آخرین مطالب سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، هنری و ورزشی را در پایگاه خبری صفحه فردا دنبال کنید.

آیا فال حافظ واقعی است؟

یکی از سوالات متداول درمورد فال حافظ شیرازی این است که آیا اصلاً فال حافظ گرفتن کار درستی است؟ در این مطلب از پایگاه خبری به این سوال به صورت کلی جواب داده ایم. همراه ما باشید.

یکی از سوالات متداول درمورد فال حافظ شیرازی این است که آیا اصلاً فال حافظ گرفتن کار درستی است؟ در این مطلب از پایگاه خبری به این سوال به صورت کلی جواب داده ایم. همراه ما باشید.

فال زدن در سه مورد اطلاق می شود:

  1. به زبان یا به دل نیک آوردن (به دیده خیر نگریستن).
  2. مشورت خواهی و استخاره متعارفی که برای انجام امری و یا ترک کاری با قرآن و یا تسبیح انجام می گیرد.
  3. پیش گویی نسبت به وقایعی که می خواهد رخ دهد.

اگر به لحاظ معنای اول جهت انجام امری به سراغ فال حافظ برویم و برای هر غزلی که بیاید جهت مثبتی را در نظر گرفته و به دیده خیر به آن نگریسته و بدان امید اقدام به آن امر کنیم نه تنها اشکالی ندارد.

بلکه در روایات دینی ما نسبت به هر امری، به وسیله هر چیزی و من جمله دیوان حاف۱ این نوع فال زدن تحسین و بدان سفارش شده است.

تفأل به لحاظ معنای اول (یعنی به دیده خیر نگریستن) مستحسن و نیکوست چه با اشعار حافظ باشد و چه با هر چیز و اتفاق دیگری، و تفأل با دیوان حافظ به جهت مشورت خواهی و نیز پیش گویی حوادث آینده، اگر بدون ترتیب اثر دادن باشد اشکالی ندارد

و امّا اگر به لحاظ معنای دوم و سوم با دیوان حافظ تفأل زده شود، هیچ گونه دلیل و محبت شرعی بر آن وجود ندارد، فلذا هر مطلبی که بعنوان مشورت خواهی و یا پیش گویی، از آن تفأل استفاده شود الزام آور و حتمی الوقوع نیست؛ بدین معنی که اگر جهت مشورت خواهی، برای انجام دادن امری و یا ترک کاری تفألی با دیوان حافظ زدیم، هیچ گونه الزامی ولو اخلاقاً وجود ندارد که موظف باشیم به مطالب مورد استفاده از آن تفأل عمل کنیم؛ و نیز اگر جهت پیش گویی نسبت به امری در آینده با دیوان حافظ تفأل زده شود، اینطور نیست که آنرا حتمی الوقوع و غیر قابل تغییر پنداشت.

البته ذکر این نکته لازم است که چون به تجربه برای مردم ثابت شده است که تفأل با دیوان حافظ در اکثر مواقع صائب و درست از آب در می آید، این کار در فرهنگ و جامعه ما ریشه دار شده و بسیاری از افراد برای مشورت خواهی و یا پیشگویی از دیوان حافظ مدد می گیرند و نسبت به این امر از نظر شرعی اشکالی نیست مگر آنکه به گفته های حافظ به گونه ای ترتیب اثر بدهیم که با عقاید و احکام دینی منافات داشته باشد، مثلاً اگر در تفألی با دیوان حافظ غزلی باید که مضمونش این باشد: «این کاری که می خواهی انجام بدهی و یا آرزوی تحقق آن را داری ابداً درست نمی شود.»

در این گونه موارد نمی توان و نباید باور کنیم که اینچنین امری اصلاً درست شدنی نیست چرا که در این صورت آدمی در دامن یأس و ناامیدی می افتد و این خود گناهی است بزرگ، در حالی که در روایات دینی، آمده است که حتی قضای حتمی الهی را نیز می توان بوسیله دعا رفع کرد تا چه رسد به گفته های حافظ در این باره روایات زیادی داریم که یک نمونه اش را بیان می کنیم: قال الصادق ـ علیه السلام ـ : الدعاء یرد القضاءبعد ما ابرم ابراما، «دعا قضای الهی را بعد از آنکه محکم و مبرم شده است رفع می کند.»

از آنجا که دلیل و حجت شرعی برای تفأل به دیوان حافظ وجود ندارد، روش و ذکر خاصی که قابل توصیه باشد نیز وجود ندارد:

بنابراین به طور خلاصه باید گفت: تفأل به لحاظ معنای اول (یعنی به دیده خیر نگریستن) مستحسن و نیکوست چه با اشعار حافظ باشد و چه با هر چیز و اتفاق دیگری، و تفأل با دیوان حافظ به جهت مشورت خواهی و نیز پیش گویی حوادث آینده، اگر بدون ترتیب اثر دادن باشد اشکالی ندارد بدین معنی که اگر حافظ گفته است: فلان کار را انجام بده، در انجام دادن آن اجبار و الزامی نیست و می شود برخلاف فرموده حافظ عمل کرد؛ و اگر حافظ نسبت به امری پیش گویی کرد که فلان امر محقق می شود و یا محقق نمی شود نباید آنرا وحی منزل و حتمی پنداشت.

و اما اینکه برای فال زدن چه روشی بهتر است؟ در جواب باید گفت: از آنجا که دلیل و حجت شرعی برای تفأل به دیوان حافظ وجود ندارد، روش و ذکر خاصی که قابل توصیه باشد نیز وجود ندارد. امّا آنچه که در بین عوام و خواص مشهور شده این است که: یک سوره فاتحه الکتاب به نیّت حافظ شیرازی خوانده می شود و تفأل زده می شود و غزل سمت راست مورد توجه قرارمی گیرد و غزل بعد از آن بعنوان شاهد (و به تعبیری به جهت بهتر روشن شدن غزل اصلی) مورد استفاده قرارمی گیرد.

درباره حقیقت داشتن یا نداشتن فال حافظ، جدی ترین بحث را استاد دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتاب یادداشت ها و اندیشه های و شادروان کیوان سمیعی داشته اند. که نظرشان شبیه هم است و عصاره اش این است: راست و درست درآمدن بعضی فال ها را اتفاقی و در مجموع فال را پناه جویی انسان درمانده به عوالم مرموز غیبی می دانند که فقط برای کسب امیدواری و دل خوشی است. یا به عبارت دیگر فال راهبر به حقیقت نیست یا الزاما نیست و حافظ مثل ما انسانی بوده که در حل مشکلا ت عادی زندگی اش هم در مانده بود، کافی است فکر کنیم که از فقر یا تنهایی یا دیر رسیدن حقوق ماهانه اظهار کسالت می کرده: وجه می می خواهم و مطرب که می گوید رسید; حافظا در کنج فقر و خلوت شب های تار … در پاسخ این اساتید، بها»الدین خرمشاهی چنین می نویسد: «از آثار این بزرگواران برمی آید که هر دو عرفان شناس اند، عرفان پژوه اند، درباره عرفان کار کرده اند.

اما دیگر از این قطعی تر یعنی بیشتر نمی توانم جواب بدهم که واقعا ممکن است کسی به عوالم غیبی اعتقاد داشته باشد، به فال حافظ اعتقاد نداشته باشد… دوستان گفته اند که بله، حافظی که مانند ما انسانی بوده که در حل مشکلا ت زندگی اش هم درمانده بوده و حالا که قرن ها از درگذشت او می گذرد، چگونه می تواند از مافی الضمیر خوانندگان و فال جویان با خبر باشد و به آنها پاسخ های سرراست و مناسب بدهد، به عبارت دیگر هرگونه و مخصوصا این گونه کسب اطلا ع از آینده یا ضمایر پنهان انسان و امور پنهان در پرده غیب اعتباری ندارد. اما در جهت تایید این قول که قول بنده نیست، می شود افزود که شعر حافظ کثیرالا ضلا ع است، پرمضمون است. سرشار از شادی و امید و نوید و دو پهلو و کلی گویانه و تاویل پذیر و پرمضمون است و از همه چیز حرف می زند. از مسایل به اصطلاح دل خواه انسان ها حرف می زند، از معنویات گرفته تا مادیات…

کسانی مثل حافظ یا دیگران که در این مسایل هستند، اگر طور دیگری نگاه شوند، این مسوولیت از روی دوش حافظ و امثال حافظ برداشته می شود و آن این که برگردیم به خود انسان ها و اینکه ما از ابعاد وجودی انسان شاید دو یا سه بعد را بشناسیم، در حالی که اگر شما بروید در آثار یونگ و هسه می بینید ابعاد دیگری از انسان را به شما معرفی می کنند که در واقع این خود شما هستید که در یک لحظاتی راه آشنایی یا به دست آوردن حقیقت را به روی خودتان باز می کنید و حافظ فقط یک واسطه فیض رسانی است. برای این قضیه در آن لحظه ممکن است حافظ سر راه من نوعی که ایرانی هستم قرار بگیرد و برای کس دیگری، یک کس یا یک اتفاق عملکرد دیگر رخ بدهد.

فقط این برمی گردد به اینکه شما چقدر استعداد دارید تا ابعاد وجودی تان راه گشا باشد. آن وقت دیگر آدم هایی مثل حافظ هم زیر سوال نمی روند که آیا واقعا این قضیه درست و دیوان حافظ درست می گوید یا نه، که من فکر می کنم اگر این گونه به مساله نگاه کنیم، خیلی روشن تر می شود. تا اینکه خوب همین که در عمل می بینیم حافظ همیشه جواب نمی دهد. چون که ما همیشه این اجازه را نمی دهیم که ابعاد دیگر برایمان کشف شود».

سخن آخر این است که نه هر دعایی مستجاب است و نه هر رویایی صادق است و نه هر فالی راست و درست درمی آید و مراد ما این نیست که بگوییم هر کس برای تفریح و سرگرمی یا اختلا ط با میهمانان در مجلسی فال بگیرد با عالم غیب تماس حاصل کرده است و روح حافظ دست او را می گیرد و به او بیرون شدی از ظلمات حیرت نشان می دهد. عالم غیب هم چنان در پرده راز پنهان است. به قول حافظ : راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود. اما از خلوت دل انسان های پاک دل و درمانده که اهل انقطاع الی الله یعنی از همه بریده و به خدا پیوسته و توکل و اخلا ص باشند، راهی به جهان غیب است و خداوند می فرماید: «و چون بندگانم از من پرسند بدانند که من نزدیکم و دعای صاحب دعا را چون دعایم کند اجابت کنم.» (سوره بقره، آیه ۱۸۶) و به قول حافظ:

گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان

نگاه دار سر رشته تا نگه دارد

مطالب مرتبط
دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.