هزینه و فایده ناشران توازن ندارد/ صنعت نشر در ایران یک کسب و کار سودآور نیست
درباره اتفاقهای اخیر در فضای مجازی و پیگیری حقوق نویسنده و مترجم از ناشر، بیان کرد: چندی پیش مترجم یکی از ناشران شناخته شده گلایهای از این نشر در فضای مجازی مطرح کرد که به یک بحث پر فراز و نشیب در این فضا منجر شد. هر چند ناشر محترم بعد از چند روز از مترجم یاد شده، عذرخواهی کرد اما این سوال پیش میآید وقتی یک ناشر بزرگ و برجسته چنین رفتاری را با مترجم خود انجام میدهد، نحوه برخورد سایر ناشران با مترجمان و مولفان چگونه است. در واقع این شیوه تعامل بین ناشران و مولف تا کجا به نفع ناشر و مولف و صنعت نشر است و کدامیک از طرفین حقیقت را بازگو می کنند.
در اساس تولید و انتشار یک اثر مکتوب پیش از آنکه یک فعالیت اقتصادی سرشار از درآمد باشد به یک دغدغهی فرهنگی تبدیل شده است
مدیر انتشارات هزاره ققنوس با بیان اینکه لازم است مسالهای که یکی از مترجمان در فضای مجازی درباره یکی از ناشران مطرح کرده بود، از منظر دیگری توجه شود، ادامه داد: اینکه در وضعیت فرهنگی و اقتصادی کنونی؛ اصحاب فرهنگ از نویسندگان و مترجمان و ناشران گرفته تا سایر افراد، انتظار سود از فعالیت فرهنگی یا هنری خود داشته باشند چقدر واقعی و باورپذیر است. به نظر من بهجز معدودی از آثار نویسندگان در حوزه نشر مکتوب، از مابقی نباید انتظار سود آنچنانی داشت. به عبارت دیگر در اساس تولید و انتشار یک اثر مکتوب پیش از آنکه یک فعالیت اقتصادی سرشار از درآمد باشد به یک دغدغهی فرهنگی، عشق، علاقه و گاهی حتی تفریح و دلخوشی تبدیل شده است.
او به تعطیلی برخی از ناشران و نیز تغییر رویکرد آنهایی که هنوز به فعالیت خود ادامه می دهند اشاره و بیان کرد: در سالهای دور، اغلب ناشران برای خدمات نشر هیچ کتابی از مولف، هزینه دریافت نمیکردند و برای اکثر کتابها به مولفان و مترجمان حقالتالیف پرداخت میکردند. زیرا دولت حمایتهای زیادی از حوزه فرهنگ مکتوب داشت برای مثال کاغذ دولتی؛ یا وام خرید دفتر انتشارات و حتی وام چاپ کتاب به ناشران پرداخت می کرد. مهمتر از آن وقتی کتابی چاپ میشد، (به جز آموزشیها) بخش تازههای نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حدود ۲۰۰ نسخه از آن را خریداری میکرد. علاو بر این هیات خرید کتاب این وزارتخانه، تعداد مناسبی (از ۲۰۰ تا ۱۰۰۰ نسخه) را میخرید.
حاجیآبادی افزود: از حمایتهای دولتی که بگذریم وضعیت اقتصادی و معیشت خوب بود، طوری که مردم بخشی از درآمد خانوار را به خرید محصولات فرهنگی اختصاص میدادند. این شرایط تمامی ارکان حوزه نشر مکتوب را سر ذوق آورده بود، طوری که مولفان، ناشران، گرافیستها و.. برای خلق اثری تازه و تاثیرگذار تمامی تلاش را انجام میدادند و این چرخه به صورت درست در حالی طی شدن بود.
همه باید به هم رحم کنند
حاجیآبادی در نگاه کلی به وضعیت نشر در سالهای اخیر، آن را نامطلوب اعلام کرد و افزود: این که هنوز هم آثار پر فروش و ناشران فعال داریم موجب شد این تصور پیش بیاید که اقتصاد نشر ما سودآور و عالی است، زیرا برای اکثر تولیدات ناشران خریداری وجود ندارد. وضعیت اقتصادی نشر در سالهای اخیر بسیار نامطلوب است و تلاش همه حلقههای نشر، از نویسنده و ناشر تا سایر دست اندکاران صرفا زنده نگه داشتن این صنعت است.
