چرا مردان بیشتر از زنان دعوا را شروع میکنند؟

اغلب زوجها گاهی اوقات با یکدیگر درگیر میشوند؛ چه یک بگو مگوی ساده باشد و چه یک نزاع جدی. مطالعهای به تازگی نشان داده که احتمال اینکه مردان آغازگر این کشمکش باشند، بیشتر است.
به گفته پژوهشگران دانشگاه سنت اندروز، احتمال اینکه مردان پرخاشگری مستقیم را شروع کنند، بسیار بیشتر از زنان است. با این وجود، زنان نیز تماشاچیان بیگناهی در این بین نیستند. بر اساس گفته پژوهشگران، پس از شروع دعوا، خانمها هم به اندازه آقایان تمایل به تلافی کردن دارند. آنا مککوری، نویسنده اصلی این مقاله، در این باره گفته است:
درک دلیل پرخاشگرتر بودن برخی از افراد نسبت به دیگران مهم است. اما باید بدانیم که چرا یک شخص میتواند در یک موقعیت خاص پرخاشگر باشد، و در موقعیتی دیگر نه. ما به این نتیجه رسیدیم که احتمال اینکه زنان با پرخاشگری تلافی کنند، بیشتر از احتمال آغاز پرخاشگری توسط آنهاست.
در طول این آزمایش، هر دور با یک صفحه سیاه که روی آن کلمه «آماده» به رنگ سفید نوشته شده بود، شروع میشد. یک ثانیه بعد، کلمه «بایست» ظاهر میشد و سپس بین صفر تا ۸ ثانیه بعد، کلمه «برو!!» پدیدار میشد، که به شرکتکنندگان علامت میداد که دکمههای بازی خود را با سریعترین سرعت ممکن بزنند. برنده هر دور این امکان را داشت که یک «انفجار صوتی» به بازنده وارد کند که ۵، ۱۰ یا ۱۵ ثانیه طول میکشید. در طول ۳۰ دور، پژوهشگران چند استراحت اجباری قرار دادند تا بررسی کنند که آیا وجود وقفه بر پرخاشگری تأثیر میگذارد یا خیر.
نتایج نشان داد که در تمام دورها و ترکیبهای جفتهای جنسیتی، مردان به طور معناداری پرخاشگرتر از زنان بودند. جفتهایی که فقط زن بودند، کمترین سطح پرخاشگری را نشان دادند، در حالی که زنان تمایل بیشتری داشتند تا درگیریها را با سایر زنان، در مقایسه با مردان، کاهش دهند. اما هنگامی که استراحتهای اجباری اعمال شد، سطح پرخاشگری در مردان سریعتر از زنان افت کرد. پژوهشگران در مقاله خود که در نشریه گزارشهای علمی منتشر شده، نوشتهاند:
این نشان میدهد که سطوح بالاتر رفتار پرخاشگرانه در مردان نسبت به زنان، دستکم تا حدودی، ناشی از تمایل بیشتر مردان به رفتارهای تکانشی است.

به طور کلی، پژوهشگران امیدوارند که این یافتهها به کشف سازوکارهای اصلی پرخاشگری کمک کند و نشان دهد که چگونه جنسیت، تکانشگری و نشانههای موقعیتی در شکلدهی به آن با یکدیگر تعامل دارند.
این یک پیشرفت روششناختی مهم در تحقیقات پرخاشگری است و بر اهمیت پویاییهای بینفردی تأکید میکند.