شعر جدید «افشین علاء» پیرامون حادثه تروریستی کرمان و حواشی علی کریمی
️غذای نذری و شربت؟ چه گفت مردک پست؟ گدای اجنبی افسار خود چگونه گسست؟
️زبان الکن این لات، ازچه لال نشد؟ میان دست پلیدش قلم چرا نشکست؟
️دهنکجی به شهیدان و ادعای شعور؟ مجیزگویی خصم و به خلق، ضربت شست؟
️کسی که نان سگان میخورد چه میفهمد؟ غذا و شربت نذری نشانهی شرف است
️حرامخوار چه داند که شد به کام شهید نه نان و شربت نذری، که می ز جام الست
️به خویش غره نگردد! خطاب من نه به اوست که شأن شاعر دلخون کجا و جاهل مست؟
️دلم پر است نه از او که نیست جز مگسی دلم پر است ز مصدرنشین سفلهپرست
️دلم پر است از آنان که اسوه میسازند به دست خویش برای جوان ز مردم پست
️ز صاحبان مناصب که از خصومتشان هر آنکه ناصح و دلسوز بود و نخبه، نرست
️هر آنکه گیشه پسندید، نورچشمی شد هر آنکه شوت بلد بود و گل، به صدر نشست
️گناه را ز سلبریتیان مبین که نظام خودش به تازه به دوران رسیدگان دل بست
️برای مردم دانا رسانه هست؟ که نیست سخنشناس و هنرور به خانه نیست؟ که هست
️ز مدح و نوحه، جوانان چقدر گریه کنند؟ ز نطقهای شعاری چه آورند به دست؟
️خطای شیوهی تبلیغ و حکمرانی ماست گدای غرب، اگر حرمت شهید شکست…