ویدئو

دانلود قسمت هفدهم سریال رخنه از شبکه یک + خلاصه داستان سریال رخنه قسمت ۱۷

سریال رخنه محصول سال ۱۴۰۳ می باشد که از روز چهارشنبه هر شب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک سیما در حال پخش است، در ادامه این مطلب لینک دانلود قسمت هفدهم سریال رخنه از شبکه یک را خواهید دید.

دانلود سریال رخنه قسمت ۱۷

https://telewebion.com/episode/0xd54297e

خلاصه داستان قسمت ۱۷ سریال رخنه

صوفی به همراه یه نفر به اربیل رفتن تا محل قرار خلیل را بازرسی کنه. خلیل تو هتل به رستوران میره تا غذا بخوره. یه نفر از طرف جواد به اتاق خلیل میره و اونجارو میگرده. او یه کیف پر از دلار پیدا میکنه و ازش عکس میگیره سپس برای جواد میفرسته. حسام به حاجی میگه تاریخ برگشت خلیل مشخص شده بلیط گرفته، حاجی میگه برای جواد هم بلیط بگیر برگرده ولی واسه صابر نه بزار اونجا بمونه. حسام به صابر صوفی زنگ میزنه و بهش میگه که حاجی گفت واسه تو بلیط نگیرم اونجا بمونی فعلا صابر میگه بدون اینکه حاجی بفهمه واسه منم بگیر سپس بهش میگه ولش کن نمیخواد خودتو دخالت نده خودم درستش میکنم. مینو در خانه با نوید و نورا در حال آماده سازی تدارکات جشن تولد هستند مینو به خاطر حرف‌هایی که عباس درباره پژمان بهش گفته ذهنش درگیره و عصبانیه و به هر چیزی گیر میده وقتی ناصر حاضر میشه تا با عباس بره دنبال بابا حاجی مینو پیشش میره و ازش می‌پرسه که عباس هم میاد به این جشن تولد یا نه؟ ناصر میگه گمون نمی‌کنم ولی اگر یک درصد هم اومد ازت می‌خوام به خاطر جشن تولد نورا خودتو کنترل کنی و چیزی نگی مینو میگه یعنی تو جشن تولد دخترمم باید حرص بخورم؟

سپس ناصر میره. پرواز خلیل و جواد به مقصد تهران رو زمین می‌شینه جواد به حاجی زنگ می‌زنه و میگه الان چیکار کنم؟ حاجی بهش میگه تو برگرد بیا اینجا بچه‌ها خلیلو زیر نظر دارند‌‌. عباس و حاجی تو بیمارستان منتظر به هوش اومدن مهرداد هستند حاجی به عباس میگه شیرزاد منتظره تا مهرداد به هوش بیاد و باهاش صحبت کنه اگه اعترافات اونو بشنوه حکم بازداشت تو قطعیه. مهرداد به هوش میاد و عباس به حاجی میگه الان چیکار کنیم؟ حاجی بهش میگه همین جا منتظر باش تا قبل از شیرزاد با مهرداد حرف بزنی و ازش بخوای تا به کسی چیزی نگه عباس بهش میگه حداقل ۲۴ ساعت برام زمان بخر حاجی میگه تو بگو ۴ ساعت از دست من خارجه و میره. عباس به دنبال ناصر رفته و با همدیگه به جاده دماوند به سمت خانه بابا حاجی میرن. شیرزاد و زالی میرن سراغ مهرداد و باهاش صحبت می‌کنند مهرداد قضیه تو بیمارستان و تعقیب کردنش که فهمید رفت پای باجه تلفن عمومی را بهشون میگه زالی و شیرزاد به اداره برمی‌گردند تا حکم دستگیری عباس را بگیرند. وقتی به اداره می‌رسن زالی از بچه‌ها می‌پرسه که عباس مقدم کجاست؟

قسمت ۱۷ سریال رخنه
قسمت ۱۷ سریال رخنه

آنها بهش میگن که نمی‌دونیم رفت بیرون بدون تیم پشتیبانی هم رفت زالی به هم می‌ریزه و به حسام میگه که سریعا رد عباس مقدمو بزن هرچی زنگ میزنم جواب نمیده و بیسیم هم از رده خارجه! آدم کش سرویس به اطراف سد ماهون رفته و اونجا با کوادکوپتر سد را زیر نظر داره تا ببینه عباس واقعاً ناصر را تو سد می‌ندازه یا نه. عباس با ناصر تو جاده دماوند هستند عباس به ناصر میگه می‌خوام یه چیزی الان بهت بگم ولی ازت خواهش می‌کنم نه پیشو بگیری نه بپرسی چی بوده و چی شده و بهم اعتماد کنی. ناصر قبول می‌کنه و عباس بهش میگه دیشب که مینو اومد خونمون تمام چیزهایی که باید می‌دونست را بهش گفتم برای اینکه خودمو تبرئه کنم و بدونه که من تو مرگ پژمان هیچ تقصیری نداشتم اما مینو نمی‌خواد که باور کنه و باور نکرد ولی ازت خواهش می‌کنم که به حرمت دوستی ۳۰، ۴۰ سالمون حرفمو باور کنی و بدونی که من تو مرگ پژمان هیچ تقصیری نداشتم. ناصر چیزی نمیگه و با گذاشتن هندزفری تو گوشش چشماشو می‌بنده و استراحت می‌کنه.

مینو با بچه‌هاش به خانه مادرش رفته صفورا به اونجا میره که مینو وقتی درو براش باز می‌کنه به هم می‌ریزه و به مادرش میگه دوست جون جونیت اومد مادر مینو از صفورا حسابی پذیرایی می‌کنه و بهش میگه خیلی نامردی خیلی وقته نیومدی خونه ام و ازش بابت چادری که دوخته تشکر می‌کنه. عباس وقتی به پل سد ماهون می‌رسه با نگرانی به ناصر نگاه می‌کنه و یک دفعه فرمون را می‌چرخونه و ماشین تو سد می‌افته. آدم کش سرویس با کوادکوپتر این صحنه را می‌بینه و از آن طرف سارا توسکان از اربیل هم این صحنه را می‌بینه و پیام صوتی میفرسته که امروز ساعت ۱:۳۰ بعد از ظهر ماشین حامل دکتر ناصر مهرآور توسط عباس مقدم تو سد ماهون غرق شد. حسام که آنها را شنود می‌کرده این گزارش را می‌شنود و سریعاً به شیرزاد و زالی این پیام را میده تا گوش کنند آنها جا می‌خورند و همگی به موقعیت عباس مقدم راهی میشن حاجی پیش عباس میره و بهش میگه تا شیرزاد و بقیه نیومدن سریعاً از اینجا برو عباس میگه زالی پس چی؟ حاجی میگه بسپار به من تو برو همان موقع ماشین شیرزاد و صوفی از راه می‌رسند و جلوی عباس مقدم را می‌گیرند…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا