ربودن مسافر جوان بهخاطر تسویهحساب مالی در غرب تهران!
چندی قبل، مرد جوانی به شعبه هفتم دادسرای امور جنایی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل بازپرس غلامحسین صادقزاده قرار گرفت، گفت: ساکن کرج هستم اما به تهران آمدم و یک اتاق داخل مسافرخانهای در جنوب تهران گرفتم، در آنجا با فردی بهنام بهرنگ آشنا شدم که تصمیم گرفتیم با یکدیگر به ترکیه مهاجرت کنیم.
شاکی ادامه داد: بهرنگ در این میان مدام تصمیم خود را تغییر میداد که بهخاطر این موضوع با یکدیگر قرار گذاشتیم به یک کافه در غرب تهران برویم، در آنجا مشغول صحبت کردن بودیم که ناگهان چند مرد جوان با شگرد جعل عنوان مأمور انتظامی بهبهانه اینکه مرتکب جرم شدهام من را سوار بر یک خودرو کردند.
مالباخته توضیح داد: هنگامی که سوار خودرو شدم مردان جوان با ایجاد ضربوجرح ساعت و پولهایی را که همراهم بود، سرقت و با تهدیدهای فراوان رهایم کردند حالا به اینجا آمدم تا از آنها شکایت کنم.
پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرا، تیم تحقیق با دستور بازپرس جنایی راهی محل حادثه شدند و با اقدامات اطلاعاتی دریافتند که نقشه این آدمربایی از گذشته طراحی شده بود.
تیم جنایی که در جریان تحقیقات متوجه دوربینهای مداربسته اطراف کافه موردنظر شده بودند به بازبینی فیلم آنها پرداخته لحظه به لحظه تردد خودروی آدمربایان را مشاهده کردند، در ادامه نیز هویت صاحب پلاک ماشین شناسایی شد.
اقدامات اطلاعاتی حکایت از آن داشت؛ آدمربایی که پلاک خودروی موردنظر به نامش در سامانه ثبت شده است با صاحب مسافرخانه ارتباط داشته است و احتمالاً بهرنگ که در این ماجرا نقش پررنگی دارد اجیر شده است.
تیم جنایی در این شاخه از تحقیقات دریافتند که صاحب مسافرخانه با شاکی پرونده اختلاف مالی داشته و بهرنگ با همدستی آدمربایان شاکی را بهبهانه صحبت کردن درباره مهاجرت به کافه موردنظر کشانده است.
بدین ترتیب 4 متهم بههمراه بهرنگ در یک عملیات منسجم بازداشت شدند. آنها در همان تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر ربودن شاکی با شگرد جعل عنوان مأمور انتظامی در کافه اعتراف و عنوان کردند که با دستور صاحب مسافرخانه دست به این جرم زدهاند.
صاحب مسافرخانه بهعنوان متهم ردیفاول پرونده در جریان تحقیقات گفت: با شاکی پرونده بهخاطر تسویهحساب اتاقی که گرفته بود به اختلاف مالی برخوردیم که تصمیم گرفتم او را هدف آدمربایی قرار دهم و با انتقامگیری پولم را پس بگیرم؛ از سوی دیگر از بهرنگ درخواست کردم مرد جوان را به کافه بکشاند.
متهم مدعی شد: وقتی آنها به کافه آمدند با همدستی چند نفر از آشناهایم بهسمتشان رفتیم و با جعل عنوان نیروی نظامی شاکی را سوار بر خودرو کردیم؛ در آنجا او را کتک زدیم و اموال را به سرقت بردیم، پس از ارتکاب جرم گروگان را رها و پولها را میان خودمان تقسیم کردیم.
با دستور قاضی غلامحسین صادقزاده از شعبه هفتم دادسرای امور جنایی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده و شناسایی سایر شکات احتمالی در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفتند.