
در گود که میروی، هیچکس بیاذن وارد نمیشود.
آغاز، با «رخصت» است.
رخصت از مرشد، رخصت از پیشکسوت، رخصت از خاک.
و اگر رسانهای باشد که از این خاک و آیین نوشت، آن هم باید از دلِ مرام برخاسته باشد.
بیریا، بیمنت، بیهیاهو؛ مثل رخصت پهلوان.
در تیرماه ۱۳۷۶، زندهیاد عزتالله کریمی، روزنامهنگاری ریشهدار و از دوستداران دیرین ورزش زورخانهای، هفتهنامه رخصت پهلوان را بنیان نهاد.
او میدانست که این ورزش، نه فقط مجموعهای از حرکات آیینی، که فرهنگ و هویتی ملیست که اگر ثبت نشود، در ازدحام فراموشیها گم خواهد شد.
اکنون، در آستانهی بیستوهشتمین سال انتشار مستمر این نشریه، باید ایستاد و با احترام از مردی یاد کرد که با ضرب دلش نوشت؛ نه برای فروش، که برای حفظ اصالت.
کریمی از آنان بود که میگفتند:
«مرام، مهمتر از میدان است.»
ورزش زورخانهای؛ آیینهی پهلوانی ایرانی
ورزش زورخانهای، بهحق ورزش ملی ایرانیان است.
آنجا که با نواختن ضرب، بدن و دل با هم گرم میشوند،
آنجا که مرشد، نه فقط صدای طبل، که صدای تربیت است،
آنجا که رخصت گرفتن، اصل است؛
اصل فروتنی، اصل ادب، اصل یادکردن از آنها که پیشتر آمدهاند.
و هفتهنامه «رخصت پهلوان»، در این سالها نه فقط بازتاب خبرها و رویدادها، بلکه مرامنامهی مصور آیین فتوت بوده است.
در آن، از جوانمردی مرشدها نوشتهاند،
از نوچههایی که با ادب به گود آمدهاند،
از پهلوانانی که نان حلال خوردهاند،
و از نسلهایی که باید این آیین را مثل کبادهای مقدس به دوش بکشند و به آینده بسپارند.
زنده یاد عزتالله کریمی؛ مرشدی در لباس قلم
کریمی در سال ۱۳۹۰ چشم از جهان فروبست،
اما نامش همچنان در کنار هر «رخصتخواهی» زنده است.
او رسانهای خلق کرد که زنگدار نبود،
اما هر شمارهاش زنگ بیدارباش بود برای هویت ملی.
زندهیاد کریمی در میان اهالی رسانه، مردی متین، متعهد، و متصل به ریشهها بود.
نه اهل جنجال بود، نه تشریفات.
او بهسادگی یک مرشد در گود،
اما با صلابتی چون ضرب زورخانه،
هفتهبههفته با عشق نوشت،
تا صدای گود خاموش نشود.
وارث مرام، وارث رسانه
پس از او، فرزند برومندش محمد کریمی با همان باور و غیرت، پرچم را برافراشت.
او و همکاران وفادارش، هر دوشنبه، ضربی تازه بر صفحه مینوازند؛
ضربی از جنس وفاداری به مرام،
وفاداری به خاک،
و وفاداری به مردان بیادعایی که هنوز هم گمنامترین عکسها را در قاب زورخانه دارند.
رخصت برای ادامه راه
امروز که بهپشتوانه بیستوهشت سال انتشار بیوقفه و عاشقانه،
هفتهنامه «رخصت پهلوان» به جایگاه رفیع خود رسیده،
باید دانست که این نشریه فقط یک رسانه نیست؛
این یک سند ملی است.
سندی از آیین پهلوانی، اخلاق جوانمردی، مرام پدران، و وصیتنامهای برای نسل آینده.
باید این ضرب را به گوش فرزندان فردا رساند.
باید این آیین را از گود زورخانه، به گود دلها کشاند.
و تا وقتی «رخصت پهلوان» مینویسد،
امید هست که ضرب فتوت،
در گوش این سرزمین قطع نشود.