بهترین و به یادماندنی ترین نقشی که بازی کرده اید و آن را دوست دارید؟
بدون تردید انتخاب اول من فیلم «پرچم های کاوه» است که در سال 2019 به خاطر بازی در این فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره نور لس آنجلس آمریکا شدم. کاراکتر مثبت و ماندگار کاوه آهنگر که هم اکنون در پلتفرم فیلیمو قابل دسترس مخاطبان می باشد، ولی فیلم های شاهرگ، خط آتش، سینه سرخ و سریال سیمرغ و چهل سرباز را هم بسیار دوست دارم.
نقشی بوده میان فیلم های ایرانی که دوست داشته باشید شما آن را بازی کنید؟
رنگ خدا و ملکه.
وقتی برای اولین بار عکس خودتان را روی پرده و سردر سینما دیدید، چه حسی داشتید؟
برای من که در آن سال ها بسیار جوان بودم، دیدن حاصل تلاش و زحماتم برای ورود به سینما و دنیای بازیگری، حس غریب و ناشناخته ای بود. گویی کشتی ام به ساحل رسیده و رویایم تحقق یافته است.
اکثرا نقش های منفی بازی می کردید. نقشی که همیشه دوست داشتید بازی کنید و پیشنهاد نشد، چه بود؟
از کارهای خارجی فیلم سکوت بره ها و نقش آنتونی هاپکینز و در بین فیلم های ایرانی فیلم زاپاتا و نقش احمد نجفی.
آقای صفایی پور عزیز، لقب طوفان از کجا آمد؟
در واقع من با ورزش وارد سینما شدم و رشته حرفه ای من کشتی کج و ورزش های رزمی بود، به همین دلیل بدنی کاملا ورزیده و آماده داشتم و تمامی دوره های سوارکاری، شمشیر بازی، موتور سواری، شنا، اتومبیلرانی و… را گذرانده بودم. سر اولین فیلمم، قهرمان که در سال 48 ساخته شد و محصول مشترک ایران و آمریکا بود، به دلیل آمادگی بدنی، توانایی جسمی، جسارت و جرات زیادی که برای انجام کارهای پر ریسک داشتم، از پس تمامی کارهای حرکتی خطرناک که به من محول می شد برمی آمدم و همین موضوع باعث شد تا آقای ژان نگلسکو، کارگردان فیلم، لقب طوفان را روی من گذاشتند که به مرور، اهالی سینما و مردم نیز من را با همین نام شناختند: رضا طوفان!
در دنیای بیرون از سینما هم کتک کاری کرده اید؟
بله!
شما قطعا یکی از چهره هایی هستید که در تاریخ سینمای ایران ماندگار شده اید. چه پیامی برای بازیگرهایی دارید که در ابتدای راه هستند؟
سینما دنیای پر زرق و براق و پر طمطراقی است و پرده سینما اعجاب انگیز است و همگان را جادو می کند، به همین دلیل برای بیشتر مردم و به ویژه جوانان جذابیت دارد که البته این مهم مختص به کشور ما نیست و در سراسر دنیا به همین گونه است. متاسفانه میل به دیده شدن و در کانون توجه بودن برای بیشتر جوانان بیشتر از خود حرفه بازیگری و آموزه های آن وسوسه برانگیز است و جذابیت دارد. به نظرم مهم ترین دلیل این حجم از متقاضی و علاقه مند برای ورود به این حرفه همین دلیل است. ورود به دنیای بازیگری گرچه ممکن است در دو دهه اخیر نسبت به سال های پیشین آسانتر شده باشد، ولی بقا و ماندگار شدن فقط با بازی تاثیرگذار و قابل دفاع میسر است تا بتوانید مخاطب را با خود همراه سازید که کار هر کسی نیست. همین جاست که مسیر افراد جویای نام و بازیگران حقیقی جدا خواهد شد. توصیه من به جوانان این است که اگر بازیگری را صرفا به خاطر شهرت و دیده شدن انتخاب می کنند و نه برای عشق به بازیگری و این حرفه، مسیرشان را اشتباه انتخاب کرده اند، چرا که بر این باورم که محبوبیت، ماندگاری و فرهنگسازی به واسطه ایفای نقش های متفاوت به گونه ای موثر در غالب ارائه یک محصول فرهنگی و هنری به جامعه که بازتاب و انعکاس معضلات جامعه باشد، تنها رسالت هر هنرپیشه ای است و شهرت و معروفیت نباید هدف هنردوستان باشد. به تمام جوانانی که این حرفه را به عنوان شغل آینده انتخاب می کنند، پیشنهاد می دهم با انگیزه بالا، تمرین، پشتکار و البته تحصیلات آکادمیک به این حوزه ورود کنند و قطعا برای امرار معاش به تنهایی روی این شلوغ حساب باز نکنند و حرفه دیگری را همسو با پرداختن به علاقه خود دنبال کنند تا از قافله عقب نمانند. بازیگری شغلی است که باید برای بازی انتخاب شوید و ممکن است چند ماه یا حتی چندین سال بیکار باشید، پس باید از همان دوران جوانی همه جوانب را در نظر گرفت تا با خیالی آسوده تر و به دور از دغدغه های مالی، هنر خود را ارائه داد.
چند بازیگر جوان از نسل امروز که دوست دارید در کنار آنها بازی کنید؟
بابک حمیدیان و امیر جدیدی.
صدای کدام خواننده شبیه نقش های شماست؟
صدای محسنچاوشی را بسیار دوست دارم.
سینمای دهه شصت و هفتاد را در یک جمله تعریف کنید.
دوران طلایی و باشکوه سینمای ایران.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: یوسف دانش صدیق