
دروزیها اقلیتی مذهبی با ریشهای کهن و آیینی منحصربهفردند که در سوریه، لبنان، فلسطین و اسرائیل زندگی میکنند.
دروزی ، اقلیتی مذهبی با ریشههای عمیق در تاریخ خاورمیانه، بارها در میانهی نزاعهای منطقهای، مجبور به انتخاب میان «حفظ بقا» و «حفظ هویت» شدهاند. امروز هم این قوم کوچک که عمدتاً در ارتفاعات جولان، لبنان، سوریه و فلسطین زندگی میکنند، درگیر معادلهای پیچیده بین اسرائیل و سوریه هستند؛ معادلهای که گاه به قیمت جان و هویتشان تمام میشود.
دروزیها چه کسانی هستند؟
دروزیها پیروان آیینی خاص هستند که در قرن یازدهم میلادی از دل اسماعیلیه بیرون آمد و با ترکیبی از فلسفه نوافلاطونی، گنوسیسم، تصوف اسلامی و باور به تجسد ارواح شکل گرفت. آنان کتاب مقدسی به نام «رسائل الحکم» دارند که نزد غیر دروزی محرمانه است. دروزیها ازدواج و ورود افراد جدید به دین خود را نمیپذیرند، به تناسخ ارواح اعتقاد دارند و به طرز افراطی به جامعهی بستهی خود وفادارند.
تقسیم جغرافیایی
امروز حدود ۱.۵ میلیون دروزی در جهان زندگی میکنند که حدود ۷۰۰ هزار نفرشان در سوریه، ۳۰۰ هزار نفر در لبنان، ۱۵۰ هزار نفر در فلسطین اشغالی و بخشهای تحت کنترل اسرائیل ساکناند. این پراکندگی باعث شده هویت سیاسی آنها وابسته به کشوری باشد که در آن زندگی میکنند.
دروزیها و اسرائیل؛ بین وفاداری مدنی و وفاداری قومی
دروزی های ساکن اسرائیل (از جمله جولان اشغالی) وضعیت خاصی دارند. آنها بر خلاف دیگر اعراب اسرائیل، مشمول خدمت اجباری سربازی هستند.
با این حال، بخشی از جامعه دروزی اسرائیل، بهویژه ساکنان جولان، تابعیت اسرائیلی را نپذیرفتهاند و همچنان خود را سوری میدانند. پس از اشغال جولان در ۱۹۶۷، اسرائیل بارها تلاش کرد این منطقه را به شکلی رسمی به خاک خود ملحق کند، اما دروزیهای جولان به مقاومت مدنی دست زدند و حتی تا امروز بسیاری از آنها هویت سوری را بر هویت اسرائیلی ترجیح میدهند. این در حالی است که دروزیهای مناطق دیگر اسرائیل، در ارتش و دستگاههای امنیتی این رژیم حضوری فعال دارند و حتی برخی از آنها به مناصب سیاسی میرسند. این تضاد باعث شده دروزیهای اسرائیل عملاً به دو دسته تقسیم شوند: دروزیهای اسرائیلی شده و دروزیهای سوری مانده.
دروزیها و سوریه؛ از وفاداری تاریخی تا احساس خیانت
در سوریه، دروزیها قرنها در منطقه جبلالدروز (سویدا) زیستهاند و خود را بخشی از هویت ملی سوریه میدانند. از زمان حافظ اسد تا بشار اسد، این جامعه رابطهای نسبتاً حسنه با رژیم حاکم داشت؛ گرچه در سالهای اخیر به دلیل فشارهای اقتصادی و بیتوجهی دولت، نارضایتی در میان آنها بالا گرفته است. با آغاز جنگ داخلی سوریه، دروزیها عموماً بیطرف ماندند اما در برابر گروههای تندرو مانند داعش یا النصره، از مناطق خود دفاع کردند. اخیراً اعتراضات معیشتی و مطالبات برای خودمختاری بیشتر در سویدا شدت گرفته، بهگونهای که برخی تحلیلگران آن را آغاز واگرایی آرام دروزیهای سوریه از نظام بعث میدانند.
ریشههای اتحاد دروزیها با اسرائیل
پس از تشکیل دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸، بسیاری از اقوام عربی با این موجودیت سیاسی وارد جنگ شدند یا همچنان در تقابل باقی ماندند. اما جامعه دروزیهای فلسطین (که پس از ۱۹۴۸ تبعه اسرائیل شدند)، برخلاف بسیاری از اعراب، راه دیگری برگزیدند و تصمیم گرفتند در ساختار جدید اداری و نظامی اسرائیل مشارکت فعال داشته باشند.
دلیل این تصمیم به چند عامل برمیگردد:
مذهب بسته و محافظهکار دروزیها
دروزیها مذهبی بسته و درونگرا دارند و از دیرباز ترجیح دادهاند خود را از درگیریهای فرقهای بزرگ خاورمیانه دور نگه دارند. برای آنها همزیستی و حفظ امنیت محلی بر درگیری ایدئولوژیک اولویت داشته است.
امنیت در مقابل دشمنان منطقهای
دروزیهای اسرائیل دریافتند که حمایت از دولت یهود میتواند تضمینکننده امنیت آنها در مقابل تهدیدات منطقهای از سوی گروههای عربی یا اسلامی باشد که در برخی موارد در گذشته به آنها تعرض کرده بودند.
خدمت نظام وظیفه اجباری
از دهه ۵۰ میلادی، خدمت نظام وظیفه اجباری برای مردان دروزی در ارتش اسرائیل اجباری شد؛ امری که به تقویت همبستگی دروزیها با ساختار نظامی و امنیتی این کشور انجامید و باعث شد دروزیها در ارتش، پلیس و سرویسهای امنیتی اسرائیل حضور فعال پیدا کنند.
نقش دروزیها در ساختار قدرت اسرائیل
حضور در ارتش و نیروهای امنیتی
دروزیها برخلاف دیگر اقلیتهای عربزبان اسرائیل، نهتنها در ارتش وظیفه خدمت دارند، بلکه افسران و فرماندهان بلندپایه در میان آنان دیده میشود. گردانهای ویژهای همچون گردان «شمشیر» که بعدها در ارتش اسرائیل منحل و با واحدهای دیگر ادغام شد، نماد مشارکت نظامی دروزیها بود.
حضور در سیاست و پارلمان
نمایندگان دروزی در کنست (پارلمان اسرائیل) از دهههای گذشته حضور فعال داشتهاند و حتی در کابینههای مختلف به مقامهای وزارتی و معاونتی رسیدهاند.
حمایت از سیاستهای امنیتی اسرائیل
بسیاری از رهبران دروزی در اسرائیل مواضع علنی در حمایت از سیاستهای دفاعی و امنیتی اسرائیل دارند و حتی در جنگهای منطقهای در کنار نیروهای اسرائیلی ایستادهاند.
نبرد جولان؛ پیوند جغرافیا، مذهب و سیاست
بلندیهای جولان، جایی که دروزیهای بسیاری هنوز زندگی میکنند، نقطهی تلاقی مستقیم این مناقشه است. اسرائیل این منطقه را برای امنیت استراتژیک خود حیاتی میداند و از همینرو، پیوندهای فرهنگی و مذهبی دروزیهای جولان با سوریه، برای تلآویو چالشآفرین است. در مقابل، دمشق از این پیوند برای حفظ نوعی نفوذ نرم در دل خاک اشغالشده بهره میبرد. اعتراضات اخیر در سویدا و همزمان در جولان علیه ساخت توربینهای بادی اسرائیلی، نشان داد که هویت دروزی هنوز هم خطکشیهای جغرافیای سیاسی را به چالش میکشد.
بازی قدرتهای بزرگ؛ دروزیها مهره یا بازیگر؟
در نظام بینالملل، دروزیها عمدتاً نقش مهرهای کوچک در نقشهی بزرگ خاورمیانه دارند. اسرائیل از جامعه دروزی بهعنوان الگویی از «عرب خوب» یاد میکند که در ارتش خدمت میکند، دمشق آنان را اقلیتی وفادار میبیند و حتی آمریکا و اروپا در محاسبات خود روی حفظ این اقلیت حساب باز میکنند. اما در میدان عمل، دروزیها به خوبی آموختهاند که بقای آنها در این جغرافیا، وابسته به سیاست موازنهی هوشمندانه میان قدرتهای متضاد است.
سخن پایانی
دروزیها در خاورمیانه امروز، قومیاند که با وجود جمعیت اندک، به واسطهی جغرافیا، تاریخ و سیاست، اهمیت استراتژیک پیدا کردهاند. آنها میان مرزهای اسرائیل و سوریه، میان دو هویت متضاد، و میان بقای قومی و خواست ملی گرفتارند. آیندهی آنها بستگی دارد به اینکه تا کجا میتوانند این طناب باریک میان تلآویو و دمشق را بدون سقوط طی کنند.