سپیده میرحسینی: می خواستم دست به «آشنایی زدایی» بزنم
از فیلم پسر انسان شروع کنیم، ایده آن از کجا آمد؟
در دوران دانشجویی این موقعیت دقیقا برای یکی از دوستان من اتفاق افتاده بود، حتی یادم می آید که ما او را به خاطر برخی رفتارهای پسرانه و مردانهای که داشت پویا صدا میکردیم! بعدها پویا تغییر جنسیت داد و با فردی که به او علاقه داشت ازدواج کرد. در تیتراژ ابتدایی فیلم هم آمده که این فیلم براساس یک داستان واقعی است و مقصود، داستان پویاست. وقتی در حال نگارش فیلمنامه این فیلم بودم پویا هم در کنار من حضور داشت و خیلی کمک کرد تا بتوانم موقعیتها، جزئیات و دیالوگهای شخصیت اصلی قصه یعنی آذر/اهورا را با توجه به تجربیات او بنویسم، ضمن اینکه خودم به موضوع علاقه دارم، موقعیتها و آدمهایی بپردازم که کمتر به آن توجه شده است و به نوعی مهجور ماندهاند، بنابراین ترجیح دادم که در فیلم اول به قصه آدمهایی بپردازم که دنیای آنها برای دیگران کمی ناشناس است یا کمتر با آن مواجه شدهاند. البته گاهی این آدمها را میشناسیم اما شناختی نسبت به آنها نداریم؛ برای همین می خواستم از طریق ساخت این فیلم در واقع دست به آشنایی زدایی بزنم.
انتخاب بازیگرها بر چه اساسی شکل گرفت و ساخت آن چقدر زمان برد؟
ابتدا برای نقش اهورا که داستان بر اساس شخصیت آذر (اهورا) شکل می گیرد با بهنام شرفی چند نشست و جلسه داشتیم و می دانستم هیچ کس جز او نمی تواند این کاراکتر را بازی کند، چون من سال قبل یک تئاتری از ایشان دیده بودم به نام آبی مایل به صورتی به کارگردانی ساناز بیان که بهنام روی صحنه درخشید و فکر می کنم انتخاب او بسیار هوشمندانه بود، در غیر اینصورت با توجه به نقش آذر (اهورا) که بسیار سخت بود فیلم آنقدر باورپذیر نمی شد و من از بهنام شرفی برای تمام زحماتش ممنون هستم، در ادامه انتخاب های بعدی شکل گرفت، خانم لیلا زارع هم در مسیر خیلی من را یاری کردند و همکاری داشتند، مجید پتکی با وجود چندین کار باید نقش مقابل را بازی می کردند و برای انتخاب مجید برای نقش بهمن یادم می آید که وقتی پوریا نوری عکس آقای پتکی را به من نشان دادند من فقط گفتم این همان بهمن داستان و ایشان واقعا درخشان هستند، جا دارد از نقش سخت آرمیتا هم بگویم که در فیلم یک درامر بود و من پریا مردانیان را با توجه به پیشنهادات بسیار زیادی که برای نقش او داشتم انتخاب کردم و چقدر خوشحال هستم که این دختر با اینکه سن کمی داشت فقط در ده روز درام را یاد گرفت و آن صحنه هایی که در کار می بینید که چقدر حرفه ای درام می زند را فقط در مدت زمان کمی تمرین کرده است، هادی افتخار زاده هم برای نقش آریا تنها فردی بود که مد نظر من بود، او با اینکه یک سکانس بیشتر نداشت ولیبه کاراکتر آریا جان داد و همه از بازی او در اکران تعریف میکردند، با همکاری تیم خوبم من توانستم این کار را در بیست و پنج روز بسازم.
فیلم سوژه جسورانه ای دارد، چطور ریسک کردید این کار را بسازید؟
من معتقد هستم یک هنرمند باید جریان ساز فرهنگی باشد، اگر من امروز تریبونی به دست دارم، باید بتوانم حرف هایی بزنم که صدای افرادی که نیاز به شنیدن دارند به گوش برسد، در غیر این صورت تریبون هنر برای من جذاب نیست، مهم این است که یک هنرمند چگونه آن درد را بیان می کند، در پسر انسان من سعی کرده ام یک قدم عقب تر از اثر و در لفافه و مودبانه درباره این درد صحبت کنم و برای همین هم ریسک آن را به جان خریده ام.
و بازتاب و فیدبک ها چگونه بود؟ از سمت اهالی رسانه، منتقدها و مردم.
