به بهانه دیده شدن همای سعادت؛ «پیشگویی» با پرندگان؛ همای سعادت یا بد شومی
قدیمیترین منابع متنی مربوط به پیشگویی با پرندگان تا آنجا که ما میدانیم از بینالنهرین سرچشمه میگیرند. رفتار پرندگان در تمدنهای بینالنهرین به عنوان نشانههایی از سوی خدایان تلقی میشد. به همین خاطر بود که پادشاهان این تمدنها همیشه به دنبال افراد «پرندهنگر» قابل اعتماد میگشتند تا بتوانند رفتار پرندگان را تفسیر کنند.
پیشگویی معمولا یک تحقیق خاص و پیچیده بود که معمولاً شامل چند پرنده میشد؛ پرندگانی اغلب از گونههای مختلف، که هر کدام چندین حرکت نسبتاً پیچیده انجام میدادند. اسناد به دست آمده از کتابخانه آشوربانیپال در نینوا مربوط به قرن هفتم پیش از میلاد در آشور، حاوی بیش از سیصد لوح گلی است که به پیشگویی اختصاص داده شده است؛ پیشگوییهایی که بخش مهمی از آنها مربوط به پرندهنگری است.
یونان باستان
برای مثال در یکی از موارد دیده میشود که ماری قرمز از درخت چنار بالا میرود و هشت جوجه گنجشک و مادرشان را میکشد. این رویداد توسط کالچاس، پیشگوی ویژه پرندگان، به عنوان نشانهای از چگونگی ادامه جنگ بین یونان و تروا تفسیر میشود:
«همانطور که این مار خود گنجشک را با هشت فرزندش خورده است، ما نه سال در این مکان میجنگیم و در سال دهم شهر را میگیریم».
پرندگان شکاری بزرگی که در ایلیاد ظاهر میشوند، مانند عقابهای بلندپرواز و کرکسها، اغلب پیامهایی را از سوی خدایان برجسته به پادشاهان و رهبران مهم میرساندند. نکته قابل توجه این است که پرندگان مذکور فی نفسه دارای ارزش معنایی و نمادین نبودند، اما رفتار، عاملیت و کنش یک پرنده خاص کلید معنا و اهمیت آن بود.
اما در هیچ کجای دنیای باستان، پیشگویی پرندگان به اندازه امپراتوری روم نهادینه نشده بود. این کار در آنجا یک نوع تجارت دولتی بود. دلیل این امر نیز ساده بود: نامشخص بودن اوضاع سیاسی در رم، همراه با فقدان هرگونه انتظار واقعبینانه از آنچه آینده ممکن است به ارمغان بیاورد، بستر حاصلخیزی برای پرندهنگران و پیشگویان فراهم میکرد.
در رم، هر رویداد مهم و بسیاری از رویدادهای جزئی که به نام دولت انجام میشدند (مانند انتخابات، انتصابات، تصویب قوانین جدید، آغاز جنگها و موارد دیگر) همگی باید توسط دولت تصویب میشدند و بیشتر اوقات قضاوتها و تصمیمگیریهای دولتی از طریق پرندهنگری و مشورت با خدایان انجام میشد. بنابراین «آگوئرها» یا همان پرندهنگران رومی جایگاه مهم و تعیینکنندهای در سیاست امپراتوری داشتند.
مهمترین وظیفه این طالعبینانِ پرندهنگر تفسیر نشانههایی از خدایان بود که یا خوب و خوشیمن یا بدیمن و بدشگون بودند. سپس قضات تصمیم میگرفتند که آیا میخواهند از خواست خدایان پیروی کنند یا نه.
پرندهنگری و طالعبینی از طریق تفسیر رفتار پرندگان دامنۀ بسیار گستردهای داشته است. سابقۀ آن احتمالا بسیار طولانیتر از آن چیزی است که ما فعلا میشناسیم. شیوههای آن نیز بسیار گوناگون بوده است؛ از مسیرهای پرواز گرفته تا محل لانه کردن. حتی گزارش شده که برخی اقوام باستانی با بررسی محتویات معدۀ پرندگان مرده، به پیشگویی آینده میپرداختند.
بنابراین شاید عجیب نباشد که هنوز هم نگاه به پرندگان به عنوان عواملی برای خوشیمنی یا شومی، در فرهنگهای سراسر جهان وجود داشته باشد.