خلاصه داستان سریال قصر بیرحم، سریالی تاریخی ساخت کره
بهترین سریالهای تاریخی کرهای عمدتا بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شدهاند؛ رویدادهایی که در کتابهای مشهوری مانند «سامگوک ساگی» یا «سالنامههای جوسئون» نقل شدهاند. سریالهایی مثل «دونگیی»، «جواهری در قصر»، «جومونگ»، «امپراطور بادها»، «پرنسس جامیونگ» و . . . همگی با وجود عناصر تخیلیشان در اصل مبتنی بر رویدادهای تاریخی هستند. «قصر بیرحم؛ جنگ گلها» هم سریالی از همین جنس است.
ماجرای این سریال برگرفته از واقعیات تاریخی دوران حکومت جوسئون است و زمان آن به حدود سه نسل قبل از ماجراهای سریال «دونگیی» برمیگردد؛ یعنی زمان حکومت پادشاه اینجو، شانزدهمین پادشاه سلسلۀ جوسئون. (ماجراهای دونگیی در زمان پادشاه سوکجونگ اتفاق میافتد که نوزدهمین پادشاه این سلسله بود).
اما مضمون و محتوای اصلی داستان، همانطور که از اسم سریال هم میشود فهمید، تقریبا همان چیزی است که در سریال «دونگیی» شاهدش بودیم؛ یعنی نبردی پنهان و پر از توطئهچینی و دسیسه در بین صیغههای امپراتور برای به دست آوردن قدرت و رساندن فرزندان خودشان به مقام ولیعهدی.
شخصیت اصلی سریال صیغۀ سلطنتی جو سو یونگ است؛ زنی بسیار زیبا اما بیرحم که از طبقهای نسبتا فرودست آمده و به واسطۀ زیبایی بیمانندش قلب پادشاه اینجو را تصرف کرده است. حالا او تلاش میکند تا از جایگاه خود برای بر هم زدن رابطۀ امپراتور و جانشینش یعنی ولیعهد سو هیون استفاده کند.
این خط داستانی اصلی تا حد زیادی شبیه خط داستانی مربوط به «بانو جانگ» در سریال «دونگیی» است؛ بانو جانگ هم زنی زیبا از طبقات پایین بود که میخواست با کنار زدن ملکه اینهیون، خودش عنوان ملکۀ جوسئون را به دست بیاورد. تلاشی که باعث شد دونگیی در برابر او قرار بگیرد.
سریال «قصر بیرحم؛ جنگ گلها» اگرچه به اندازۀ «دونگیی» شناخته شده نیست اما با پیچ و خمهای داستانی جذاب، جلوۀ بصری قابل قبول و بازیگران برجستهای مثل کیم هیون جو (در نقش جو سو یونگ) و سونگ سون می (در نقش همسر ولیعهد) میتواند همان حال و هوایی را برای طرفداران سریالهای کرهای به ارمغان بیاورد که سریالی مثل دونگیی با خود داشت.