وقتی فیلم را با آقای دلیلی که سرمایه گذاری و تهیه کنندگی مشترک این اثر را داشتند اکران کردیم، می دانستیم که در اکران بسیار باید هوشمندانه عمل کنیم، چون فیلم در گروه هنر وتجربه اکران میشد و تعداد سینماهایی که در این گروه به فیلم ها داده می شود بسیار محدود است، بنابراین با پشتیبانی آقای دلیلی در اولین اکران مردمی ما شاهد سیل عظیمی از مردم و هنرمندان بودیم که فیلم را خیلی دوست داشتند و فیدبک ها به قدری خوب بود که پرفروش ترین و پر مخاطب ترین فیلم در گروه هنر تجربه در سال ۱۴۰۲ شد، البته همزمان با اکران ما فیلم های آقای شهاب حسینی و بهرام رادان هم بودند، ولی تا زمانی که فیلم ما بر روی پرده بود تعداد مخاطب فیلم پسر انسان از فیلم های دیگر در بخش داستانی بالاتر بود.
معمولا اینگونه فیلم ها را برای شرکت و دریافت جوایز در جشنواره های خارجی می سازند، نگاه شما چقدر به آن سمت ماجرا بود؟
پخش کننده در آثار سینمای هنری بسیار مهم تر از خود فیلم است، فیلم پسر انسان در نشریات خارجی هم دیده شد ولی من فکر می کنم خیلی بیشتر از اینها جا داشت، من فیلم را برای خانم دبورا یانگ منتقد معروف هالیوود ریپورتر فرستادم و ایشان بعد از دیدن فیلم چند صفحه تحلیل برای من فرستادند که از بازی بازیگران و سوژه فیلم شگفت زده شده بودند و کلی به من تبریک گفتند، موضوع فیلم در مجله deadline هم مورد توجه قرار گرفت، سایت هایی مثل ,cork ,film in Dublin. Verdict پوستر فیلم را چاپ کردند، البته ما در حضور بین المللی هشت جایزه گرفتیم که آخرین حضور در جشنواره ایسلند بود و بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول برای بهنام شرفی.
و در زمان اکران آن در ایران با مشکل یا ممیزی مواجه نشدید؟
ما در کل مشکلی درباره اکران و ممیزی نداشتیم، فقط مشکل در ادامه اکران داشتیم، از ابتدا در ارشاد به خصوص اقای روح الله سهرابی بسیار همکاری کردند و من از ایشان برای اجازه اکران این فیلم ممنون هستم.
وضعیت سینمای هنر و تجربه، ساختار فیلمها، شکل اکران و استقبال مردمی از فیلم هایی که در آن اکران می شود را چگونه می بینید؟
اکران های هنر تجربه مسیر خودش را دارد و همینطور مخاطب های خودش، ولی اگر قرار باشد فیلمی ساخته شود به نظر من به نام هنر تجربه این یک ساختار اشتباهی است، چون سینما برای سینما نمی شود اسم گذاشت، ما یک فیلم داریم و آن هم فیلم سینمایی، ولی متاسفانه در ایران این را به دو بخش و بعضی مواقع به چند بخش تقسیم می کنند و برای همین کارگردان یا تهیه کننده در اکران با چیزی مواجه می شود که واقعا حقش نیست، مثلا اگر همین فیلم پسر انسان را ما در سینماهای بیشتری با تعداد اکران های بیشتری داشتیم، می توانم بگویم رکورد فروش را در گیشه می زد، ولی خب این روند هنری و بدنه را واقعا چه کسی تعیین می کند؟ در صورتی که در سینمای به اصطلاح تجاری فیلم هایی بسیار بی کیفیت ساخته می شود ولی جای مانور بیشتری برای دیده شدن و فروش دارند،
امیدوارم کلا همه فیلم ها را در یک نوع سینما داشته باشیم، به نظر من حضور بازیگران هنری و تئاتری و غیر معروف چیز بیشتری به سینمای ما اضافه خواهد کرد تا استفاده از بازیگران و سوژه های تکراری!
از فعالیت های پیش رو صحبت کنید.
در حال مذاکره برای ساخت فیلم بعدی خودم به نام آفرینش انسان هستم که از سالها قبل این داستان را بر اساس زندگی برادرم نوشته بودم و یک درام خانوادگی روانشناسی است، بسیار خوشبین هستم که یک اثر شاخص و یک منبع درست برای آگاه سازی جامعه درباره سلامت روان باشد، امیدواریم امسال بتوانیم کار را کلید بزنیم.
گفتگو: عباسعلی اسکتی