هنریویدئو

خلاصه داستان سریال محکوم قسمت ششم + دانلود قسمت ۶ سریال محکوم

خلاصه ای از قسمت ششم سریال محکوم را به همراه لینک دانلود در این مطلب از پایگاه خبری صفحه فردا را  آورده ایم که خواهید خواند.

ششمین قسمت سریال نمایش خانگی محکوم به کارگردانی سیامک مردانه در روز چهارشنبه ساعت ۸ صبح از پلتفرم نمایش خانگی فیلمیو منتشر می‌شود و پخش آن به صورت هفتگی در این پلتفرم ادامه می‌یابد.

خلاصه داستان سریال محکوم قسمت ۶

کریم همون مردی که نسرین رو زده بود بهوشش میاره و ازش می‌پرسه که با مصیب چیکار داره، اما نسرین فقط میگه پولمو می خوام، کریم میگه منو خر فرض نکن، مصیب ۶ ساله کار حیوون نمیکنه اون پولش از پارو بالا میره اونوقت پول تو رو دودر کرده؟ بگو کی فرستادت؟ وقتی میبینه نسرین چیزی نمیگه عصبی میشه و دوباره نسرین رو میزنه.
مامور میاد تو قرنطینه و اسم کسانی که باید برن بند یک رو میخونه، یکی به مهیار میگه دعا کن اسم تو رو نخونن، اما اسم مهیار هم جزوشون بود.
مصیب میاد داخل گاراژ وقتی از پشت شیشه نسرین رو می بینه می شناسه یه حالی میشه سریع میگه برن کریم رو صدا کنن بیاد بیرون، وقتی میاد بهش میگه اینی که زدی آش و لاشش کردی قاضیه این منو سه سال انداخت تو زندون، کریم میگه یاخدا، مصیب میگه من میرم، تو برو یه جور قضیه رو جمع کن بفرست بره، اما کریم راضی نمیشه میگه چطوره بکشمش همین جا چالش کنم، مصیب میگه باشه برو هر کاری میخوای بکن، کریم نمیذاره مصیب بره میگه پس وایستا تا آخرش هر چی شد با هم باشیم. همون لحظه پلیس ها میریزن اونجا، پروا وقتی دیده از نسرین خبری نشده پلیس رو خبر میکنه، مامورها افراد کریم و مصیب رو دستبند میزنن میبرن، فروتن میاد و میگه این چه وضعیه چیکار داری میکنی خانم آرمند؟ نسرین میگه چاره ای نداشتم، خسرو پاشو کرده تو یه کفش که بچه من قاتله، اگه تا الان شک داشتم الان دیگه مطمئنم یکی از همینا قاتلن، من تا پیداش نکنم دست برمیدارم.
با رفتن نسرین و مامورها فروتن هم میره اما بین راه پشیمون میشه و به همکارش میگه دور بزنه.
با بازجویی هایی که از مصیب کرده متوجه میشه که اون شب کلا تهران نبوده، به نسرین میگه، نسرین هم میگه من ازشون شکایت ندارم ولشون کنید برن، بعد میگه اگه اومدی پیشم تا منو منصرف کنی از اینکار میخوام بگم که من تا قاتل تابان رو پیدا نکنم ول نمیکنم، فروتن میگه اما این کار ماست، نسرین میگه شما کار خودت رو راحت کردی کسی دیگه رو به عنوان قاتل قبول نداری، فروتن میگه من دنبال مدرکم، نسرین میگه منم دارم براتون مدرک می گردم، من بخاطر پسرم از هیچ کسی نمی‌ترسم.
اسماعیل میره خونه خسرو، تو حیاط با عصبانیت بهش میگه خیلی پستی، نسرین بخاطر پیدا کردن قاتل دختر تو راه افتاده تو خیابون ها کتکش زدن اونوقت تو چیکار کردی بجای اینکه کنارش باشی دست زن سابقت رو گرفتی آوردی تو خونه ات داری باهاش زندگی می کنی، دیگه ادای آدم حسابی ها رو در نیار چون هیچی نیستی (ناهید همه این حرفها رو از تو خونه می شنوه ).
مهیار رو میبرن زندان بهشون توضیح میدن که اونجا قوانینش چیه، یکی هم بهش میگه به خانواده ات بگو برات به کارتی که میگیری پول بفرستن اینجا واسه اینکه یه سری کارها رو نکنی پول لازم داری.

