انتقاد جدی کارشناس حوزه آموزش و پرورش از بی سر و سامان بودن کنکور، کنکور ۱۴۰۴ فاجعه جبران ناپذیر، بی عدالتی آموزشی،دانش آموزان قربانیان نظام سنجش و ارزیابی معیوب

فرهاد باقری کارشناس آموزش و پرورش و معاونت امور استانهای جمعیت جوانان انقلاب اسلامی ایران درباره آشفتگی در کنکور سراسری به مصاحبه پرداخته است که در ادامه متن این مصاحبه را مطالعه میکنید.
فرهاد باقری کارشناس آموزش و پرورش و معاونت امور استانهای جمعیت جوانان انقلاب اسلامی ایران درباره آشفتگی در کنکور سراسری به مصاحبه پرداخته است که در ادامه متن این مصاحبه را مطالعه میکنید.
در سالهای اخیر، فشار روانی بر دانشآموزان برای ورود به دانشگاههای برتر بهشدت افزایش یافته است. تغییرات ناگهانی در سهم امتحانات نهایی، اختلافنظرهای نهادی، نقص در زیرساختهای آموزشی و بیعدالتی در روند تصحیح اوراق، از جمله چالشهایی هستند که کنکور را از یک رقابت علمی به یک مسابقه فرسایشی بدل کردهاند. برای بررسی ریشههای این بحران، با آقای فرهاد باقری ــ کارشناس آموزش و پرورش و معاونت امور استانهای جمعیت جوانان انقلاب اسلامی ایران ــ به گفتوگو نشستیم.
جناب آقای باقری، ابتدا بفرمایید آیا در شرایط فعلی میتوان از «عدالت آموزشی» در نظام پذیرش دانشجو سخن گفت؟
اگر بخواهم صادقانه بگویم، در شرایط کنونی عدالت آموزشی بیشتر شبیه یک شعار است تا یک واقعیت. ساختارهای اجرایی و زیرساختی آموزش کشور ما به گونهای نیستند که فرصتهای برابر برای همه دانشآموزان فراهم کنند. مثلاً در نظام فعلی، دانشآموزی که در تهران یا شهرهای بزرگ با امکانات آموزشی بهتر تحصیل میکند، با دانشآموزی از یک شهرستان محروم که حتی به معلم متخصص دسترسی ندارد، در یک آزمون سراسری شرکت میکنند. این چگونه رقابت عادلانهای است؟ عدالت زمانی معنا دارد که شرایط شروع برای همه برابر باشد، نه اینکه نابرابری از مبدأ تا مقصد در تمام مسیر همراه داوطلب باشد.
به آموزش ناکارآمد در برخی شهرستانها اشاره کردید، میتوانید بیشتر توضیح دهید؟
بله، این موضوع بسیار مهم است. متأسفانه در بسیاری از شهرستانها، کمبود معلم متخصص، بهویژه در دروس کلیدی مثل ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی و عربی و زبان انگلیسی و …، به شدت محسوس است. بعضا معلمانی تدریس میکنن که خودشان آموزش کافی ندیده اند و حتی از پس تدریس بر نمیایند و تخصص کافی ندارند یا با مفاهیم … جدید و شیوههای تستزنی و تحلیلی آشنا نیستند. در چنین شرایطی، چطور انتظار داریم دانشآموزی از یک منطقه محروم بتواند با داوطلبی که در کلاسهای خصوصی میلیونی یا مدارس خاص آموزش دیده رقابت کند؟ این نابرابری آموزشی، یکی از اصلیترین دلایل سقوط کیفیت و بیعدالتی در کنکور است.
اخیراً سهم امتحانات نهایی در نتیجه نهایی کنکور افزایش یافته است، آیا این تغییر گامی در جهت عدالت بود یا بالعکس؟
در ظاهر، این سیاست برای کاهش فشار از آزمون تستی و توجه بیشتر به عملکرد تحصیلی دانشآموزان در طول سال تحصیلی طراحی شده است، اما من به عنوان یک کارشناس عرض می کنم در عمل، نابرابریها را تشدید کرده. آزمونهای نهایی با اشکالات فراوانی برگزار میشوند. از سطح طراحی سؤالها گرفته تا نحوه تصحیح، همگی در معرض نقد جدی هستند. وقتی اوراق امتحانی یک دانشآموز تهرانی اسکن میشود و برای تصحیح به استان البرز فرستاده میشود، ممکن است کیفیت پایین اسکن، بدخط بودن یا تندخوانی معلم باعث شود نمره واقعی دانشآموز ثبت نشود. و چون این نمره حالا در نتیجه نهایی کنکور اثر دارد، عملاً سرنوشت علمی دانشآموز دچار آسیب میشود.
یکی از نگرانیها این است که دانشآموزان حجم مطالعه ای که می کنند با درصد نتیجه کاملا فاصله دارد، نظر شما در این باره چیست؟
دقیقاً همینطور است. از نظر بنده دانش آموزان در شرایط فعلی با خودشان رقابت می کنند ، این یک معضل روانی و ساختاری است. مثلاً دانشآموز باید حدود ۵۰ درصد از محتوای کتاب درسی را بخواند تا شاید بتواند فقط به ۲۰ درصد سؤالات کنکور پاسخ صحیح دهد. این یعنی بهرهوری آموزشی بسیار پایین است و دانشآموز دائماً در اضطراب و فشار است، بدون اینکه نتیجه واقعی تلاشش را ببیند. این نوع نظام سنجش نهتنها منصفانه نیست، بلکه میتواند انگیزه یادگیری را هم بهمرور نابود کند.
