شعرهای کودکانه درباره دهه فجر و 22 بهمن
با فرا رسیدن دهه فجر باز هم شور و نشاط انقلابی در وجود تک تک دانش آموزان موج می زند شور و نشاطی که با اجرای برنامه های متنوع این فرصت را برای آنها می دهد تا بار دیگر حماسه انقلابی دیرینه را تکرار کنند. در این دهه اکثر والدین و مربیان کارهایی از جمله تهیه روزنامه دیواری ، کاردستی های مربوط به دهه فجر و همچنین آموزش نقاشی و شعرهای کودکانه به کودکان انجام می دهند. ما در این بخش از مطالب مربوط به دهه فجر مجموعه ای از بهترین شعرهای کودکانه با موضوع دهه فجر را در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم تا با ایده گرفتن از آنها فرزند و یا دانش آموز خود را برای اجرای یک برنامه زیبا آماده کنید.
شعرهای کودکانه دهه فجر
دهه فجر اومده
شور و غوغا اومده
امام خوب ماها
به وطن باز اومده
شاه بد جنس بلا
اون که بود مثل خلا
پا گذاشت به فرار
تا بره از این دیار
آره ای شاه برو
ای امام ما بیا
بعد از این همه بلا
تا بیاد شور و صفا
%%%%
شعر 22 بهمن برای مدرسه
این دهه فجر است گویی نوب هار
وین همه مهراست از او یادگار
غصه ها رفتند و افسانه شدند
ناله ها فریاد مستانه شدند
در دهه فجر امتش پیروز شد
ماه بهمن ماه جان افروز شد
فجر گویی نوب هار زندگی
چون چراغی در ره سازندگی
ما همه دلداده رهبر شدیم
تا ابد او یار و ما یاور شدیم
گفته بودم قصه دارم با شما
قصه ای از ماه بهمن بچه ها
آنچه بشنیدید بر آیندگان
باز گویید تا بماند همچنان
از نهضت قاطعانه روح الله
شد دست ستمگران ز ایران کوتاه
با دست تهی و این همه پیروزی
لا حول و لا قوت الا بالله
%%%%
شعر 22 بهمن کوتاه
یک پله یک پله
وقتی هواپیما
از دور پیدا شد
آغوش یک ملت
بر روی او وا شد
یک پله یک پله
می آمد او پایین
با چهره ای پُر نور
با خنده ای شیرین
آرام می آمد
دل، بی قرارش بود
دریایی از مردم
در انتظارش بود…
%%%%
از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران
اندیشه باور شد، در امتداد باران
بر صخره های همت جوشیده خون غیرت
بانگ سرود و وحدت آید زچشمه ساران
و الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد
بر پهندشت باور، خالی است جای یاران
%%%%
شعر دهه فجر مخصوص دانش آموزان ابتدایی
می خواستم شعری بگویم
شعری برای انقلابم
دیدم که او دریاست و من
یک قطره ناچیز آبم
دیدم که باید ابر باشم
از صبح تا شب هی ببارم
تا شاید اشک مادران را
در بیتی از شعرم بیارم
دیدم که باید رعد باشم
غرنده و پر شور و غوغا
آن وقت در شعرم بگویم
تکبیرها، فریادها را
دیدم که باید دشت باشم
دشتی پر از لاله، شقایق
تا از شهادت ها بگویم
از قلب های گرم و عاشق
%%%%
مثل غنچه بود آن روز غنچه ای که روییده
در هوای بهمن ماه بر درخت خشکیده
مثل آب بود آن روز آب چشمه ای شیرین
چشمه ای که می بیند مرد تشنه ای غمگین
گرچه در زمستان بود چون بهار بود آن روز
سرزمین ما ایران لاله زار بود آن روز
روز خنده ی ما بود روز گریه ی دشمن
روز خوب پیروزی بیست و دوم بهمن بیست و دوم بهمن
مثل غنچه بود آن روز غنچه ای که روییده
در هوای بهمن ماه بر درخت خشکیده
مثل آب بود آن روز آب چشمه ای شیرین
چشمه ای که می بیند مرد تشنه ای غمگین
گرچه در زمستان بود چون بهار بود آن روز
سرزمین ما ایران لاله زار بود آن روز
روز خنده ی ما بود روز گریه ی دشمن
روز خوب پیروزی بیست و دوم بهمن
%%%%
شعر دهه فجر کودکانه با اهنگ
وقتی که تو آمدی دوباره
از هر طرفی سپیده سر زد
در باغ، شکوفه شد شکوفا
پروانه به سوی غنچه پر زد
در خانه و کوچه و خیابان
گل های قشنگ خنده رویید
از شادی دیدن تو آن روز
هم غنچه و هم جوانه خندید
گیسوی قشنگ سبزه آن روز
با دست نسیم شانه می شد
باغ دل ما ز دیدن تو
سر سبز و پر از ترانه می شد
%%%%
چه زیبا بود فریاد من و تو
میان کوچه ها در زیر رگبار
صدای خشم بی اندازمان بود
تمام حرف های روی دیوار
چه زیبا بود بند وحدت ما
که با آن دست شب را بسته بودیم
به فکر پر زدن بودیم و رفتن
اگر چه مثل مرغی خسته بودیم
چه زیبا بود شب هایی که لب ها
پر از بوی گل ِ تکبیر می داد
شبی که مشت های بسته ی ما
به تنهایی حریف تیر بودند
چه زیبا بود شب را خواب کردن
تمام برف ها را آب کردن
چه زیبا بود در تاریکی شب
نگاهی بر گل مهتاب کردن
چه زیبا بود و زیباتر از آن ها
که یک امروز زیبا را بسازیم
همه با یاد آن هایی که رفتند
بهار سبز فردا را بسازیم
%%%%
سرود ۲۲ بهمن دخترانه
شمیم بهار
بیا بیا که شمیم بهار می آید دل رمیده ما را قرار می آید
سر از افق به در آورد صبح آزادی سرود فتح و ظفر زین دیار می آید
بیا که شد سپری دوره تباهی ها زمان سروری و اقتدار می آید
گریخت ظالم و برچیده شد بساط ستم نهال حق و عدالت به بار می آید
بیا که گر رود اهریمن از وطن بیرون فرشته از طرف کردگار می آید
خوش آمدی به وطن مقدمت گرامی باد صدای هلهله از هر گذار می آید
%%%%
از آسمون دوباره
بارون گل می باره
تو این هوای برفی
تولد بهاره
باد کنکای رنگی
نقل و گل و شیرینی
شروع جشن فجره
لاله ها رو می بینی
%%%%
نوروز در بهمن
شب بود و ز تنهایی
جان بر لب ما آمد
در آن دل تاریکی
یک باره صدا آمد
ما خسته شدیم از شب
ما منتظر ماهیم
ای روح خدا برگرد
ما شاه نمی خواهیم
پرسید چه می خواهید
شاه از سر ناکامی
مردم همگی گفتند:
«جمهوری اسلامی»
%%%%
شعر دهه فجر جدید
شعر انقلاب
می خواستم شعری بگویم
شعری برای انقلابم
دیدم که او دریاست و من
یک قطره ناچیز آبم
دیدم که باید ابر باشم
از صبح تا شب هی ببارم
تا شاید اشک مادران را
در بیتی از شعرم بیارم
دیدم که باید رعد باشم
غرنده و پُر شور و غوغا
آن وقت در شعرم بگویم
تکبیرها، فریادها را
دیدم که باید دشت باشم
دشتی پُر از لاله، شقایق
تا از شهادت ها بگویم
از قلب های گرم و عاشق