گوناگون

اعترافات محافظ شخصی ستارگان هالیوود

در دنیای پرزرق‌وبرق سینما، واقعیت پشت‌صحنه زندگی ستارگان اغلب در سایه پنهان می‌ماند. مایکل چندلر، محافظ شخصی سابق چهره‌هایی چون اوما تورمن، سر پل مک‌کارتنی و بردلی کوپر، از تجربه‌هایی می‌گوید که گاه حتی جانش را به خطر انداخته‌اند. او در گفت‌وگویی تازه فاش کرده که کار در دنیای ستارگان تنها به تأمین امنیت محدود نمی‌شود، بلکه گاهی به مدیریت رازهایی ختم می‌شود که می‌توانند زندگی افراد مشهور و ثروتمند را از هم بپاشند.

چالش‌های اخلاقی محافظ شخصی ستارگان

مایکل چندلر که در لندن به‌دنیا آمده و اکنون در دبی زندگی می‌کند، سال‌ها مأمور حفاظت از سلبریتی‌ها بوده است. او که به گفته خودش در خانواده‌ای فقیر بزرگ شده، در گفت‌وگویی با دیلی‌میل فاش کرده که شروع کار به عنوان محافظ شخصی ستارگان در اوایل ۲۰ سالگی، او را به قلمرویی کشاند که مرز میان امنیت، اخلاق و خطر در آن به‌سختی قابل تشخیص بود.

پشت پرده زندگی تراژیک ویتنی هیوستون به روایت محافظ شخصی‌اش

این بادیگارد سابق می‌گوید، وظایفی که بر عهده‌اش بود اغلب از محدوده شغلی فراتر می‌رفت و او را درگیر موقعیت‌هایی می‌کرد که نیاز به قضاوتی حساس داشت. یکی از مأموریت‌های پرچالش او، محافظت از مردی ثروتمند بود که درگیر رابطه‌ای پنهانی شده بود و معشوقه‌اش تهدید کرده بود که حقیقت را فاش خواهد کرد.

چندلر توضیح می‌دهد:

ما مجبور شدیم مراقبت حفاظتی نامحسوس خارج از خانه برقرار کنیم تا او را شناسایی کنیم، چون گفته بود به سراغ خانواده خواهد رفت.

سرباز سابق و مبارز MMA؛ بادیگارد ورزیده لیونل مسی در اینتر میامی کیست؟

محافظ شخصی ستارگان

او در ادامه اعتراف می‌کند که در چنین موقعیت‌هایی باید احساسات شخصی را کنار گذاشت و تنها به وظیفه پایبند بود:

ما نمی‌توانستیم هیچ کار غیرقانونی انجام دهیم، اما رابطه پنهانی جرم محسوب نمی‌شود. آن مرد درگیر چنین رابطه‌ای بود. همسرش زیبا بود! چرا باید چنین کاری می‌کرد؟ اما در نهایت، همین است که هست. باید دیدگاه‌های شخصی‌ات را برای خودت نگه داری.

محافظ شخصی بردلی کوپر

زندگی در میان شهرت و وسواس ثروتمندان

در میانه‌ کار، چندلر به‌تدریج وارد دنیای متفاوتی از ثروت و شهرت شد. او می‌گوید ثروتمندان افراطی معمولاً سخت‌گیرتر از دیگران‌اند و صرفه‌جویی برایشان به نوعی وسواس تبدیل شده است:

ثروتمندترین آدم‌ها اغلب سعی می‌کنند هزینه‌ها را پایین بیاورند. گاهی حسابدارشان اعتراض می‌کرد که چرا مبلغ قرارداد ما زیاد است، درحالی‌که واقعاً رقم منصفانه‌ای بود.

محافظ شخصی پل مک کارتنی

چندلر خاطره‌ای از زنی میلیاردر را به یاد می‌آورد که تنها برای برداشتن چند کیسه خرید پارچه‌ای از خانه، مسیر طولانی تا خانه را برگشت. او می‌گوید:

اصرار داشت برگردیم چون نمی‌خواست دوباره ۲۰ پنی (حدود یک‌پنجم پوند) برای کیسه‌ها بپردازد. این رفت‌وبرگشت حدود ۱۵ پوند بنزین هزینه داشت. آن موقع خنده‌دار به‌نظر می‌رسید، اما حالا می‌فهمم آن صرفه‌جویی شاید از گذشته‌ای می‌آمد که تجربه کرده بود.

