ورزش مدرن مولود بازیهای سنتی / شکل گیر علم جامعه شناسی ورزشی در آینده نزدیک
کمال جوانمرد در کتاب «ورزش در اندیشه جامعهشناسان» به بررسی و تحلیل کارکردی ورزش و بازی در ادوار مختلف تاریخ از نگاه اندیشمندان علم اجتماعی پرداخته و به بازشناسی علم جامعهشناسی ورزش و خاستگاه آن پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ایبنا نوشت: انتشارات بزنگاه کتاب «ورزش در اندیشه جامعهشناسان» نوشته دکتر کمال جوانمرد را در ۴۱۱ صفحه به بهای ۵۹۰ هزار تومان در مهرماه ۱۴۰۴ منتشر کرده است. مولف در این کتاب به بررسی و تحلیل کارکردی ورزش و بازی در ادوار مختلف تاریخ از نگاه اندیشمندان علم اجتماعی پرداخته و به بازشناسی علم جا معهشناسی ورزش و خاستگاه آن پرداخته است.علمی میان رشتهایی و نوپیدایی که به بررسی کارکردهای حوزه ورزش در جامعه میپردازد و کارکرد ورزش را در زندگی اجتماعی انسانها موثر دانسته تا آنجا که عدهای از اندیشمندان اجتماعی مانند الیاس و کایووا ورزش و بازی را کلید شناخت جوامع به شمار آورده و آن را مدخلی مناسب برای تحلیل ساختارهای حاکم بر جامعه میدانند و به صراحت اعلام میکنند که سودای تأسیس یک جامعهشناسی بر پایه بازیها را در سر دارند تا به این واسطه بتواند ساختارهای جوامع را بهتر تحلیل کند. البته پیش از این مارسل موس و هویزینگا نیز گامهای مؤثری در این راه برداشته بودند اما جامعهشناسانی از جمله بوردیو، گیدنز و فوکو با تأخیر و از دهه ۱۹۷۰ به اهمیت این حوزه پیبردند تا ورزش به عنوان موضوعی کلیدی در کانون توجه جامعهشناسان قرار گیرد.
کتاب «ورزش در اندیشه جامعهشناسان» در هفت فصل به رشته تحریر درآمده است. مولف نخست در فصل اول به تعریف علم جامعه شناسی ورزش و اهداف و قلمرو آن پرداخته و در فصل دوم خاستگاه این علم را مورد بازشناسی قرار داده و نیمنگاهی به اندیشههای فلاسفه اجتماع از افلاطون و ارسطو تا کانت، روسو و لاک داشته و سپس دیدگاههای جامعهشناسان را از ابتدای قرن بیستم تا کنون را در قالب جامعهشناسان کلاسیک، مدرن و پست مدرن از اسپنسر، مارکس، دورکیم، وبر تا گافمن، فوکو، بوردیو و گیدنز مورد مداقه قرار داده است.
فصل سوم این کتاب به بررسی اندیشههای مارسل موس که برای نخستینبار پای جامعهشناسی را به میدان بازی و ورزش باز کرد و علم جامعهشناسی ورزش را بنیان نهاد، میپردازد. مولف در فصل چهارم به تحلیل دیدگاههای هویزینگاه در زمینه ورزش و بازی پرداخته است. او که بازی را به منزله عنصر سازنده فرهنگها تلقی کرده و بر آن بود که فرهنگ و تمدن در اصل صورتهای دگرگون شده بازیها هستند و به صورت بازی متولد شدهاند. هویزینگا مدعی شده که بازی فراتر از بازی است و همه چیز در ابتدا، بازی بوده است. از سوی دیگر او نگاه چندان مثبتی به ورزش نداشت و بر آن خرده میگرفت که ورزش ماهیت بازی بودن خود را از دست داده و به اصول بازیها وفادار نمانده و آنها را به انحراف سوق داده است.
فصل پنجم به نظریات روژه کایووا فرانسوی اختصاص یافته است. او بازیها را خاستگاه تمدنها و فرهنگها قلمداد کرد و بر آن بود که بازیها، تقدیر فرهنگها را رقم میزنند و جوامع تحت تأثیر بازیها شکل گرفتهاند. او بازیها را سرچشمه فرهنگها و تمدنها و همچنین کلید فهم جوامع میدانست و معتقد بود که فرهنگها زاییده و مولود بازیها هستند. فصل ششم نیز به بررسی دیدگاههای نوربرت الیاس پیرامون نقش ورزش در فرایند متمدن شدن اروپا پرداخته است. الیاس ضمن تشریح تغییرات اجتماعی اظهار داشته که ورزش و بازی در همه تمدنها و فرهنگهای باستان تاکنون به عنوان عوامل پیشران، در فرایند دگرگونی جوامع نقش مؤثری داشتهاند.
او ورزش مدرن را مولود بازیها قلمداد کرده که ماهیت آنها در گذر زمان دچار دگردیسی شده و از بازیهای سنتی و خشونتآمیز به ورزشهای قاعدهمند و صلحآمیز تبدیل شدهاند. او ورزش را محمل مناسبی برای خویشتنداری در راستای فرایند گسترش متمدن شدن به شمار آورده است. در فصل هفتم اندیشههای پیر بوردیو در حوزه ورزش مورد تحلیل قرار گرفته است. بوردیو ورزش را بخشی از فرایند تربیتی و آموزشی جدید به شمار آورده است و معتقد بود که امروزه ورزش ابزار کم هزینهای برای سرگرم کردن و غنیسازی اوقات فراغت به حساب میآید. مضاف بر اینکه ورزش مکانیزمی در دست حکمرانان برای اعمال قدرت سیاسی، سلطه نرم و مشروعیتبخشیدن به نظامهای حاکم است. بوردیو ورزش را در ارتباط تنگاتنگ با حوزه قدرت سیاسی پنداشته و آن را میدان رقابت بر سر قدرت تلقی کرده است و باور دارد که ورزش سازوکاری برای شبکهسازی، بسیج و فتح نمادین تودهها و وسیله تبلیغات و سلطهگری حکومتها قلمداد میشود.
۲۱۶۲۱۶