نگاهی به حاشیههای آهنگ دافی / قحطی موسیقی مناسب برای کودکان
سلیقه کودکان ما تا هفت سالگی شکل میگیرد. یعنی آدمی در هفت سالِ اول عمرش هر چه به او بیاموزند و هر چه در معرضش قرار گیرد، در تمام عمر با او همراه خواهد بود. دانشمندان میگویند که حدود هشتاد درصد هویتِ آدمی تا هفت سالگی شکل میگیرد.
همین چند نکتهی کوتاه بیانگر این است که آنچه کودکان در معرض آن قرار میگیرند، تا چه حد اهمیت بالایی دارد؛ آنچه میشنوند، آنچه میخوانند، آنچه میبینند و…
حال تصور کنید آنچه کودکان و نوجوانان در قالب موسیقی میشنوند، آثاری با محتوای مخرب باشد؛ آثاری که کلامشان مستهجن و پیامشان پر از ابتذال باشد. تصور کنید آنچه کودکان میشنوند آهنگی مانند «دافی» باشد. آهنگی که نه در آن سوی آبها که در دلِ خودِ ایران تولید و پخش شده است. آهنگی که نه به صورت زیرزمینی که با حمایت یکی از شرکتهای تولیدکننده مواد آرایشی بهداشتی در داخل کشور تولید شده است.
تا پیش از این گاهی با آهنگهایی از ساسی مانکن مواجه بودیم که به بدترین شکل ممکن، کودکان و نوجوانان و تخریب ذهنی آنها را هدف گرفته بود؛ اکنون اما ماجرا وارد فازی تازه شده است. حالا دیگر آهنگهایِ مخرب نه از بیرون که از داخل میآیند. حالا دیگر آهنگهای مخرب نه زیرزمینی که با اسپانسرهای رسمی و با هزینههای هنگفتِ پخش به میدان میآیند!
آهنگهایی مانند «دافی» و آثاری مشابه، بیش از هر چیز، مدیران مدرسهها را تهدید میکنند. تا کنون مدیران زیادی در مدارس مختلف، سِمت خود را از دست دادهاند و علتش هم پخش آهنگهایِ اینچنینی در فضای مدرسه بوده است. آخرین قربانی چنین اتفاقی، مدیر مدرسهای غیرانتفاعی در کرمان بود که در مهر 1402 و آغاز سال تحصیلی با دعوت از یک دیجی و اجرای آهنگ «دافی» در فضای مدرسه، زمینه اخراج خود را فراهم کرد.
ویدیوی منتشر شده از این مدرسه در کرمان، دست به دست میچرخد. ویدیویی که در آن آهنگ «دافی» در مدرسهای دخترانه در مقطع ابتدایی پخش میشود و بچهها جملگی مشغول رقص و پایکوبی هستند. جالب اینکه خانوادهها و احتمالا معلمانِ مدرسه هم با دانشآموزان همراهی میکنند و متنِ آهنگ را کلمه به کلمه حفظ هستند!
خانمهای حاضر در این مراسم(چه معلم و چه والدین) آیا از تاثیرات مخرب متنِ این آهنگ باخبر نیستند! آهنگی که بچهها را به کشیدنِ مخدر و مصرفِ مشروبات الکلی تشویق میکند! مسئولان این مدرسه آیا فقط داشتنِ ریتمی شاد در یک موزیک برایشان ملاک است؟
این نگاه سطحیِ معلمان، والدین و مسئولان مدرسه به چنین آهنگی، نشان از سطح آگاهیِ پایین آنها در مسائل فرهنگی و هنری دارد. آنها احتمالا گمان میکنند که برای مناسب بودن یک آهنگ، فقط کافی است که آن آهنگ شاد باشد و ریتم تندی داشته باشد!
ماجرا زمانی تاسفبرانگیز میشود که بدانیم آهنگ دافی با حمایت یکی از شرکتهای تولید وسایل آرایشی بهداشتی ساخته شده و برای پخش آن حدود یک میلیارد تومان هزینه شده است. فاجعهبارتر آنکه این آهنگ گویا تاثیر چندانی هم روی فروش این تولیدکننده داخلی نداشته است. هنوز به طور رسمی اعلام نشده که با تولیدکنندگان این آهنگ و البته حامیانِ تولید این اثر چه برخوردِ قانونی شکل گرفته است.
در مسیر موسیقی
کودکان و نوجوانان در جامعه امروز و در طول هر روز در مسیر شنیدنِ موسیقی قرار دارند؛ از تلویزیون، پلتفرمها، وی او دیها، رادیو، ضبط ماشین و از خیلی جاهای دیگر موسیقی میشنوند.
همین مراسم آغاز سال تحصیلی یا هر مراسم شاد دیگری که با حضور بچهها باشد به موسیقی مناسب با محتوای مناسب نیاز دارد. متاسفانه ما در زمینه تولید موسیقی مناسب برای کودکان و نوجوانان به شدت با قحطی مواجهیم؛ آنچه هم با هدفِ مخاطب نوجوان تا کنون انجام شده، بیشتر جنبههای بازاری دارد و فقط از مرزِ ابتذال و انحراف عبور نکرده است.
شکی نیست که کودکان و نوجوانان به موسیقیهای ریتمیک و جذاب برای شادی و نشاط نیاز دارند. اما تولید اینگونه موسیقیها بایستی با کلامی همراه باشد که آسیب زننده نباشد و در عین حال جنبههای تربیتی هم داشته باشد. اما واقعیت این است که ما در این زمینه به شدت ضعیف و کمکار بودهایم.
نگاهی به موسیقیهای نواحی مختلف ایران ثابت میکند که تقریبا در هر گوشه از کشورمان، موسیقیهایی ریتمیک و به شدت شاد داریم که هم ریشه در اصالتهای ما دارند و هم میتوان براساس آنها بهترین و مناسبترین موسیقیها برای شادیِ بچهها و نوجوانان را تولید کرد.
وقتی دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ارگانهای دیگر، حمایت لازم را از تولیدات مناسب برای کودکان و نوجوانان ندارند؛ وقتی عرصه تولید در این زمینه خالی است؛ به طور طبیعی آهنگهایی مانند «دافی» میآیند و به سرعت هم همهگیر میشوند.
قحطی کارهای فرهنگی و هنری در عرصه موسیقی کودکان و نوجوانان
یادمان باشد که روزی روزگاری آلبومی مانند «دیلمان» منتشر میشد. اثری از کامبیز روشنروان با صدای محمدرضا شجریان که تلاش داشت تا کودکان و نوجوانان را با موسیقی ایرانی آشنا کند. اکنون دیگر سالهاست که خبری از انتشار چنین آثاری نیست و به جای آثاری مانند «دیلمان» گهگاه آهنگی از آنسوی آبهای میآید و در کوتاهترین زمان ممکن، بین کودکان و نوجوانان همه گیر میشود. آهنگایی که پیامهای به شدت نگرانکنندهای را به کودکان و نوجوانان منتقل میکنند. البته اکنون به جایی رسیدهایم که این آهنگهای نگران کننده دیگر در داخل کشور تولید میشوند!
نکته اینجاست که با این مسیری که در پیش گرفتهایم، آیا 10 سال دیگر یا حتی 5 سال دیگر، بچههای ما درک درستی از موسیقی سنتی، موسیقی ملی، یا موسیقی مناطق مختلف ایران خواهند داشت؟ یا همه عاشق موسیقی پاپ و رپ و هیپاپ شدهاند و موسیقی کرهای گوش میدهند!!!