
عرضه خودروهای وارداتی در بورس کالا با وعده شفافیت و حذف واسطهها آغاز میشود، اما تجربههای گذشته نشان میدهد این تصمیم میتواند به جای کاهش قیمت، بازار را به سمت گرانی و حباب تازه سوق دهد.
سالهاست که به آزمایشگاهی برای آزمون و خطاهای سیاستگذاران تبدیل شده است؛ بازاری که هر بار با نسخهای تازه از سوی دولت و نهادهای مرتبط مواجه میشود، اما در نهایت مسیرش به سوی همان مشکلات قدیمی برمیگردد: بیثباتی قیمتها، حبابهای ناگهانی، کمبود عرضه واقعی و بیاعتمادی عمومی. تازهترین اقدام در این مسیر، تصمیم به عرضه خودروهای وارداتی در بورس کالای ایران است؛ روشی که به گفته مسئولان، قرار است با ایجاد شفافیت و حذف واسطهها، بازار را آرام کند.
اما تجربههای پیشین نشان میدهد که عرضه خودرو در بورس، نهتنها تضمینی برای کاهش قیمت و کنترل بازار نیست، بلکه در مقاطع گذشته به شکلگیری بازارهای سیاه و افزایش حباب قیمتی نیز کمک کرده است. این بار، در حالی خودروهای وارداتی قرار است وارد تالار بورس شوند که هزاران دستگاه در گمرک خاک میخورند و تخصیص ارز برای ترخیص آنها با کندی پیش میرود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که حل این گره، پیش از هر روش فروش جدید، باید اولویت نخست دولت باشد.
از سوی دیگر، اعتماد مردم به وعدههای تحویل خودرو از مسیرهای رسمی به شدت کاهش یافته است. خریدارانی که ماهها پیش در سامانههای دولتی ثبتنام کردهاند، هنوز خودروی خود را تحویل نگرفتهاند و اکنون با شیوهای تازه مواجه شدهاند که هیچ تضمینی برای سرعتبخشیدن به فرایند تحویل ارائه نمیدهد. این وضعیت، پرسش مهمی را پیش روی بازار و سیاستگذاران قرار داده است: آیا بورس کالا میتواند ناجی بازار خودرو باشد، یا تنها بهانهای تازه برای ایجاد نوسان و فشار روانی بر مصرفکنندگان خواهد شد؟
سابقه و تجربه شکستخورده عرضه خودرو در بورس
عرضه خودرو در بورس کالا، ایده تازهای نیست؛ طی سالهای گذشته، بارها این روش برای خودروهای داخلی به کار گرفته شده، اما نتایج آن چندان رضایتبخش نبوده است. در مقاطع مختلف، خودروهایی مانند هایما، دنا، لاماری و حتی برخی مدلهای مونتاژی در بورس عرضه شدند، اما بهجای ایجاد ثبات و کاهش قیمت، اغلب شاهد شکلگیری یک بازار سیاه موازی بودیم.
الگوی تکراری این فرآیند ساده است: خودرو در بورس با یک قیمت پایه عرضه میشود، اما به دلیل محدودیت عرضه و تقاضای بالای ثبتشده، رقابت قیمتی شدیدی شکل میگیرد. این رقابت در نهایت باعث میشود قیمت نهایی بهطور غیرمنطقی بالا برود و حتی از نرخ بازار آزاد نیز فراتر رود. به بیان ساده، بهجای آنکه بورس کالا به ابزار کنترل و شفافیت بازار تبدیل شود، به محلی برای مهندسی قیمتها و ایجاد حباب جدید بدل میشود.
کارشناسانی که با این فرآیند مخالفند، معتقدند که مشکل بازار خودرو در ایران ساختاری است و با تغییر محل عرضه از کارخانه یا سامانه دولتی به بورس قابل حل نیست. تا زمانی که عرضه واقعی خودرو متناسب با نیاز بازار نباشد و موانع واردات و ترخیص خودروهای آماده برطرف نشود، هر روش فروش جدید، تنها شکل دیگری از همان مشکلات گذشته را بازتولید میکند.