اختلافات میان نهادهای تصمیمگیر مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت آموزشوپرورش و سازمان سنجش چه تأثیری بر دانشآموزان گذاشته است؟
متأسفانه در سالهای اخیر، ما شاهد نوعی رقابت غیرسازنده میان نهادهای آموزشی بودهایم. بهجای هماهنگی برای اصلاح سیاستها، هر نهاد در تلاش است تا دیدگاه خود را به کرسی بنشاند. نتیجه این کشمکشهای پشتپرده، آشفتگی و بلاتکلیفی در بدنه دانشآموزی کشور است. هر سال بخشنامههای متفاوت، ابهام در زمان اجرا، ابلاغ دیرهنگام تغییرات و تناقض در مصوبات، باعث شدهاند دانشآموزان نه تنها درگیر درس خواندن بلکه درگیر حدس زدن آینده آموزشی خود شوند.
برخی از خانوادهها و دانشآموزان میگویند احساس میکنند با یک سیستم ناکارآمد طرفاند که نه گوش شنوایی دارد و نه مسیر روشنی. شما این نگرش را چطور میبینید؟
متأسفانه این احساس ناتوانی، واقعی است. وقتی سیستم شفاف نیست، سازوکار اعتراض مؤثر وجود ندارد، و دانشآموز نمیتواند نسبت به خطای احتمالی در تصحیح یا طراحی سؤال واکنشی نشان دهد، اعتماد عمومی از بین میرود. خانوادهها احساس میکنند تلاش فرزندشان دیده نمیشود، و این یک ضربه بزرگ به سرمایه اجتماعی و امید به آینده است.
اگر بخواهید سه پیشنهاد برای خروج از وضعیت فعلی ارائه دهید، چه خواهید گفت؟
۱. بازنگری در سیاستگذاری کلان آموزشی با تشکیل نهاد تصمیمساز واحدی که بهدور از نگاه سیاسی و با مشارکت کارشناسان و ذینفعان واقعی عمل کند.
۲. افزایش کیفیت و عدالت آموزشی در مدارس مناطق محروم با تأمین معلمان کارآمد، منابع درسی باکیفیت و امکانات آموزشی استاندارد و در شرایطی که امکان این مهم وجود نداشته باشد راهکار جایگزین طراحی سوال با توجه به سطح آموزشی هر منطقه است نه اینکه یک سوال برای همه مناطق طرح شود.
۳. اصلاح سازوکار سنجش و تصحیح اوراق امتحانی با استفاده از تکنولوژیهای دقیقتر و راهاندازی سیستم پاسخگویی شفاف برای اعتراضها و رسیدگی به اعتراضات در مدت زمان بسیار کوتاه.
نظرتون در مورد کیفیت سئوالات و طراحان سئوال چیست؟
عارضم چون خودم هم طراح سئوال هماهنگ بودم هم مصحح دروس نهایی و هچنین سئوالات تستی باید انتقاد جدی بکنم از طراحان چون به نظر میرسه طراحان بدنبال عرض اندام کردن و ضربه فنی کردن داوطلب هستند تا ارزیابی منطقی، به نوعی انگار به دنبال قربانی کردن دانش آموزان هستند.
به طرح محتوایی می پردازند که حتی دانش آموز یکبار روش و شیوه حل آن را آموزش ندیده و یک پدیده مذموم فشار حداکثری در استرس برای آزمون های بعدی در حال رخ دادن هست.
بنده بعنوان کارشناس حوزه آموزش و پرورش و اولیای دانش آموز کنکوری به طراحان تذکر میدهم به وجدان خودشان مراجعه کنند که هدفشون ارزیابی هست یا تسویه حساب با مجریان برگزاری کنکور.
آیا بررسی کردید سئوالاتی که طرح کردید آموزش آن را دانش آموز دیده یا اینکه میخواهید با استفاده از روش کپی پست و سایر روشهای غیر حرفه ای عرض اندام کرده و هنر خود رو به رخ نظام مقدس تعلیم و تربیت بکشید که کار بسیار ناپسند و مذمومی هست، بنده به شما تذکر می دهم از آه دانش آموزان زحمت کشیده بترسید که زود گریبان شما رو خواهد گرفت.
سپاسگزارم از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
من هم از شما تشکر میکنم و از دستگاه های نظارتی ،بازرسان نظام آموزشی و متولیان برگزاری کنکور و خصوصاً وزرای علوم و آموزش و پرورش وبهداشت و درمان درخواست دارم در سریعترین وقت کمیته ای تشکیل دهند و بررسی کنند آیا استاندارد سئوالات متناسب با آموزش رعایت شده و چنانچه سطح میانگین نمرات با فاجعه روبرو شد علت یابی کرده و با مسببین آن برخورد جدی نمایند، امیدوارم این گفتوگو بتواند تلنگری باشد برای بازنگری جدی در مسیر آینده آموزشی کشور.