در چنین شرایطی همه باید به هم رحم کنند، ناشر از عقد قراردادهایی که در آن حقوق مولف و مترجم پنهان مانده است، خودداری کند
به گفته مدیر انتشارات هزاره ققنوس برای برون رفت از این شرایط بحرانی همدلی و هماوایی و همراهی ضروری است، به عبارت دیگر در چنین شرایطی همه باید به هم رحم کنند، ناشر از عقد قراردادهایی که در آن حقوق مولف و مترجم پنهان مانده است، خودداری و با مولف درباره همه مسائل صحبت کند، از آن طرف هم نویسنده و مترجم باید شرایط فعلی اقتصادی نشر را در نظر بگیرد و آن را با وضعیت نشر در اروپا مقایسه نکند.
حاجیآبادی درباره روند تولید و فروش کتاب با ذکر مثالی اینگونه توضیح داد: فرص کنیم ناشری به طور متوسط در سال، ۲۴ عنوان کتاب چاپ می کند، برای تولید این تعداد کتاب ناشر باید امکاناتی مانند یک دفتر و حداقل دو کارمند داشته باشد. همین دو امکان اولیه به همراه هزینه آب، برق، گاز، تلفن و اینترنت ماهیانه حدود ۳۰ میلیون تومان هزینه پنهان و پیدا دارد. صرف نظر از اینکه هزینههای دیگری مثل امور دفتری، بیمه، مالیات و .. نیز وجود دارد. اگر هزینه های آشکار تولیدفنی یک کتاب مثل صفحهبندی، طراحی جلد و چاپ و … را نیز به این مبلغ اضافه کنیم این رقم خیلی بیشتر هم خواهد شد. به نظر شما یک ناشر متوسط این هزینه حداقلی را از کجا باید تامین کند؟ آیا ممکن است صرفا از محل فروش کتاب به این درآمد رسید؟
مدیر انتشارات هزاره ققنوس ادامه داد: تصور کنید یک ناشر ۲۴ عنوان کتاب را که با شمارگان ۲۰۰ نسخه منتشر کند، باید با ۳۰ تا ۴۰ درصد تخفیف به شرکت پخش بفروشد و چک ۶ تا ۸ ماهه بگیرد. اگر قیمت هر کتاب به صورت میانگین ۱۰۰ هزار تومان باشد (با فرض محال) در ازای فروش تمام ۲۰۰ نسخه از تمام این ۲۴ عنوان سالانه با ۳۰درصد تخفیف قیمت پشت جلد ناشر حدود ۳۰۰ میلیون تومان دریافت خواهد کرد. این رقم را با حدود ۳۶۰ میلیون هزینههای پنهان که بالاتر از آن گفتیم مقایسه کنید.
دلیل این اتفاقها، وضعیت اقتصادی کشور است
حاجیآبادی ذهنیت نویسنده و مترجم برای جبران زحمات خود (نه کسب درآمد درقبال خلق یک اثر هنری) را ذهنیتی درست و معقول دانست و بیان کرد: از طرفی من اگر خود را جای نویسنده و مترجم بگذارم، وقتی ۶ ماه تا یکسال وقت گذاشتم و محتوایی را تولید کردم، انتظار دارم یک مبلغ حداقلی در ازای این تلاش بدست بیاورم. اما متاسفانه شاهد هستیم که برخی ناشران هیچ پرداختی که ندارند به کنار، به دنبال دریافت مبلغی از نویسنده برای چاپ اثر نیز هستند. این مساله برای مترجم هم صادق است. مترجم وقت گذاشته و کتابی را ترجمه کرده، اما ممکن است مجبور باشد برای انتشار کتابش هزینه ویراستار را تقبل کند.
در سالهای گذشته، چنین دعواهایی میان ناشر و نویسنده یا مترجم وجود نداشت
به گفته مدیر انتشارات هزاره ققنوس دلیل این اتفاقها، وضعیت اقتصادی کشور است. در سالهای گذشته، چنین دعواهایی میان ناشر و نویسنده یا مترجم وجود نداشت.
حاجیآبادی با اعلام اینکه تمامی ارکان نشر باید بدانند اگر بنا باشد صادقانه در این حوزه فعالیت کنند باید قید سودهای آنچنانی را بزنند، ادامه داد: از ابتدا نویسنده که کتاب را خلق میکند تا حروفچین، صفحهآرا، ویراستار، منشی دفتر انتشارات، ناشر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همه باید در جریان مواد قرارداد باشند. اگر قرار باشد در حوزه نشر صادقانه و خالصانه فعالیت شود (به جز برخی از ناشران که از زحمات دیگران سواستفاده میکنند یا آنهایی که به صورت غیرقانونی و قاچاق کتاب منتشر می کنند)، بعید میدانم که بتوان گفت که صنعت نشر ما سود ده است و اگر ناشران و نویسندگان همین اندازه وقت، هزینه و زحمت را برای هر فعالیت اقتصادی دیگری بگذارند، درآمد بیشتری خواهد داشت.
او با تاکید بر لزوم همکاری ناشر با نویسنده و مولف، توضیح داد: هر دو سوی داستان باید به هم کمک کنند تا دوباره به وضعیت خوبی که در سالهای دور و تیراژهای ۱۰ هزار نسخهای بازگردیم. ناشر اگر بداند ۵ تا ۱۰ هزار نسخه از کتابش فروش میرود، امتیاز کتاب را از نویسنده و مترجم میخرد یا نهایتا ۱۰ تا ۱۵ درصد حقالتالیف و حقالترجمه پرداخت میکند.
درآمد بالای قاچاقچیان
به گفته حاجیآبادی افرادی که در حوزه نشر مکتوب با فعالیت قاچاق و غیرقانونی کتاب تولید میکنند، درآمد بسیار بالایی دارند.
او افزود: میدانم که قاچاق داخلی داریم یعنی وقتی یک کتاب از ناشر داخلی پرفروش میشود، همه آن را منتشر میکنند یا منتظر میمانند ۵۰ سال از زمان فوت نویسنده و شاعر بگذرد و کتابها را بدون اجازه ورثه شاعر و نویسنده چاپ میکنند، همچنین در حوزه بینالملل، تنها برآورد فعالان نشر بینالمللی از نشر ایران این است که ایرانیها کتاب را برمیدارند و بدون اجازه ترجمه و چاپ میکنند.
برآورد فعالان نشر بینالمللی از نشر ایران این است که ایرانیها کتاب را برمیدارند و بدون اجازه ترجمه و چاپ میکنند
حاجیآبادی در توضیح اینکه چرا ناشران در چنین شرایطی که این فعالیت سودآور نیست باز هم به فعالیت در این حوزه ادامه میدهند، بیان کرد: ناشران بزرگی هستند که فعالیتی غیر از صنعت نشر را نیاموختند و لذا ناچار به تداوم همین حرفه هستند. در عوض من ناشر بزرگی را میشناسم که خود و فرزندش در حوزه ساخت و ساز فعالیت داشت و دوباره به همان حرفه قبلی خود برگشت. در کنار این دو گروه که یا به اجبار ماندند و یا به اختیار از این حرفه خارج شدند، گروه سومی از ناشران هستند که از طریق رانتهای مختلف دولتی و غیر دولتی به حیات خود ادامه می دهند. برای مثل من ناشری را میشناسم که به راحتی و از طریق همین رانتها توانسته کتاب آموزش کامپیوتر ۱۰ سال قبل را با تعداد زیاد به نهاد یا ارگانی بفروشد.
او ادامه داد: گروه چهارمی هم هستند که حرفه نشر و انتشارات کار دوم و تفننی آنها است، برای مثال یک تجارت خوب در حوزه مسکن یا رستوران دارند یا حتی کارمند دولت و دانشگاه هستند و در کنار آن به دلیل علاقه، فعالیت انتشاراتی را هم انجام میدهند. برای این گروه از ناشران که کیسهای برای سودهای آنچنانی از صنعت نشر ندوختند، فقط داشتن عنوان ناشر و فعال فرهنگی برایشان کافی است.
حاجیآبادی با بررسی هزینه و فایده نشر بیان کرد: امروزه هزینه و سود در حوزه نشر برابر نیست. برای رفع این معضل تمام گروههای درگیر در این صنعت از وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای دولتی گرفته تا نویسنده، مترجم، ناشر، گرافیست و حتی مردم عادی باید به بهبود شرایط کنونی کمک کنند.