چرا بودن در رابطه باعث افزایش جذابیت میشود؟

دزدیدن شریک عاطفی پدیدهای است که روانشناسان آن را یکی از رفتارهای رایج در روابط میدانند. پژوهشها نشان دادهاند که جذابیت افرادی که پیشتر توسط دیگری انتخاب شدهاند، برای بسیاری افزایش مییابد. این موضوع ریشه در فرآیندی تکاملی دارد که در جانوران نیز دیده میشود. با وجود جذابیت اولیه، چنین روابطی اغلب به ناسازگاری، بیثباتی و شکست منجر میشود.
چرا انسانها جذب افراد در رابطه میشوند؟
دانشمندان دریافتهاند که پدیدهای بهنام (mate choice copying) یا همان «الگوگیری در انتخاب جفت» تنها به انسان محدود نمیشود و در گونههای مختلفی از جمله ماهیها، پرندگان و نخستیها نیز دیده میشود. در این فرایند، فردی که از پیش توسط جفتی دیگر انتخاب شده، برای سایرین جذابتر به نظر میرسد و همین انتخاب قبلی، نوعی ارزش اجتماعی یا زیستی به او میبخشد.
۵ نشانه که احتمال خیانت شریک زندگیتان را قبل از وقوع آن نشان میدهند
به باور کاشناسان زنان به دلیل فشارهای تکاملی و نیاز به انتخاب شریک مناسب برای فرزندآوری، بیشتر تحت تأثیر این الگو قرار میگیرند. در واقع، مردی که پیشتر توسط زنی دیگر انتخاب شده باشد، از نگاه بسیاری از زنان گزینهای امنتر و قابل اعتمادتر محسوب میشود. چنین انتخابی نشانهای از ویژگیهایی مانند توانمندی یا قابلیت اتکا به شمار میآید و همین امر او را مطلوبتر جلوه میدهد.
لیمر گاتلیب، روانشناس روابط، در توضیح این موضوع میگوید: «سریعترین راه برای سنجش ارزش یک مرد، دیدن او در کنار زنان جذاب دیگر است.»

در نقطه مقابل، الوئیز اسکینر، روانشناس، معتقد است مردان بیشتر به نشانههای فیزیکی باروری توجه دارند. به همین دلیل، آنها کمتر از زنان به نشانههای اجتماعی مانند انتخاب قبلی یا همراهی با دیگران برای قضاوت درباره ارزش یک شریک متکی هستند.
انگیزههای پنهان و سهگانه تاریک
روانشناسان بر این باورند که دزدیدن شریک عاطفی بهطور معمول ناشی از عشق یا تمایل به تشکیل خانواده نیست، بلکه ریشه در انگیزههای پنهانتری دارد. شهیدا عربی، نویسنده کتاب تبدیل شدن به کابوس یک خودشیفته توضیح میدهد که بسیاری از افرادی که وارد چنین روابطی میشوند، در حقیقت بهدنبال حس پیروزی در یک مثلث عاشقانه، جلب توجه و کسب برتری نسبت به رقیب خود هستند. این رفتار اغلب به آنها احساس قدرت و اعتمادبهنفس کاذب میدهد و نقش نوعی پاداش روانی را ایفا میکند.

تحقیقات نشان دادهاند که این افراد معمولاً مجموعهای از ویژگیهای شخصیتی خاص را دارند که روانشناسان آن را «سهگانه تاریک» (Dark Triad) مینامند. سهگانه تاریک شامل سه مؤلفه اصلی است: خودشیفتگی، ماکیاولیسم یا همان رویکرد دستکاریگرانه در روابط، و روانپریشی. ترکیب این سه ویژگی سبب میشود فرد روابط عاطفی را نه بهعنوان فرصتی برای تعهد و رشد مشترک، بلکه بهعنوان ابزاری برای ارضای نیازهای شخصی و رقابتی ببیند.
بر اساس این دیدگاه، دزدیدن شریک عاطفی بیشتر یک بازی روانی و اجتماعی است تا یک تصمیم مبتنی بر احساسات واقعی.
پیامدهای منفی دزدیدن شریک عاطفی
متخصصان هشدار میدهند که دزدیدن شریک عاطفی (mate poaching) اگرچه در ابتدا میتواند وسوسهانگیز و هیجانانگیز به نظر برسد، اما در عمل پیامدهای منفی بسیاری برای افراد و روابط به همراه دارد.

گاتلیب در گفتوگویی با مترو اشاره کرده است که برخی افراد بهجای تمرکز بر سازگاری واقعی یا ارزشهای مشترک، به دنبال افزایش فرصتهای تولیدمثل یا تجربه روابط موقتی هستند و همین امر آنها را به سمت دزدیدن شریک عاطفی سوق میدهد. پژوهشها نیز نشان دادهاند که حدود یکپنجم روابط جدید با ورود فردی آغاز میشود که شریک فرد دیگری را جذب کرده است.

لیمر گاتلیب تأکید میکند که حتی اگر دزدیدن شریک عاطفی به شکلگیری یک رابطه جدید منجر شود، تضمینی برای پایداری آن وجود ندارد. به گفته او، فردی که یک بار با چنین الگویی وارد رابطه شده، ممکن است دوباره همان مسیر را طی کند و شریک دیگری را جایگزین کند. به این ترتیب، چرخه تکرار ادامه مییابد و روابط تازه نیز با خطر بیثباتی روبهرو میشوند.
جذابیت زودگذر و بیاعتمادی
دزدیدن شریک عاطفی پدیدهای است که ریشه در تکامل و انگیزههای اجتماعی دارد، اما پیامدهای آن اغلب پیچیده و آسیبزا است. پژوهشها نشان میدهند که هرچند افراد متعهد بهدلیل انتخاب قبلی جذابتر به نظر میرسند، چنین روابطی بهندرت پایدار میمانند. ویژگیهایی چون خودشیفتگی، ماکیاولیسم و روانپریشی، پشت بسیاری از این رفتارها قرار دارند و روابط را به میدان رقابت و قدرت تبدیل میکنند. در نهایت، حتی اگر این فرایند به ایجاد رابطهای تازه منجر شود، خطر تکرار چرخه و بیاعتمادی همچنان باقی خواهد ماند.