خسرو میره کافه تابان، مدام باخودش فکر میکنه که به نسرین زنگ بزنه یا نه اما بازم اینکار رو نمیکنه ، ناهید که موقع رفتن خسرو فکر میکرد رفته نسرین رو ببینه تا برگشت منتظر خسرو می مونه، وقتی برمیگرده ازش می‌پرسه رفتی دیدیش، خسرو ناراحت میشه از رفتار ناهید بهش میگه دست از این رفتارش برداره چون اون هر کاری دوست داشته باشه انجام میده، ناهید میگه من نمیدونم چی تو سرت میگذره اما اگه دلت پیش زنته به خودت ظلم نکن مراعات منم نکن.

صبح نسرین دوباره میخواد بره بیرون، فروتن جلوی در بود به نسرین میگه من اومدم تا از این به بعد همه چیز رو با هم ببریم جلو خطری هم اگه هست برای جفتمون باشه، اگه شما میگید مهیار بی گناهه من باور می کنم.

مهیار که خسته بود داخل سلول می‌خوابه اما میان بیدارش میکنن و توجیحش می کنن که حق نداره وقتی بقیه بیدارند بگیره بخوابه، بعدش هم کلی کار شستشو میندازن سرش تا انجام بده.

نسرین با فروتن دنبال آدرس جدید بودن اینبار دنبال بهمن میرن، یکی به اسم عماد باهاش رفیق بوده پیداش میکنن اما عماد جای بهمن رو لو نمیده، دنبال عماد میرن متوجه میشن عماد خودش خلافکاره و خونه تیمی داره، وقتی فروتن خودش رو معرفی میکنه عماد میبینه چاره ای نداره مجبور میشه همه چیز رو توضیح بده و بگه بهمن وقتی از زندون آزاد شد دید زن و بچه اش بی‌خبر رفتن خارج حالش بد شد، کلی بدهی بالا اورد و خودش رو گم و گور کرد هیچ کس الان ازش خبر نداره. نسرین وقتی داستان زندگی بهمن رو میشنوه میفهمه که تو دادن حکم اشتباه داده که گفته بهمن صلاحیت نگهداری بچه اش رو نداره و حضانت بچه اش رو ازش گرفته. از طریق مادر بهمن که تو خونه سالمندان بود به زن صیغه ای بهمن میرسن، اون میگه چی شده بالاخره زنش رو کشت؟ آخه بهمن همیشه میگفت اگه زنش رو پیدا کنه زنده اش نمیذاره، چند باری هم گفت اگه زندگیش به این روز افتاده بخاطر اون آدمیه که براش حکم داده بچه اش رو ازش گرفتن، بعد میگه ۷، ۸ ماه پیش دوستم اونو توی تنکابن دیده بوده.

فروتن به نسرین میگه باید با بچه های تنکابن هماهنگ کنه تا ببینن اونجاست یا نه چون این آدم هر کاری از دستش بر میاد.

جواب استعلام پیامکهای مهیار و تابان بالاخره میاد، تو پیامک‌ها مهیار به تابان گفته بوده بابات اگه پاشو از زندگی مامانم نکشه بیرون یه بلایی سرت میارم، می کشمت تابان. فروتن با خوندن این پیام‌ها …

دانلود قسمت ششم سریال محکوم

خلاصه داستان سریال محکوم قسمت اول تا آخر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا