هنریویژه

گفتگوی اختصاصی با شقایق فراهانی: از بچگی می دانستم که «بازیگر» می شوم!

*خانم شقایق فراهانی وقتی بچه بودید و در دبستان می پرسیدند می خواهید چکاره شوید، می نوشتید بازیگر؟
بله! همیشه از بچگی می دانستم که بازیگر می شوم!

*بازیگری را در یک جمله تعریف کنید.
بازیگری یعنی زندگی!

*کدام نقشتان در کدام کار را بیشتر دوست دارید؟
خیلی از کارهایم را، مثلا نقش مه لقا در کلاه پهلوی، نقش هایم در فیلم های بیداری و سایه روشن که کارهای آقای موتمن هستند، نقشی که در فیلم پروانه ای در باد داشتم یا در فیلم آقای پوریا آذربایجانی، یا کارهای کمدی ام را خیلی دوست داشته ام، نقش سهیلا در فیلم آقای فخيم زاده و نقشم در فیلم کلوپ همسران کار آقای صباغ زاده.

دوست دارم با واکین فینیکس بازیگر نقش جوکر همبازی شوم

*به تازگی در تئاتر جنون محض به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی هنرمندانه بازی کردید. تئاتر کجای زندگی شماست؟
تئاتر و سینما حرفه من است. قطعا بعد از عواطف خانوادگی، کار در درجه دوم و در اولویت است.

*اولین دفعه که عکستان روی پوستر یا سردر سینما بود، چه حسی داشتید؟
خیلی ذوق کردم، فیلم طوطیا کار آقای قادری بود.

*دوست دارید با کدام بازیگر خارجی همبازی شوید؟
با همه آنها! مثلا واکین فینیکس بازیگر نقش جوکر که اسکار هم گرفت.

*باشکوه ترین لحظه زندگی تان تا امروز چه زمانی بوده است؟
این خیلی شخصی است و اینجا خیلی نمی توانم توضیح بدهم، ولی یکی از باشکوه ترین لحظات، اولین شبی بود که پسرم به شکل حرفه ای جلوی دوربین رفت و یک نقش درجه یک را در فیلم آقای پورکیان بازی کرد. امیدوارم این فیلم زودتر پخش شود و پسرم هم مثل من وقتی کار خودش را می بیند، لذت ببرد.

گفتگوی اختصاصی با شقایق فراهانی

*پسرتان هم سراغ بازیگری آمده، جدا از اینکه این ژن هنرمند بودن در خانواده فراهانی مورثی است، چه آینده ای برای سام پیش بینی می کنید؟
فعلا دارد تجربه می کند. فعلا و متاسفانه بخت با پسرم یار نبوده است. سه فیلم کار کرده که هیچ کدام بیرون نیامده است. ان شاءا… بیاید و به قول معروف، کارش راه بیفتد و حرکت کند!

*هیچ وقت به این فکر افتاده اید بازیگری را کنار بگذارید؟
الان شاید خیلی آن حس قبل را ندارم. نمی دانم شرایط جبری است، اجتماعی یا سنی، ولی اولویت من این است کارهایی را که دوست دارم، انجام بدهم.

*اگر بازیگر نمی شدید، چکاره می شدید؟
باز هم در یک رشته هنری یا روانشناسی دوست داشتم کار کنم.

*یک آرزوی دست یافتنی و یک رویای دست نیافتنی؟
آرزوها همه دست یافتنی هستند و رویا هم اگر دست نیافتنی باشد، دیگر رویا نیست. بعد از آرزوها، رسیدن به رویاست که قطعا من به آن رسیده ام.

*آنچه سال ها قبل تصور می کردید امروز باشید، هستید؟
نه!

 

گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: مهسا میرقدری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا