هر سال میگیم دریغ از پارسال؛ قراردادها رو به آسمان؛کیفیت زیرزمین!

پس از گذشت شش هفته از لیگ بیست و پنجم آمارها روز به روز نگران کننده تر میشود.
ایمان گودرزی؛ هفته ششم لیگ برتر فوتبال ایران با همه حواشی و بازیهای کمرمقش به پایان رسید؛ اما آنچه از دل این شش هفته بیرون آمده، آماری است که بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است تا واقعیت. پس از انجام ۴۸ مسابقه، هیچ تیمی نتوانسته امتیازاتش را دو رقمی کند و صدر جدول تنها ۹ امتیاز دارد. چنین وضعیتی در سطح فوتبال حرفهای دنیا تقریباً غیرقابل تصور است.
بدون هیجان، بدون ستاره
در روزگاری که فوتبال دنیا با بازیهای پرهیجان، پاسهای سریع و تاکتیکهای نوین تماشاگران را میخکوب میکند، فوتبال ایران گرفتار احتیاط، بیخلاقیتی و نتیجهگرایی افراطی شده است. تیمها بیش از آنکه برای پیروزی بازی کنند، برای نباختن به میدان میروند. بازی هجومی، پاسهای ترکیبی و حرکات تاکتیکی در زمین جای خود را به ارسالهای بلند، توپهای بیهدف و اعتراضهای همیشگی داده است.
ستارهها یکی پس از دیگری رنگ باختهاند و دیگر خبری از آن بازیکنان تأثیرگذاری که بتوانند نتیجه را عوض کنند، نیست. آمار گلها بهشدت پایین آمده و بیشتر بازیها بدون موقعیت جدی به پایان میرسد. پس از شش هفته، تنها چهار تیم توانستهاند به ۹ امتیاز برسند؛ عددی که نشان از افت شدید کیفیت مسابقات دارد.
لیگ در باتلاق تساویها
آمار دیگری که وضعیت لیگ را بهخوبی توصیف میکند، تعداد بیسابقه تساویهاست. از مجموع ۴۸ دیدار برگزارشده، ۲۴ مسابقه با نتیجه مساوی تمام شده است؛ یعنی نیمی از بازیها بدون برنده. در میان این تساویها، ۲۱ مسابقه یا بدون گل بوده یا با نتیجه یک – یک خاتمه یافته است.
هفتههای سوم و پنجم با پنج تساوی بیشترین و هفتههای اول و چهارم با سه تساوی کمترین سهم را داشتهاند. حتی چند دیدار پرگل مثل تساویهای ۳ – ۳ و ۴ – ۴ هم نتوانستند از کلیت کسالتبار لیگ بکاهند. این اعداد بهروشنی نشان میدهند که تیمها بیش از هر چیز نگران نباختناند، نه بردن.
زمینهایی که فوتبال را میکشند
اما کمکیفیتی مسابقات فقط به مسائل فنی مربوط نیست. وضعیت اسفبار زمینهای چمن در لیگ بیستوپنجم به بحرانی جدی تبدیل شده است. چمنهای ناهموار، برآمدگیها و فرورفتگیهای متعدد باعث شده حتی انجام سادهترین کارها در زمین دشوار باشد. نمونه بارز آن در دیدار استقلال و چادرملو دیده شد که تصاویر تلویزیونی عمق فاجعه را آشکار کرد.
در چنین شرایطی، نه تنها کیفیت بازی پایین میآید بلکه خطر مصدومیت بازیکنان نیز چند برابر میشود. این وضعیت وقتی تلختر میشود که بدانیم برخی تیمها هنوز امکان برگزاری بازی خانگی در شهر خود را ندارند و مجبورند در ورزشگاههای اجارهای یا شهرهای دیگر به میدان بروند.
هزینههای سنگین، خروجی ناامیدکننده
پیش از آغاز فصل، نقلوانتقالات پرهیجانی شکل گرفت و چهار تیم بزرگ لیگ — پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور — هزینههای هنگفتی برای جذب بازیکنان گرانقیمت انجام دادند. تصور عمومی این بود که فصل جدید پرهیجان، پرگل و زیبا خواهد بود. اما حالا و پس از گذشت شش هفته، واقعیت چیزی جز ناامیدی نیست.
وقتی نیمی از بازیها مساوی میشود، هیچ تیمی نمیتواند از بقیه جدا شود. جدول لیگ حالا تصویری از سردرگمی است؛ تا جایی که اختلاف صدرنشین با تیم سیزدهم تنها سه امتیاز است. چنین فشردگیای در شرایطی که هیچ تیمی نمایش چشمگیری ندارد، نه جذاب بلکه نشانهای از ضعف عمومی تیمهاست.
به صدا در آمدن زنگ خطر
با برگزاری دیدار استقلال و چادرملو در ورزشگاه تختی تهران، پرونده هفته ششم لیگ برتر بسته شد و حالا بهدلیل فرارسیدن فیفادی مهرماه، لیگ برای مدتی تعطیل میشود. اما این تعطیلی شاید فرصتی باشد تا مدیران فوتبال کشور فکری اساسی برای بهبود اوضاع کنند.
فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در ساختار مدیریتی، کیفیت زمینها، آموزش مربیان و برنامهریزی بلندمدت است. ادامه این روند نه تنها باعث کاهش جذابیت لیگ برای هواداران میشود، بلکه به آینده فوتبال ملی نیز آسیب خواهد زد.
پایان سرد یک شروع پرهیاهو
فصل بیستوپنجم لیگ برتر با وعدههای بزرگ آغاز شد، اما حالا در پایان هفته ششم، جز ناامیدی، آمارهای عجیب و بازیهای بیروح چیزی نصیب هواداران نشده است. اگر قرار باشد فوتبال ایران همچنان درگیر تصمیمهای مقطعی، زمینهای بیکیفیت و مربیان نتیجهگرا باشد، بعید است در ادامه فصل اتفاق متفاوتی رخ دهد.
لیگ بیروح و بیبرنده این روزها تنها یک پیام دارد: فوتبال ایران در مسیر اشتباه حرکت میکند و اگر تغییر نکند، حتی شوخی تلخ امتیازات تکرقمی صدر جدول هم ممکن است روزی برای ما عادی شود.
۲۵۷ ۲۵۱