۱۰۰ میلیارد تومان گردش مالی برای یک عروسک تقلبی/ از هنگکنگ تا تهران؛ سفر یک هیولای بامزه

۱۰۰ میلیارد تومان گردش مالی برای یک عروسک تقلبی. این عدد از گزارش تازه مرکز پژوهشهای مجلس بیرون آمده؛ گزارشی که نشان میدهد تب جهانی عروسک لبوبو در ایران بهجای بازار رسمی، در دل شبکهای از فروشگاههای مجازی و بازار خاکستری ریشه دوانده است.
به گزارش خبرآنلاین، هیولای کوچک و بامزهای که قرار بود نماد خلاقیت فرهنگی شرق آسیا باشد، حالا به یکی از نشانههای آشکار ضعف اقتصاد خلاق ایران تبدیل شده است.
مرکز پژوهشهای مجلس به تازگی پژوهشی با عنوان «پدیده لبوبو در ایران؛ تحلیلی فرهنگی و چارچوبی برای سیاستگذاری در حوزه سرگرمی» منتشر کرده است.
در این گزارش تحلیلی، پژوهشگران مرکز با بررسی دادههای بازار، روندهای جهانی و الگوی مصرف فرهنگی در ایران، نشان دادهاند که ماجرای لبوبو صرفاً تب زودگذر یک عروسک نیست، بلکه نشانهای از نارسایی ساختاری در اقتصاد خلاق، ضعف نظام مالکیت فکری و فاصله میان تولید فرهنگی داخلی و مخاطب جوان ایرانی است.
نتایج این مطالعه نشان میدهد پدیدهای که از دل شبکههای اجتماعی برخاست، امروز به موضوعی جدی در حوزه سیاستگذاری فرهنگی و اقتصادی کشور بدل شده و مستلزم مداخله راهبردی نهادهای تصمیمساز از جمله مجلس است.
لبوبو زاده ذهن «کاسینگ لانگ»، هنرمند هنگکنگی است که با ترکیب اسطورههای اسکاندیناوی و روح فرهنگ شرقی، شخصیتی دوگانه و جهانی آفرید؛ موجودی با چهرهای زشتـبامزه که هم ترسناک است و هم دلنشین.
پژوهش مرکز پژوهشهای مجلس یادآور میشود که موفقیت جهانی لبوبو مرهون مدل تجاری شرکت «پاپمارت» است؛ مدلی که با فروش «جعبههای شانسی» و تحریک هیجان خرید تکراری، نوعی اقتصاد بازیمحور را به جریان انداخت. این تجربه، اکنون به ابزاری برای قدرت نرم چین در سطح جهانی بدل شده است.
در ایران اما این پدیده شکل متفاوتی گرفت. آنگونه که گزارش مرکز پژوهشها توضیح میدهد، جرقه اصلی اقبال به لبوبو در بهار ۲۰۲۴ و با انتشار تصاویری از «لیزا»، عضو گروه کرهای بلکپینک، زده شد. نمایش چند فیگور لبوبو روی کیف او کافی بود تا موجی از تقاضا در میان هواداران ایرانی شکل بگیرد.
آتیهآنلاین نوشت: از آنجا که شرکت پاپمارت هیچ نمایندگی رسمی در ایران نداشت، بازار غیررسمی بلافاصله این خلأ را پر کرد. نسخههای تقلبی و ارزانتر با نام «لفوفو» وارد شدند و تنها در چند ماه، بازاری حدود ۱۰۰ میلیارد تومان با فروش تقریبی ۲۰۰ هزار عروسک را شکل دادند. پژوهش مجلس تأکید میکند که این حجم فروش، در واقع بازتابی از عطش پنهان جامعه برای مصرف فرهنگی مدرن و همزمان نتیجه بیبرنامگی نهادهای داخلی در هدایت این تقاضاست.
بر اساس یافتههای مرکز پژوهشهای مجلس، مقایسه میان «لبوبو» و نمونههای بومی مانند «دارا و سارا» تصویری روشن از تغییر نسل و ذائقه فرهنگی در ایران ارائه میدهد. محصولات دولتی گذشته با نیت آموزش و هویتسازی طراحی میشدند، اما فاقد جذابیت بصری و روایت داستانی بودند.
در مقابل، لبوبو و حتی نسخه تقلبی ایرانی آن، دقیقاً از همین مسیر مشارکتی و آزادی در تفسیر معنا محبوب شدند. مصرفکننده نسل Z دیگر مخاطب منفعل نیست؛ او معنا را خود میسازد و از طریق شبکههای اجتماعی آن را بازتولید میکند.
پژوهش مجلس با تحلیل دادههای بازار تأکید دارد که پدیده لفوفو نهتنها موجب نقض گسترده حقوق مالکیت فکری شده، بلکه دربردارنده تهدیدهای ایمنی نیز هست. بسیاری از محصولات تقلبی فاقد استاندارد بوده و از مواد خطرناک ساخته میشوند.
از منظر اقتصادی نیز این بازار صد میلیاردی، دستکم ۲۰ میلیارد تومان فرار مالیاتی و گمرکی برای کشور به همراه داشته است. در غیاب سیاستگذاری دقیق و همکاری با سکوهای مجازی، این روند میتواند در سایر حوزههای سرگرمی و کالاهای فرهنگی نیز تکرار شود.
بخش بینالمللی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، لبوبو را نمونهای از قدرت نرم جدید چین میداند؛ قدرتی که نه از طریق دولت، بلکه از مسیر شرکتهای فرهنگی خصوصی اعمال میشود. پژوهش هشدار میدهد که چنین مدلهایی در صورت بیتوجهی، میتوانند بازار ایران را به میدان نفوذ غیرمستقیم فرهنگهای دیگر بدل کنند.
در مقابل، پژوهشگران تأکید دارند ایران نیز میتواند با توسعه مالکیتهای فکری جذاب بومی و حمایت از طراحان داخلی، سهمی فعال در اقتصاد خلاق منطقه داشته باشد.
گزارش تازه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی پدیده لبوبو را نه صرفاً بهعنوان یک مد زودگذر، بلکه بهعنوان «نماد چالش ساختاری در نظام فرهنگی ایران» تحلیل میکند. لبوبو در ایران از یک اسباببازی به آینهای از تضادهای فرهنگی و اقتصادی تبدیل شده؛ از خلأ مالکیت فکری تا ضعف در درک نسل جدید.
۴۷۴۷