مشکلات ساختاری بازار خودرو وارداتی
بازار خودرو وارداتی در ایران سالهاست که گرفتار معضلاتی تکراری اما حلنشده است. مهمترین این معضلات، روند کند و پیچیده واردات است که بخش بزرگی از آن به سیاستهای ارزی و تصمیمات متناقض دولت بازمیگردد. بسیاری از خودروهای وارداتی ماهها در گمرک خاک میخورند، نه به دلیل نبود مشتری، بلکه به دلیل عدم تخصیص ارز یا اختلافات بر سر تعرفهها و مجوزهای ترخیص. این خودروها، که گاه توسط واردکنندگان خریداری و هزینههای حمل آنها پرداخت شده، به جای تحویل به مشتریان، پشت سد بروکراسی باقی میمانند.
این مشکل، نه تنها اعتماد خریداران را به وعدههای دولت و خودروسازان تضعیف کرده، بلکه بازار را به سمت رفتارهای پرریسک و سوداگرانه سوق داده است. خریدارانی که ماهها پیش ثبتنام کردهاند و هنوز خودروی خود را تحویل نگرفتهاند، ترجیح میدهند به بازار آزاد مراجعه کنند؛ جایی که هرچند قیمتها بالاتر است، اما تحویل فوری انجام میشود.
به این وضعیت باید سیاستگذاریهای کوتاهمدت و بدون ثبات را هم اضافه کرد. تغییر ناگهانی قوانین واردات، توقف و ازسرگیری طرحها، و نبود یک چارچوب مشخص و پایدار، همه باعث شدهاند که بازار خودرو وارداتی هیچگاه به تعادل نرسد. در چنین فضایی، حتی عرضه این خودروها در بورس کالا نیز نمیتواند مشکلات ریشهای را حل کند، زیرا مسئله اصلی، کمبود واقعی عرضه و بیاعتمادی گسترده در میان مصرفکنندگان است.
بورس کالا؛ نجاتبخش یا بحرانساز تازه؟
ورود خودروهای وارداتی به تالار بورس کالا، در نگاه اول میتواند نویدبخش شفافیت و حذف واسطهها باشد، اما واقعیت بازار خودرو در ایران، نشان میدهد که این تصمیم بیش از آنکه یک درمان ریشهای باشد، شبیه به مُسکن موقت است. در شرایطی که عرضه محدود و تقاضا بالاست، رقابت قیمتی در بورس میتواند به جهش غیرمنطقی قیمتها منجر شود؛ درست همانطور که در تجربههای گذشته شاهد بودیم. این سناریو نه تنها به آرامش بازار کمکی نمیکند، بلکه ممکن است فشار روانی بر مصرفکنندگان را افزایش داده و زمینهساز شکلگیری بازارهای سیاه جدید شود. از سوی دیگر، نبود سازوکار مشخص برای تحویل سریع و مطمئن خودروها، خطر بیاعتمادی دوباره مشتریان را تشدید خواهد کرد.
با نگاهی به تجربههای پیشین و شرایط فعلی بازار، روشن است که مشکل اصلی در نحوه قیمتگذاری یا محل عرضه نیست، بلکه در ساختار معیوب زنجیره تأمین، سیاستهای ارزی متناقض و مدیریت ناکارآمد واردات نهفته است. تا زمانی که هزاران خودرو وارداتی پشت درهای گمرک معطل مانده و سیاستهای واردات هر چند ماه یکبار تغییر میکند، تغییر محل عرضه تنها ظاهری نو به مشکلات کهنه میبخشد. اگر این تصمیم بدون رفع موانع ترخیص، افزایش عرضه واقعی و ایجاد ضمانتهای اجرایی برای تحویل خودرو اجرا شود، خطر بازتولید همان بحرانهای گذشته بسیار بالاست. در چنین شرایطی، بورس کالا نه ناجی بازار که شاید آغازگر فصلی تازه از بیثباتی و نارضایتی باشد.