نشد و با تصور باخت تصمیم به ترک استادیوم نگرفتند.
پرسپولیس اکنون صدر جدول را از آن خود کرده است و همه چیز را در فاصله دو هفته مانده به پایان لیگ بیست و سوم در دست گرفته است. 180 دقیقه تا پایان مسیر و جدال مقابل شمس آذر و مس رفسنجان. لیگ با چه اتفاقی به پایان خواهد رسید؟