وسواس شهرت و رفتار غیرمنتظره طرفداران

کار با چهره‌های مشهور برای مایکل چندلر، دنیایی متفاوت از هیجان، هرج‌ومرج و گاه رفتارهای غیرقابل‌پیش‌بینی را رقم می‌زد. او می‌گوید بسیاری از مردم در برابر ستارگان هالیوود کنترل خود را از دست می‌دهند، گویی با دیدن آن‌ها بخشی از واقعیت را فراموش می‌کنند.

محافظ شخصی چیس کرافورد

چندلر خاطره‌ای از یکی از مأموریت‌هایش در مراسم فرش قرمز تعریف می‌کند:

وقتی برای زک افران کار می‌کردم، در یک مراسم زنی حدوداً چهل‌ساله از میان نرده‌ها پرید و مستقیم به سمت زک دوید. من از دور فریاد زدم تا همکارم را آگاه کنم. محافظِ دیگر به‌موقع دخالت کرد و جلویش را گرفت. هنوز برایم سؤال است، واقعاً این آدم‌ها دنبال چه چیزی هستند؟ این فقط شیفتگی نیست، شبیه از دست‌دادن کنترل است.

محافظ شخصی ستارگان

او در ادامه از تجربه‌ای دیگر در فرودگاه می‌گوید که باعث شد اصول حرفه‌ای خود را زیر پا بگذارد:

با خواننده‌ای بریتانیایی همراه بودم و یکی از عکاسان پاپاراتزی سعی داشت از زاویه‌ای نامناسب عکس بگیرد. می‌دانستم باید آرام بمانم، اما وقتی دیدم چقدر نامحترام است، کنترلم را از دست دادم. حالا که فکر می‌کنم، شاید آن‌جا تنها لحظه‌ای بود که از چارچوب حرفه‌ای خارج شدم.

رویارویی با خطر واقعی

در یکی از مأموریت‌های پرتنش، مایکل چندلر وظیفه داشت از مدیران یک شرکت بزرگ مدیریت پسماند محافظت کند؛ شرکتی که درگیر رقابت‌های خصمانه و تهدیدهای جدی بود. او می‌گوید فضای کار به‌قدری خطرناک بود که گویی صحنه‌ای از سریال خانواده سوپرانو (The Sopranos) را تجربه می‌کرد. چندلر توضیح می‌دهد:

برای یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های پسماند کار می‌کردیم. در آن زمان، تهدیدهایی علیه خانواده و فرزندان مدیرعامل مطرح شده بود. مأموریت ما شش ماه طول کشید و شامل نظارت بر رقبا و عملیات شناسایی می‌شد.

محافظ شخصی ستارگان

در یکی از همین روزها، حادثه‌ای رخ داد که او هنوز با جزئیات به یاد دارد:

در جاده‌ای یک‌طرفه توقف کرده بودم که ناگهان یک ون مقابلم ایستاد و راهم را بست. چند نفر با چکش و میله فلزی از ماشین بیرون آمدند. آدرنالینم فوراً بالا رفت. چند روز قبل هم گزارش مشابهی دریافت کرده بودیم. خیلی سریع توانستم فرار کنم، اما آن‌ها دنبالم افتادند و از پشت به ماشینم ضربه زدند. روی پیاده‌رو رانندگی می‌کردم و مردم از مسیر کنار می‌پریدند. واقعاً مثل صحنه‌‌ یک فیلم بود.

مایکل چندلر محافظ شخصی ستارگان

چندلر می‌گوید آن روز «فکر کردم قرار است کشته شوم»؛ تجربه‌ای که برای همیشه نگاهش را به شغل بادیگاردی تغییر داد. او پس از این اتفاق تصمیم گرفت از میدان عملی فاصله بگیرد و اکنون در مقام مدیر اجرایی شرکتی تخصصی در زمینه امنیت و اطلاعات به نام «The Vanquish Group» در دبی امارات، آموزش حرفه‌ای بادیگاردها را بر عهده دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا